کرد پرس- نمونه آشکار این تهدید، دشت فامنین در استان همدان است که اکنون پس از سالها بهرهبرداری بیرویه و کاشت محصولات آببر، بهویژه سیبزمینی، در آستانه فروچالهها و نابودی کامل قرار دارد.
اکنون اما نگاهها به دو دشت حاصلخیز دیگر در کردستان دوخته شده؛ قروه و دهگلان. روند پرشتاب گسترش مزارع سیبزمینی در این دشتها، زنگ خطر جدی برای آینده منابع آبی، معیشت کشاورزان و پایداری محیط زیست به صدا درآورده است.
مشکل کجاست؟
سیبزمینی برای رشد مطلوب به میزان زیادی آب نیاز دارد؛ بهطور متوسط برای هر هکتار، بین 7 تا 12 هزار متر مکعب آب مصرف میشود. در شرایطی که سفرههای آب زیرزمینی در اغلب نقاط کشور از جمله کردستان با بحران شدید روبرو هستند، ادامه این الگوی کشت، به معنای حرکت بهسوی بیابانزایی، فرونشست زمین و نابودی منابع آبی تجدیدناپذیر است.
آمارهای غیررسمی نشان میدهد؛ سطح زیر کشت سیبزمینی در قروه و دهگلان در پنج سال اخیر دو برابر شده است. چاههای غیرمجاز، برداشتهای فراتر از پروانه، و استفاده از شیوههای سنتی آبیاری، در حال تسریع روند تخریباند.
درس عبرت از فامنین؛ فاجعهای که دیده نشد
دشت فامنین با منابع غنی آبی، روزگاری یکی از قطبهای کشاورزی همدان بود. اما طی دو دهه، با تکیه بیرویه بر کاشت سیبزمینی و محصولات آببر، امروز با افت شدید سطح آب زیرزمینی، نشست زمین و شکافهای عمیق خاکی مواجه است. کشاورزان دیگر حتی برای آشامیدن نیز آب سالم ندارند. آیا دهگلان و قروه قرار است همین مسیر را طی کنند؟ با نگاهی به روند جاری کشت در این مناطق آینده ای که در انتظار این دشت های زیبا و غنی است شاید بدتر از فامنین هم باشد.
راهکاراصلاح الگوی کشت
قاعدتا کشاورزان و زمین داران این مناطق ناچارند برای گذران زندگی محصولاتی تولید کنند و اینکه انتظار وجود داشته باشد که تنها با هشدار آنها دست از کشت سیب زمینی و سایر محصولات آب بر بکشند انتظاری بیهوده است. بنابراین می توان گفت وزارت جهادکشاورزی در این زمینه مسئولیتی مهم بر عهده دارد و یکی از اقداماتی که باید با فوریت در دستور کار قرار دهد، تسهیلات و آموزش برای تغییر الگوی کشت در این دشت ها است.
تغییر از محصولات آببر به سمت گیاهانی با مصرف آب پایین، مانند؛ زعفران (با صرفه اقتصادی بالا)؛ گیاهان دارویی مانند آویشن، اسطوخودوس و گلگاوزبان، عدس و نخود (بهویژه مناسب اقلیم کردستان)، کلزا (همزمان با حمایت سیاستی در حوزه روغن) از جمله پیشنهاداتی است که می توان مطرح کرد.
مدرنسازی روشهای آبیاری و استفاده از آبیاری قطرهای و بارانی و بهرهگیری از فناوریهای هوشمند کشاورزی برای پایش رطوبت خاک و بهینهسازی مصرف آب هم از جمله نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
سیاستهای حمایتی دولت و آموزش کشاورزان
پرداخت یارانه به کشتهای کمآببر، برنامههای آموزشی ترویجی و الگوسازی کشاورزی پایدار و جلوگیری از صدور مجوز برای چاههای جدید در دشتهای بحرانی هم از جمله سیاست های حمایتی است که باید از سوی مسئولان جهاد کشاورزی در این مناطق مورد توجه قرار بگیرد.
آینده قروه و دهگلان در گرو تصمیمات امروز است
اگر همین حالا اقدامی صورت نگیرد، اگر هنوز هم کشاورزی منطقه بر پایه "بیشتر بکاریم، بیشتر برداشت کنیم" پیش برود، به زودی شاهد خشک شدن چاهها، ترک برداشتن زمینها، مهاجرت اجباری روستاییان و فروپاشی اقتصاد بومی خواهیم بود.
سیبزمینی سود دارد؛ اما وقتی قیمت آن بهای از بین رفتن زمین و آب باشد، دیگر "سود" نیست، فاجعه است. از مسئولان، فعالان محیط زیست، رسانهها و خود کشاورزان انتظار میرود که به این تهدید جدی با چشم باز نگاه کنند و نگذارند قروه و دهگلان به سرنوشت فامنین دچار شوند.
اگر امروز اقدامی صورت نگیرد، فردا دیگر دشت و آبی نخواهد ماند. آنچه در فامنین رخ داد، میتواند در قروه و دهگلان نیز تکرار شود. با این تفاوت که اینبار، ما از آینده باخبر بودیم؛ اما کاری نکردیم.
نظر شما