آسیب قضاوت از دیدگاه روانشناختی/مجید زارعی

سرویس کردستان- «مجید زارعی» روانشناس اجتماعی در یادداشتی به پدیده قضاوت و آسیب های آن در اجتماع پرداخته و بیان کرده که زندگی آدمیان، کتابی است قطور؛ که نمی‌توان با یک صفحه آن را مورد قضاوت قرار داد.

کردپرس- همه ما می دانیم در تعاملات پیچیده زندگی اجتماعی، انسان‌ها همواره در معرض برچسب، قضاوت، ارزیابی و دسته‌بندی یکدیگر قرار دارند. این فرآیند، اگرچه به طور ذاتی بخشی از شناخت و درک ما از جهان پیرامون است، اما می‌تواند به دام کلی‌گویی‌های نادرست، تعمیم‌های ناعادلانه، قضاوت های نامنصفانه و عدم پذیرش خطای انسانی منجر شود. در این تحلیل، به بررسی روان شناختی دلایل ضرورت اجتناب از کلی‌گویی، پذیرش خطا و تاکید بر رشد و یادگیری در تعاملات اجتماعی، برای جویندگان خرد و آگاهی پرداخته ایم.

۱. محدودیت‌های شناختی و خطر کلی‌گویی:

نخست بدانیم که مغز انسان، به عنوان یک پردازشگر اطلاعات محدود، برای تسهیل درک و تصمیم‌گیری سریع، به استفاده از الگوها و میان‌برهای ذهنی (Heuristics) تمایل دارد. این میان‌برها، اگرچه در بسیاری از موارد کارآمد هستند، اما می‌توانند منجر به کلی‌گویی و تعمیم‌های نادرست شوند. به عنوان مثال، مواجهه با یک تجربه منفی از یک فرد از یک گروه خاص، می‌تواند منجر به تعمیم آن تجربه به تمامی افراد آن گروه شود، بدون در نظر گرفتن تنوع و تفاوت‌های فردی. این کلی‌گویی‌ها، نه تنها تصویری ناقص و تحریف‌شده از واقعیت ارائه می‌دهند، بلکه می‌توانند به تبعیض، پیش‌داوری نامنصفانه و رفتارهای ناعادلانه منجر شوند.

۲. تنوع انسانی و عدم قطعیت رفتاری:

یکی از ویژگی‌های بارز زندگی اجتماعی، تنوع گسترده افراد با ویژگی‌های شخصیتی، تجربیات، ارزش‌ها و باورهای متفاوت است. هر فرد، یک سیستم پیچیده و منحصربه‌فرد است که رفتار او تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. بنابراین، تعمیم دادن رفتار یک فرد به تمامی افراد مشابه، یا پیش‌بینی رفتار آینده او بر اساس یک تجربه گذشته، اقدامی غیرمنطقی و غیرقابل‌اعتماد است. رفتار انسان، همواره در معرض تغییر و تحول است و تحت تأثیر شرایط و زمینه‌های مختلف قرار می‌گیرد.

۳. پذیرش خطا به عنوان جزء لاینفک رشد:

انسان، موجودی خطاپذیر است و خطا، جزء جدایی‌ناپذیر فرآیند یادگیری و رشد اوست. تلاش برای اجتناب کامل از خطا، نه تنها غیرممکن است، بلکه می‌تواند مانع از تجربه، نوآوری و پیشرفت شود. پذیرش خطا، به معنای درک این واقعیت است که اشتباهات، فرصت‌هایی برای یادگیری، اصلاح و بهبود هستند. با پذیرش خطای خود و دیگران، می‌توان فضایی را ایجاد کرد که در آن افراد بدون ترس از سرزنش و قضاوت، به تبادل نظر، یادگیری و رشد بپردازند. همچنین، پذیرفتن اینموضوع که همه ما ممکن است اشتباه کنیم و نیازمند یادگیری و رشد هستیم، می‌تواندگامی مهم در جهت بهبود روابط و کاهش قضاوت باشد.

۴. اهمیت همدلی و درک متقابل:

زندگی اجتماعی، نیازمند همدلی و درک متقابل است. همدلی، به معنای توانایی درک و احساس کردن دیدگاه و احساسات دیگران است. با همدلی، می‌توان به درک بهتری از دلایل رفتار دیگران دست یافت و از قضاوت‌های سطحی و تعمیم‌های نادرست اجتناب کرد. درک متقابل، به معنای تلاش برای فهم دیدگاه‌ها و ارزش‌های متفاوت است، حتی اگر با دیدگاه‌های خودمان مغایرت داشته باشند. با درک متقابل، می‌توان اختلافات را به جای منبع مناقشه، به فرصتی برای یادگیری و غنی‌سازی دیدگاه‌ها تبدیل کرد.

۵. ضرورت یادگیری و رشد مداوم:

جهان پیرامون ما، دائماً در حال تغییر و تحول است. دانش و اطلاعات جدید، باورها و ارزش‌های کهنه را به چالش می‌کشند. بنابراین، برای انطباق با این تغییرات و حفظ ارتباط مؤثر با دیگران، یادگیری و رشد مداوم ضروری است. با یادگیری، می‌توان دانش خود را گسترش داد، دیدگاه‌های خود را اصلاح کرد و مهارت‌های خود را بهبود بخشید. رشد، به معنای فراتر رفتن از محدودیت‌های فعلی و حرکت به سوی پتانسیل‌های بالقوه است. با یادگیری و رشد مداوم، می‌توان به فردی انعطاف‌پذیرتر، آگاه‌تر و مؤثرتر در زندگی اجتماعی تبدیل شد.

بنابراین با توجه به مولفه های فوق؛ اگر کسی به هر دلیلی مرتکب یک اشتباه فردی یا جمعی شده باشد ما مجاز به قضاوت، برچسب‌زنی، تعمیم دادن یا رسواسازی آسان و شتابان آن فرد "بدون درنظر گرفتن مقیاس جنایت یا اشتباه، بدون در نظر گرفتن ماهیت عمل یا ملاحضات اخلاقی و اجتماعی" نیستیم.  

در اینجا دلایل این عدم جواز به تفصیل شرح داده می‌شوند:

۱. مغایرت با اصل پذیرش خطا:

همانطور که اشاره شد، پذیرش خطا جزء لاینفک فرآیند یادگیری و رشد انسانی است. قضاوت، برچسب‌زنی و رسواسازی، دقیقاً در نقطه مقابل این اصل قرار دارند. این رفتارها، مانع از یادگیری و اصلاح اشتباهات می‌شوند و فرد را در چرخه‌ی معیوبی از گناه، شرم و پنهان‌کاری گرفتار می‌کنند. در حالی که هدف باید فراهم کردن فضایی امن برای پذیرش، بررسی و جبران اشتباهات باشد.

۲. عدم در نظر گرفتن شرایط و انگیزه‌ها:

قضاوت‌های سریع و سطحی، اغلب بدون در نظر گرفتن شرایط و انگیزه‌هایی که منجر به اشتباه شده‌اند، صورت می‌گیرند. این در حالی است که هر رفتار انسانی، تحت تأثیر مجموعه‌ای از عوامل پیچیده و گاه ناخودآگاه قرار دارد. ممکن است فرد در شرایط خاصی قرار داشته باشد که تصمیم‌گیری درست را برای او دشوار کرده باشد، یا ممکن است انگیزه‌هایی داشته باشد که از دید ما پنهان باشند. قضاوت بدون درک کامل شرایط و انگیزه‌ها، اقدامی ناعادلانه و غیرمنطقی است.

۳. تبعات منفی بر فرد و جامعه:

قضاوت، برچسب‌زنی و رسواسازی، تبعات منفی زیادی بر فرد و جامعه دارند. این رفتارها می‌توانند باعث:

• کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس فرد، افسردگی و افزایش رفتارهای خودآسیب رسان

• ایجاد احساس شرم و گناه و یا انتقام

• گوشه‌گیری و انزوای اجتماعی

• افزایش احتمال تکرار خطا (به دلیل نبود حمایت و فرصت یادگیری)

• ایجاد جو بی‌اعتمادی و خصومت در جامعه شوند.

فاش و آشکار بدانیم که در قدم نخست به جای رفتارهای ضدانسانی و ضدحقوق بشری مخرب، باید به دنبال ایجاد فضایی حمایتی و سازنده باشیم که در آن افراد بتوانند سهم اشتباهات خود را بپذیرند، از آنها درس بگیرند و به جامعه بازگردند.

۴. لزوم اصلاح به جای مجازات:

هدف از مواجهه با خطا، نباید مجازات و انتقام باشد، بلکه باید اصلاح و جبران باشد. مجازات، اغلب تنها باعث ایجاد رنج و نارضایتی می‌شود و لزوماً به اصلاح رفتار منجر نمی‌شود. در حالی که اصلاح، با هدف تغییر رفتار و جلوگیری از تکرار خطا صورت می‌گیرد. این فرآیند، نیازمند درک علت خطا، آموزش راه‌حل‌های جایگزین و ایجاد انگیزه برای تغییر است.

۵. تعمیم‌ندادن و پرهیز از کلی‌گویی:

اشتباه یک فرد، نباید به تمام جنبه‌های شخصیتی او تعمیم داده شود. برچسب‌زنی، به معنای تقلیل دادن تمام هویت فرد به یک اشتباه است. این اقدام، نه تنها ناعادلانه است، بلکه مانع از دیدن جنبه‌های مثبت و توانایی‌های بالقوه فرد می‌شود. همچنین، اشتباه یک فرد نباید به تمام افراد مشابه او تعمیم داده شود. هر فرد، منحصربه‌فرد است و قضاوت بر اساس کلیشه‌ها و تعمیم‌ها، اقدامی غیرمنطقی و ناعادلانه است.

پس چه باید کرد؟

به جای قضاوت، برچسب‌زنی، تعمیم دادن یا رسواسازی، می‌توان رفتارهای سازنده‌تری را در پیش گرفت:

• مشاوره و روان‌درمانی: تشویق فرد جهت دریافت کمک حرفه ای و مراجعه به مشاور وروان‌درمانگر می‌تواند به او در درک عمیق‌تر مشکل، شناسایی الگوهای رفتاری و یادگیری مهارت‌های مقابله‌ای جدید یاری رساند. زیرا سوق دادن فرد به سمت مشاورهحرفه‌ای می‌تواند به او کمک کند تا رفتارهای خود را بررسی کند، بدون اینکه فرداحساس رسوایی کند.

• آموزش جامعه: افزایش آگاهی در جامعه درباره علل و عوامل اثرگذار بر رفتارهای آسیب‌زا، می‌تواند به کاهش قضاوت‌های شتابزده کمک کند و افراد را به پذیرش و پشتیبانی از تغییر تشویق کند.  

• همدلی و درک: تلاش برای درک شرایط و انگیزه‌های فرد ترویج رفتارهای همدلی و درک: تشویق افراد به نشان دادن همدلی و درک شرایط و انگیزه های فردی، بجایجریحه‌دار کردن احساسات، به جای رسوا سازی و دست زدن به قضاوت‌ها و برچسب زدن های که ممکن است غیرمنصفانه و ناعادلانه باشند.

• حمایت: فراهم کردن فضایی امن برای پذیرش، بررسی و جبران اشتباهات

• تشویق: ایجاد انگیزه برای تغییر و رشد

• بخشش: رها کردن کینه و کدورت و فرصت دادن به فرد برای جبران

نتیجه‌گیری:

کوتاه سخن: با این رویکرد سازنده، می‌توان به فرد کمک کرد تا از اشتباه خود درس بگیرد، رشد کند و به عضوی مفید و مؤثر در جامعه تبدیل شود.

اجتناب از کلی‌گویی، پذیرش خطا و تاکید بر رشد و یادگیری، نه تنها الزامات اخلاقی هستند، بلکه شروط لازم برای یک زندگی اجتماعی سالم، سازنده و پویا به شمار می‌روند. با درک محدودیت‌های شناختی خود، پذیرش تنوع انسانی، پذیرش خطا به عنوان فرصت یادگیری، تقویت همدلی و درک متقابل و تعهد به یادگیری و رشد مداوم، می‌توان به فردی آگاه‌تر، مهربان‌تر و مؤثرتر در جامعه تبدیل شد و به ایجاد جهانی عادلانه‌تر، صلح‌آمیزتر و پایدارتر کمک کرد. در پایان بیاید باهم بخوانیم و فراوان و هزاران درباره آن بیندیشیم:

بی ترید جهان ما زیباتر می شود اگر بیاموزیم که ناعدلانه و نامنصفانه همدیگر را قضاوت نکنیم! هر انسانی داستانی دارد و افشای زندگی خصوصی، درد ناخواسته‌ای به زندگی دیگران می‌آورد! قضاوت‌های شتابزده می‌تواند زندگی‌ها را نابود کند! برچسب زدن به افراد، به عمیق‌تر شدن مشکلات کمک نمی‌کند بلکه شرایط را وخیم‌تر می‌سازد! هیچ کس حق ندارد به خاطر اشتباهات دیگری، مورد قضاوت و تاوان قرار گیرد!  شایعات، زخم‌های عمیقی در دل انسان‌ها ایجاد می‌کند! همدلی و فهم، بهتر از قضاوت و محکوم کردن است!  به جای رسواسازی، بیایید به یادگیری و رشد هم کمک کنیم! هر کس ممکن است در شرایط دشواری قرار گیرد؛ حمایت و همراهی سازنده و سنجیده ما برای غرق نشدن یک انسان در چاه ندانم کاری بهترین مداخله و پاسخ است! امیدوارم دردها و شکست‌ها را با همدلی و حمایت هم درمان وتسکین دهیم، نه با قضاوت یا رسواسازی بی برگشت! خودکشی نتیجه بی‌توجهی به روان انسان‌هاست؛ بیایید صدای همدیگر باشیم و اندکی جهان را از نگاه دیگری ببینیم، بشنویم و در نهایت با خود بیاندیشیم. /

کد خبر 2782887

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha