به گزارش کردپرس، کابینه جدید اقلیم کردستان عراق، سه ماه پس از برگزاری انتخابات در حال تشکیل شدن است. دو حزب حاکم بر اقلیم کردستان عراق، یعنی حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان که توسط خانوادههای بارزانی و طالبانی مدیریت میشوند، سه ماه پس از برگزاری انتخابات پارلمانی، در آستانه تشکیل کابینه جدید اقلیم کردستان هستند. با این که دولتهای آمریکا و شرکای اتحادیه اروپا از این دو حزب خانوادگی خواستهاند که برای تشکیل یک دولت واحد با هم همکاری کنند اما به نظر میرسد که کابینه جدید اقلیم کردستان باز هم شبیه دوران دهه 1990 و موقعیت شبه فدرالیسم خواهد بود که در آن، هر حزب برای خود نخستوزیر و کابینهای جداگانه داشت و یکی در اربیل حکومت می کرد و دیگری در سلیمانیه. در آن زمان، هر کدام خود را به عنوان صاحب دولت واقعی میپنداشت و عملاً دیگری را نادیده میگرفت.
در تاریخ 16 ژانویه 2025، بافل طالبانی، رهبر حزب اتحادیه میهنی و مسرور بارزانی، نخست وزیر کنونی اقلیم کردستان با هم دیدار کرده و اعلام کردند که به توافقی دست یافتهاند. در واقع، آنها بدون اینکه اصلاحات ملموسی در کار باشد، فقط توافق استراتژیک سال 2006 دو حزب را به عنوان یک توافق جدید نشان دادند. در واقع، هم بافل و هم مسرور به دنبال راهحلی موقتی هستند؛ چرا که هیچکدام تمایلی به مصالحه ندارند اما هر دو میدانند که دیگر نمیتوانند بیشتر از این تشکیل کابینه را به تعویق بیاندازند.
در طول دوره نخستوزیری مسرور بارزانی، وی نشان داده که علاقهای به وحدت ندارد. او بر لزوم ایجاد «کردستانی قویتر» تاکید میکند تا کنترل خانواده خود را تحکیم کند نه برای تقسیم قدرت. همانطور که مسعود بارزانی برای انتقال رهبری به پسرش مسرور، حتی حاضر شد خطر ایجاد جنگ داخلی کردی را بپذیرد. مسرور هم هدف اصلی خود را ترویج منافع پسر بزرگترش آرین بر دیگر برادرانش و پسر عمویش نیچروان قرار داده است، چه برسد به این که بخواهد قدرت را با فردی خارج از خانواده بارزانی، مانند بافل طالبانی تقسیم کند.
مسرور اگر از ذهنیت برتری قبیلهای پدرش فاصله میگرفت؛ میتوانست حمایت عمومی را جلب کند اما او قدرت را بهعنوان یک بازی میبیند و به دنبال تصاحب همهچیز است. او گمان میکرد که میتواند مانند محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای اقلیم کردستان باشد اما نه منابع مالی لازم را داشت، نه حمایت مردمی و نه هوش کافی.
مسرور دیگر رویاهای استبدادی خود را پنهان نمیکند. او خبرنگاران و فعالان سیاسی را به زندان میاندازد. اگرچه او برای جلب حمایتهای غربی که صبرشان از اقدامات بارزانیها به تنگ آمده است، نگرانیهایی دارد و اگر این نگرانی ها نبود، چه بسا بیشتر به دنبال تحکیم قدرت بود. مسرور در دولت قبلی خود موفق شد اتحادیه میهنی کردستان را تحقیر کند، آنها را از تصمیمات کلیدی کنار بگذارد و قباد طالبانی، برادر بافل و معاون نخستوزیر را تحقیر کند و مجبورش کند که تعهدات خود را پس بگیرد یا تغییراتی در اسناد توافق شده ایجاد کند. به همین دلیل، بافل و قباد طالبانی اجازه دادند که دشمنی آنها با حزب دموکرات و خانواده بارزانی بر کمپین انتخاباتی آنها سایه بیندازد. پیام اصلی اتحادیه میهنی این بود که حزب طالبانی باید با هر سیاست حزب دموکرات مخالفت کند.
حزب اتحادیه میهنی اکنون تمایل دارد که همکاری با بغداد را بر تعامل با اربیل، در زمینههای مختلف مانند صنعت نفت و حقوق کارمندان دولتی ترجیح دهد
کابینه جدید اقلیم کردستان در روزها یا هفتههای آینده تشکیل خواهد شد با این شرایط که حزب دموکرات در منطقه خود تسلط دارد و اتحادیه میهنی در سلیمانیه و حلبچه و اطراف آن قدرت بلامنازع خواهد داشت.
بافل طالبانی با ادغام نیروهای پیشمرگهها مخالف است و میخواهد بر نیروی مسلح و نیروهای امنیتی خود کنترل داشته باشد نه اینکه یک نیروی ملی تشکیل دهد. بیاعتمادی متقابل، باور به حفظ نیروهای مسلح حزبی را به امری ضروری برای بقای هر حزب در برابر حذف توسط حزب دیگر تبدیل کرده است. همچنین اکنون اتحادیه میهنی درخواست دارد که قباد طالبانی، به عنوان معاون نخستوزیر، قدرت اجرایی داشته باشد که به طور مؤثری پوشش قانونی برای خودگردانی عملی در منطقه تحت تسلط این حزب فراهم میکند.
ممکن است این دو حزب منافع مشترکی داشته باشند اما دارای ارزشهای مشترکی نیستند. هر گونه توافق میان آنها ممکن است کوتاهمدت، ظاهری یا ضعیف باشد. هدف هر کدام از این دولتهای کوچک منطقه ای تحت کنترل هر کدام از این دو حزب ترقی دادن منافع کردها نیست بلکه بیشتر به دنبال این هستند که خشونت را مهار کرده یا از بوجود آمدن آن جلوگیری کنند. این امر باعث ایجاد نارضایتی عمومی در میان مردم کردستان عراق میشود. تراژدی این است که مسرور به جای اینکه عامل اتحاد باشد، به یکی از عوامل اصلی تفرقه در تاریخ اقلیم کردستان عراق تبدیل شده است. رویای کردها برای داشتن یک کیان مستقل از بین رفته و جای آن را حکمرانی طائفی و فئودالیزم خانوادگی گرفته است.
منبع: میدل ایست فورم
نظر شما