به گزارش کردپرس، با فروکشکردن آتش جنگ در سوریه و آغاز تدریجی روند بازسازی، خطر تازهای در کمین پروژه خودگردانی کردها در شمالشرق این کشور پدیدار شده است. برخلاف حملات نظامی مستقیم ترکیه که در سالهای گذشته بخشهایی از مناطق کردنشین همچون عفرین، سریکانی و گریسپی را به اشغال درآورد، این بار دولت آنکارا بهدنبال نفوذ از راه اقتصاد است؛ نه با تانک و گلوله، بلکه با شرکتهای ساختمانی، شبکههای مخابراتی و حتی پول ملی خود، لیر ترکیه.
در شرایطی که دولت آمریکا بخشی از تحریمها علیه سوریه را لغو کرده و مسیر بازسازی شهرهای جنگزدهای مانند رقه هموارتر شده، ترکیه این فرصت را دارد که با پوشش سرمایهگذاری و کمکهای زیرساختی، پروژهای خزنده را برای تضعیف حاکمیت دوفاکتوی کردها آغاز کند. تجربه مناطق اشغالی مانند عفرین و تلابیض نشان میدهد که حضور ترکیه حتی به شکل غیرنظامی، میتواند به تغییر بافت جمعیتی، حذف زبان و هویت کردی و تحکیم نفوذ سیاسی آنکارا بینجامد.
گزارش فدریکه گیردینگ، خبرنگار هلندی نگاهی دارد به ابعاد این تهدید نوظهور و تلاشهای رهبری خودگردانی برای مقابله با آن؛ تهدیدی که شاید آرام و بیصدا پیش برود، اما میتواند آینده کردستان سوریه را برای همیشه تغییر دهد.
با لغو بخشی از تحریمهای آمریکا علیه سوریه، این کشور برای نخستین بار پس از سالها جنگ ویرانگر، بارقهای از امید به بازسازی را تجربه میکند. اما این روزنه امید، برای کردهای شمالشرق سوریه – منطقهای که تحت کنترل «اداره خودگردان دموکراتیک» است – همزمان میتواند دریچهای برای نفوذ اقتصادی خزنده ترکیه باشد. فردریکه گِیردینک، خبرنگار مستقل هلندی، در تحلیلی مینویسد: آیا ممکن است ترکیه اینبار نه با تانک، بلکه با شرکتهای ساختمانی، شبکههای مخابراتی و لیره ترک به سراغ تضعیف تجربه خودگردانی کردها بیاید؟
مظلوم عبدی، فرمانده کل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، از لغو بخشی از تحریمها استقبال کرده و آن را فرصتی برای بازسازی تدریجی مناطق جنگزده دانسته است. اما خطر آن است که این بازسازی، نه از طریق جامعه بینالمللی یا نهادهای دموکراتیک محلی، بلکه از مسیر سرمایهگذاریهای خارجی مشکوک – بهویژه از جانب ترکیه – صورت گیرد.
ویرانهها؛ از دمشق تا رقه
من، خبرنگار این گزارش، ماه گذشته سفری دو هفتهای به سوریه داشتم. از دمشق تا حومه حمص و حلب و سپس رقه، با اتوبوسهای عمومی سفر کردم و نهایتاً وارد سرزمینهای شرق فرات شدم که تحت کنترل SDF هستند. در این مناطق، ویرانی ناشی از جنگ هنوز به شدت قابل مشاهده است؛ محلههای متروک، اسکلتهای ساختمانی و انبوه آوارهای تل انبار شده، چهرهای از فاجعه را به نمایش میگذارند. با وجود این ویرانیها، در رقه شاهد بهبودهایی نسبی نسبت به سال ۲۰۱۸ بودم.
ترکیه و رویای «بازسازی» با طعم تغییر بافت جمعیت
ترکیه در سالهای گذشته بخشهایی از مناطق کردنشین سوریه همچون عفرین، سریکانیه (رأسالعین) و گریسپی (تلابیض) را اشغال و تحت نظارت مستقیم فرمانداران ترکیه قرار داده است. در این مناطق، با کوچ اجباری کردها و اسکان اعراب، سیاست تغییر بافت جمعیتی به وضوح دنبال شده است. اکنون این نگرانی وجود دارد که ترکیه با ترفند اقتصادی و پوشش «کمک به بازسازی» همان هدف را در مناطقی مانند رقه دنبال کند.
از آنجا که حضور نظامی مستقیم ترکیه در مناطق شرق فرات دشوارتر است – بهویژه با وجود نیروهای آمریکایی – احتمال دارد آنکارا راههای غیرنظامی، اما مؤثرتر و بلندمدتتری را در پیش بگیرد:
- گسترش نفوذ اقتصادی از طریق شرکتهای ترکیهای
- پرداخت حقوق به کارگران محلی با لیره ترک
- گسترش پوشش مخابراتی و برق
- ورود برندهای تجاری ترکیهای مانند LC Waikiki در کوبانی و قامشلو
پیشروی از طریق دمشق؟
یکی از سناریوهای محتمل، تلاش ترکیه برای نفوذ اقتصادی از طریق همکاری با دولت دمشق است. چراکه «اداره خودگردان» در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته نشده و همین موضوع، درهای رسمی تعامل با سرمایهگذاران را بسته نگه داشته است. اگر پروژههای اقتصادی تنها از طریق دمشق اجرا شوند، خودگردانی کردها ممکن است عملاً تضعیف شود – آن هم نه از طریق لشکرکشی، بلکه با سیاستگذاری اقتصادی.
عبرت گرفتن از اقلیم کردستان عراق
مدل اقلیم کردستان عراق تجربهای مهم برای کردهای سوریه است. ترکیه، علیرغم مخالفت اولیه با استقلال این منطقه، در ادامه با نفوذ اقتصادی گسترده و تکیه بر رهبران محلی فاسد، توانست بر بخش بزرگی از سیاست و اقتصاد اقلیم سلطه پیدا کند. کردهای سوریه اگرچه از فساد ساختاری و وابستگی سیاسی نسبتاً مبرا هستند، اما همچنان در معرض تهدیدی مشابه قرار دارند – بهویژه که مشروعیت بینالمللی ندارند و هنوز در معرض فشارهای دمشقاند.
سؤال کلیدی: آیا خودگردانی تاب مقاومت دارد؟
کردستان سوریه همچون اقلیم کردستان عراق دارای منابع نفتی است، اما این سرمایه طبیعی تنها در صورتی به نقطه قوت تبدیل میشود که مسیر فروش و توزیع آن مستقل باقی بماند. اگر دمشق بر مالکیت قانونی کل نفت سوریه ادعا کند و ترکیه با پیشنهادهای وسوسهبرانگیز وارد میدان شود، تعادل بههم خواهد خورد.
در چنین شرایطی، آیا اداره خودگردان میتواند پیشنهادهای اقتصادی آنکارا را رد کند، در حالی که دیگر مناطق سوریه در حال بازسازی و پیشرفت هستند؟ آیا مردم منطقه این مسیر مقاومت را خواهند پذیرفت؟
پایان دادن به حاکمیت کردهای سوریه، نه با جنگ بلکه با اقتصاد؟
فرصتها و تهدیدها دو روی سکه پساتحریم در سوریهاند. در حالی که بازسازی میتواند به تقویت ثبات کمک کند، ورود خزنده سرمایه ترکیه – اگر بدون نظارت، شفافیت و استقلال سیاسی باشد – میتواند تجربهی منحصر بهفرد خودگردانی در شمالشرق سوریه را از درون تهی کند.
هماکنون چشمها به رهبران کردهای سوریه دوخته شده است تا ببینند برای مقابله با این سناریوی خاموش، چه تدابیری خواهند اندیشید.
نویسنده: فدریکه گردینگ
منبع: کردستان ایکسپرت
نظر شما