به گزارش کردپرس، توافق اخیر میان نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تحت رهبری کردها و دولت جدید دمشق به عنوان یک نقطه عطف تاریخی برای اقلیت کرد سوریه مورد تحسین قرار گرفته است زیرا این توافق آنها را به عنوان یک «جامعه بومی» با اعطای حقوق کامل قانون اساسی به رسمیت شناخته است؛ حقی که در دوران حکومت قبلی از آنها سلب شده بود. حتی مهمتر از این، در این توافق که خواستار برقراری آتشبس سراسری و ادغام نیروهای SDF با نهادهای دولتی است، نشان میدهد که ممکن است یکی از پیچیدهترین مسائل جنگ سوریه، یعنی آینده شمال شرق تحت کنترل نیروهای SDF به نوعی حل شود. اما همانطور که برخی دیگر اشاره کردهاند، متن توافق مبهم است و مکانیزم پیشنهادی برای اجرای آن نیز به وضوح روشن نیست. یکی از مسائل اصلی، به ویژه به عدم توافق در مورد نحوه ادغام ساختار یک گروه شورشی برمیگردد که چالشی همیشگی در توافقات صلح بوده و اغلب به فروپاشی آنها منجر شده است.
تفاوت دیدگاه نیروهای SDF و دمشق در یک بحث اخیر در رسانه طرفدار دولت سوریه یعنی سوریه تیوی، مشخص شد. فایز اسمر، سرهنگ سابق ارتش سوریه با اشاره به اصطلاح «شیطان در جزئیات است»،هشدار داد: «با پیشرفت مذاکرات میان دو طرف، مشکلات زیادی به خود را نشان خواهند داد». اسمر یکی از این مشکلات را اینگونه مطرح کرد که آیا نیروهای SDF به صورت فردی یا با حفط ساختار کنونی خود وارد ارتش سوریه خواهند شد. او گفت: «نمیشود ارتشی در درون ارتش دیگری وجود داشته باشد» و این موضعی است که دولت جدید سوریه تحت رهبری احمد الشرع، رهبر پیشین گروه اسلامگرای منحل شده هیئت تحریر شام (HTS) نیز به آن اعتقاد دارد. حل و فصل و خلع سلاح نیروهای SDF همچنین یکی از خواستههای اصلی ترکیه است که از دمشق حمایت میکند. این درخواست به دلیل ارتباطات گروههای اصلی آن، یگانهای مدافع خلق (YPG)، با حزب کارگران کردستان ترکیه است که درگیر یک جنگ چریکی دهها ساله با ترکیه است.
اما نیروهای SDF دیدگاه متفاوتی دارند. آلدار خلیل، یکی از معماران اصلی سیستم حکومتی تحت حمایت SDF به نام مدیریت خودگردان شمال و شرق سوریه در این باره گفت: «اصطلاح "ادغام" میتواند به طرق مختلفی تفسیر شود؛ بسته به زاویهای که از آن نگاه میکنید». به گفته صالح مسلم، یکی از چهرههای برجسته شاخه سیاسی اداره خودگردان می گوید که این توافق آنها را به «شریک همه چیز» با دمشق تبدیل میکند. سخنگوی SDF پیشنهاد کرده است که گروه آنها به عنوان یک واحد مستقل در شمال شرق سوریه به وظایف خود ادامه دهد اما ریاض درار، رئیس پیشین شاخه سیاسی SDF، مدل احتمالی ترکیبی را مطرح کرده است. طبق این مدل، نیروهای امنیتی داخلی تحت رهبری کردها مسئول حفظ نظم و قانون در شمال شرق خواهند بود اما مرزها و دفاع عمومی از کشور سوریه به صورت مشترک بر عهده SDF و ارتش سوریه خواهد بود.
این تفسیرهای حداکثری ممکن است صرفاً لفاظی در آغاز مذاکرات باشد تا از آنها بر سر جزئیات دقیق توافق در ماههای آینده استفاده شود. اما اصرار SDF به حفظ تسلیحات، نشاندهنده نگرانی مکرر گروههای شورشی است که با دولتهای مخالف مذاکره میکنند. با پذیرش بیسلاح شدن و بینظام شدن، آنها چگونه میتوانند اطمینان حاصل کنند که طرف مقابل بعداً شروط توافق را نقض نمیکند؟ در غیاب یک ضامن و طرف ثالث، یک دشمن قویتر نمیتواند تضمین کند که توافق را نقض نکرده و دوباره به خشونت روی نخواهد آورد، مسئلهای که توسط باربارا والتر، علوم سیاسی به عنوان بزرگترین مانع در مذاکره برای یک راهحل صلحآمیز در جنگهای داخلی توصیف شده است.
نیروهای SDF با وجود دریافت حمایت قابل توجه از ایالات متحده و دیگران در مبارزه با داعش، به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند روی حمایتهای غربیها برای حفاظت بلندمدت از خود در برابر دشمنانشان، به ویژه ترکیه، تکیه کنند. با این که احتمال خروج قریبالوقوع نیروهای آمریکایی از سوریه موقعیت کردها در مذاکرهای با دمشق را تضعیف میکند اما نیروهای دموکراتیک سوریه به حفظ موضع حداکثری ترغیب شده است. صالح مسلم ادعا کرده است: «ما به طور مشترک دولت را اداره خواهیم کرد […] ما مرزها را با هم اداره خواهیم کرد و درآمدها را تقسیم خواهیم کرد». او تأکید کرده است که «خلع سلاحی در کار نخواهد بود.»
اگر مسائلی که در میان است، محدود به احقاق حقوق فرهنگی بهتر برای اقلیت کردی سوریه شود، احتمال به نتیجه رسیدن یک توافق ماندگار بیشتر خواهد شد. با این حال، حتی در این زمینه هم سیگنالهای اخیر از طرف دمشق چندان اطمینانبخش نبوده است. قانون اساسی موقت اعلام شده توسط دولت موقت سوریه در ماه مارس سوریه را به عنوان یک جمهوری «عربی» معرفی کرده و زبان عربی را تنها زبان کشور می داند که این امر نیروهای دموکراتیک سوریه را وادار کرده نسبت به این موضع متناقض با قرار داده امضا شده میان مظلوم کوبانی و احمد شرع هوشیار باشند. رسانههای طرفدار نیروهای دموکراتیک سوریه ادعا میکنند که «سوریه جدید نیز هنوز تحت ذهنیت حزب بعث سابق است». فائض اسمر، سرهنگ بازنشسته پیشنهاد کرد که کردها باید با توجه به جمعیت کم شان، به همان اندازه در ارتش نیرو داشته باشند. حتی یکی از همکارانش ادعا کرد که کردهای سوریه که از اعطای شهروندی محروم شدهاند در حقیقت مهاجرانی از کشورهای همسایه هستند.
اما خواستههای نیروهای دموکراتیک سوریه فراتر از به دست آوردن حقوق فرهنگی است. این گروه خواستار ایجاد نوعی تمرکززدایی سیاسی است که به آن امکان دهد پروژه حکمرانی خود را حفظ کند. اداره خودگردان کردی در شمال و شمال شرق سوریه، بر اساس مفهوم «کنفدرالیسم دموکراتیک» عبدالله اوجالان، رهبر پ.ک.ک بنا شده است که یک دیدگاه رادیکال از دموکراسی است اما وجود شبکهای از «مشاوران عضو پ.ک.ک موسوم به کادرها» در سیستم حکمرانی کردهای سوریه، قدرت بیشتری به نخبگان حاکم به جای قدرتمند ساختن طبقات پایین جامعه بخشیده است. پروژه نیروهای دموکراتیک سوریه؛ چه در نظریه و چه در عمل، به هیچ وجه با مدل بسیار متمرکز و اسلامگرایانهای که تحت رهبری الشرع در شمال غرب سوریه برای نزدیک به یک دهه اجرا شده و اکنون در اعلامیه قانون اساسی جدید کشور نیز گنجانده شده، سازگار نیست.
باید دید که آیا در نهایت اعضای عملگرای جنبش نیروهای دموکراتیک سوریه به خواستههای سیاسی خود پشت خواهند کرد و در ازای وعدههای بهبود حقوق فرهنگی کردها- به درخواست خیلی ها از جمله آمریکا- به توافق خواهند رسید. به نظر میرسد، با توجه به تجربههای قبلی در گفتگوهای داخلی سوریه و تجارب دیگر منازعات داخلی در جهان، فرار از تعهد و تلاش برای حفظ ساختار نظام نیروهای دموکراتیک سوریه، شانس موفقیت کردها را به طور قابل توجهی پایین خواهد آورد.
منبع: مدرسه اقتصاد لندن
نویسنده: ویلیام اسمیت، پژوهشگر ارشد مسائل سوریه
نظر شما