کردپرس
در پیچیدهترین فصل ژئوپلیتیک خاورمیانه، اقلیم کردستان بهمثابه یک بازیگر سرنوشتساز، در میان طوفان تنشهای داخلی و تحولات منطقهای، در آستانه گزینشی تاریخی ایستاده است. در حالی که تشکیل دولت اقلیم در هالهای از ابهام قرار دارد و روابط با بغداد به بنبست نسبی رسیده، تحلیلهای انتقادی سعدی احمد پیره سخنگوی اتحادیۀ میهنی کردستان دربارۀ دیپلماسی منطقهای و آینده کردها، پرسشهایی جدی درباره مسیر پیشرو مطرح میکند. آیا کردستان در آستانه یک فرصت تاریخی است یا در دام سیاستهای بزرگتر گرفتار خواهد شد؟
تشکیل دولت اقلیم: تعلیق استراتژیک پیش از انتخابات عراق
تشکیل دولت اقلیم کردستان در شرایطی به یک معمای سیاسی تبدیل شده که اختلافات میان اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان بر سر تقسیم قدرت، آینده اقلیم را در هالهای از ابهام قرار داده و ممکن است تأثیرات گستردهای بر ثبات این منطقه داشته باشد. با نزدیک شدن به انتخابات پارلمان عراق، این تأخیر میتواند بهعنوان یک استراتژی برای کسب جایگاه قویتر در مذاکرات بعدی تفسیر شود، اما خطر تضعیف وحدت داخلی و از دست دادن فرصتهای منطقهای را نیز در پی دارد. تحولات شتابان در ترکیه و سوریه، از گفتوگوهای کردی-ترکی تا مشارکت کردها در دولت جدید دمشق، اقلیم را بهعنوان یک قطب منطقهای برای کردها برجسته کرده، اما این موقعیت نیازمند رهبری متحد و قاطع است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا تأخیر در تشکیل دولت میتواند به یک استراتژی دیپلماتیک تبدیل شود یا نشانهای از ضعف در وحدت کردی است؟ در این میان، تحولات سریع در ترکیه و سوریه فشار مضاعفی بر اقلیم وارد کرده و نقش آن بهعنوان "مرکز و محور برای کردها" را برجستهتر میکند.
سعدی احمد پیره در این باره میگوید: مذاکرات ادامه دارد. هر دو حزب راضی هستند که شریک یکدیگر باشند اما در موضوع تقسیم مناصب و پستها، مناصبی که حزب دمکرات کردستان خود را برای آن حاضر کرده است، پست شراکت نیست بلکه پست حاکمیت است. اتحادیۀ میهنی کردستان نیز تقسیم پست با رویکرد حاکمیت مشترک را قبول دارد اما حاکمیت هیچ کس دیگر را نمیپذیرد. این مشکلی است که ما امیدواریم در مدتی کوتاه دربارۀ آن به نتیجه بهتری برسیم و برنامۀ جامعی تدوین کنیم که هر دو طرف در مورد آن توافق داشته باشند. تا زمانی که چنین برنامهای برای رضایت هر دو طرف در دسترس نباشد، درست نیست که بگوییم دولت اقلیم کردستان پیش از برگزاری انتخابات پارلمان عراق تشکیل شود. از نظر ما هم تا پیش از انتخابات، دولت تشکیل شود مسألۀ مهمی است اما موضوع تنها اقلیم کردستان نیست؛ بلکه تغییرات و رویدادهای منطقه نیز بسیار اهمیت دارد. در کردستان ترکیه برای نخستین بار شاهد چرخشی سیاسی هستیم و انکار کردن هویت و وجود کردها پایان یافته و گفتگوی میان کردها و دولت ترکیه مطرح شده است. این یک تغییر بسیار مهم است. پس از سقوط بشار اسد و پذیرفته شدن کردها به عنوان شهروندان درجه یک در سوریه، افقی امیدبخش ترسیم شده است که در آن کردها مشارکتی فعال در دولت سوریه داشته باشند. اقلیم کردستان نیز به مثابۀ قبلۀ کردها در هر بخشی از مناطق کردنشین تلقی میشود. بر این اساس بنده معتقدم که دولت و پارلمان آیندۀ کردستان در مقطع کنونی برای تمامی مناطق کردنشین سایر کشورها نیز اهمیت خواهد داشت تا زمینۀ حل و فصل صلحآمیز مشکلاتشان را فراهم سازد.
تداوم تنش بودجە و صادرات نفت اقلیم. آیا ممکن است خطری متوجه نظام فدرالی عراق باشد؟
روابط میان اقلیم کردستان و بغداد، با وجود ساختار فدرالی عراق، به یکی از پیچیدهترین معادلات سیاسی منطقه تبدیل شده است. تنشها بر سر بودجه، صادرات نفت، و حضور نیروهای نظامی، نهتنها ثبات داخلی عراق و اقلیم کردستان را تهدید میکند، بلکه میتواند به یک بحران منطقهای منجر شود. نقش دادگاه فدرال بهعنوان داور این مناقشات، با توجه به سوابق احکام صادره و موضع گیری مقامات حزبی و دولتی کرد، سؤالبرانگیز است و به اعتقاد برخی از ناظران، بازنگری قانون اساسی ممکن است تنها راهحل باشد—اما آیا بغداد حاضر به این تغییر است؟ این وضعیت، اقلیم را در معرض فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی قرار داده است. سعدی احمد پیره در این زمینه اظهار داشت: دیدگاه ما به عنوان اتحادیۀ میهنی کردستان در گذشته و اکنون و حتی در آینده نیز در این مورد با دیدگاه دولت اقلیم کردستان تفاوت دارد. ما نمیتوانیم به عنوان کرد، از یک سو در چارچوب یک نظام فدرالی با عراق و دیگر احزاب عراقی شریک باشیم؛ وزیر خارجه از ما باشد که سیاست خارجه و قدرت دیپلماتیک را در دست دارد، رئیس جمهور برای ما باشد که بالاترین قدرت و بالاترین پست کشور است؛ وزرای فعال در دولت عراق داشته باشیم و در همان حال نیروی نظامی در برابر هم علم کنیم. این نیاز به بازاندیشی است و قانون اساسی عراق لازم است که این مشکلات را حل کند و از سوی دادگاه قانونی، تفسیری شایسته برای آن صورت گیرد تا با تضمین منافع هر دو طرف، در خدمت تحکیم نظام فدرالی عراق باشد.
در واقع پروندۀ نفت و بودجه در عراق، یک پروندۀ بسیار حساس و دشوار است. وقوع چندین مورد اختلاف میان وزارت دارایی عراق و وزارت دارایی اقلیم کردستان، منجر به نوعی عدم اعتماد شده است. وضعیت کنونی میان این دو را اگر دشمنی نخوانیم، حداقل مدلی از تخاصم است. از این روی، دولت اقلیم کردستان هیچ گزینۀ دیگری جز اعتماد کردن به دولت عراق ندارد و دولت عراق نیز باید به دولت اقلیم کردستان اعتماد کند. من وارد جزئیات نمی شوم. اما در عمل هیچ اعتمادی در این میان باقی نمانده است. لذا این مشکل باید از طریق قانون اساسی حل شود و احکام دادگاه قانون اساسی با استناد به بند ۴ ماده ۹۳ احکامی قابل استیناف نیست و لازم الاجرا است. حکم شماره ۲۲۴ دادگاه قانون اساسی که دربارۀ تفکیک حقوق کارمندان اقلیم کردستان از سایر مسایل میان اربیل و بغداد و عدم تعلیق حقوق به بهانۀ مشکلات سیاسی، صادر شده، لازم الاجرا است. تمامی تصمیمهای مرتبط با این حکم بویژه حکم ۲۶۹ که در تاریخ ۲۱/ ۰۲/ ۲۰۲۴ صادر شده و بر پایۀ آن، حقوق کارمندان اقلیم کردستان از تمامی مسایل دیگر تفکیک شده است. مشکلات میان اربیل و بغداد از طریق مجلس نمایندگان قابل حل نیست. زیرا دو مادۀ قانونی ۱۱۱ و ۱۱۲ که در ارتباط با پروندۀ نفت است، موادی هستند که جهت حل و فصل و اصلاح آن نیازمند تصویب قانون در مجلس هستیم. اقلیم کردستان نیز از مجموع ۳۰۰ و چند نماینده، تنها ۶۰ نماینده در مجلس نمایندگان عراق دارد و در صورت عدم همکاری دیگر جریانهای عراقی، با این تعداد نماینده قادر نیستیم که قانونی در مجلس تصویب کنیم. تا این لحظه نیز دیگر جریانهای عراقی، در زمینه تصویب قانونی برای اجرای دو مادە ۱۱۱ و ۱۱۲ با ما همکاری نکردەاند.
اتحادیۀ میهنی کردستان از درخصوص مشکلات حقوق کارمندان اقلیم کردستان نگران است و از تمامی جریانها و بویژه حزب دمکرات کردستان درخواست میکند که از اظهارات و مواضع شدیداللحن که مشکلات را بیشتر میکند، پرهیز کنند و اجازه دهیم تا دستگاههای مربوطه در دولت اقلیم کردستان مشکلات را از طریق مذاکره و دیالوگ با دولت فدرال حل کنند.
ضرورت احترام به مرزها
اقلیم کردستان قریب ۶۰۰ کیلومتر با جمهوری اسلامی ایران و ۳۸۰ کیلومتر با ترکیه مرز مشترک دارد. ترکیه در گذشته و اکنون، تجاوز مرزی انجام داده و اکنون نیز انجام میدهد و مشکلاتش با پ.ک.ک را بهانه و دستاویز این عمل قرار داده است. اما اکنون پس از تغییراتی که در کردستان ترکیه از طریق گفتگو با جناب عبدالله اوجالان انجام دادند اصولاً باید تجاوزهای ترکیه نیز رو به پایان باشد. اما مرز ما با ایران بسیار بیشتر است. از مجموع حدود ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک عراق با ایران، قریب به ۶۰۰ کیلومتر آن مرزها در اقلیم کردستان قرار گرفته است. ایران نیز در مقاطعی، مرزها را به دلیل حضور نیروهای مسلح مخالف خود به کار گرفته است. در این میان پرسشی بنیادین مطرح است: آیا دولتهای همسایۀ اقلیم کردستان به اندازۀ شهروندان اقلیم، به مرزها احترام گذاشتهاند؟ به اعتقاد خیر. چنین نبوده است. آنها خود، به مرزها احترام نمیگذارند. این دولتهای همسایه نیز باید به قول مثل کردی: پیش از این که سوزنی در تن ما فرو کنند، سوزنی بر خود زنند زیرا آنان خود، به مرزها آسیب میرسانند. اقلیم کردستان نیز پیوسته کوشیده است تا به این مسأله فیصله دهد.
ایران، چتر سقوط صدام؛ یاریگر و کلید تحولات کردستان
نقش تاریخی و کنونی ایران در تحولات عراق و اقلیم کردستان، یکی از موضوعات تعیینکننده در معادلات منطقهای است. سابقه ایران بهعنوان حامی اپوزیسیون عراق در سقوط صدام حسین، همراه با نفوذ کنونیاش در بغداد، این کشور را به بازیگری کلیدی تبدیل کرده است. مذاکرات ایران و آمریکا میتواند نقطه عطفی باشد، اما آیا این دیپلماسی به نفع کردها خواهد بود یا صرفاً منافع تهران را تأمین میکند؟ کارشناسان معتقدند تعادل ظریفی در این معادله در جریان است. سعدی احمد پیره در این باره گفت: تنها کشوری که با ما همسایه است و در امور عراق اثرگذاری دارد، کشور ایران است. همسایۀ شرقی ما در گذشته همچون چتر و پناهگاهی برای اپوزسیون عراقی، همراه با مردم عراق در سقوط رژیم صدام حسین نقش ایفا کرده است. نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران در ادارۀ کشور عراق در چارچوب قانون اساسی این کشور هیچ مشکلی ایجاد نکرده است. اما لازم است تفاهمی وجود داشته باشد که سلاح و قدرت نظامی در اختیار چه کسی باشد. این موضوع باید در چارچوب قانون اساسی باشد و خارج از قانون اساسی نباید هیچ اختیار و سلاح نظامی وجود داشته باشد. همچنین نباید هیچ تصمیمی دربارۀ صلح یا جنگ خارج از قانون اساسی اتخاذ شود. بلکه تنها دولت و هیأت وزیران عراق اختیار تصمیمگیری در این مورد را دارند. بنده معتقدم که با مذاکرات میان ایران و ایالات متحدۀ آمریکا این مسایل به تدریج حل خواهد شد. چنان به نظر میرسد که آمریکا، ایران را با توجه به جایگاهش در آسیا میبیند و دیدگاه آمریکا نسبت به ایران با رویکردی ژئوسیاسی است و تلاش میکند که در آیندۀ عراق، فضایی برای جمهوری اسلامی ایران باقی بگذارد تا در صحنۀ سیاسی عراق صاحب نظر باشد و به اعتقاد بنده این موضوع، مشکلات را حل خواهد کرد.
به طور کلی اقلیم کردستان و بویژه اتحادیۀ میهنی کردستان روابط خوبی با ایران دارند و این روابط را بسیار بااهمیت میدانند. ایران در زمان صدام حسین از ما حمایت کرده است. در مقاطع پس از رژیم بعث، در تنگناهای اقتصادی به ما یاری رساندند. در زمان حملۀ داعش به کردستان به ما کمک کردند و به اعتقاد من مردم اقلیم کردستان هرگز این موارد را فراموش نخواهند کرد.
سفر استاندارهای اقلیم کردستان به ایران در راستای تعمیق روابط
سفر استاندارهای اقلیم کردستان به ایران و نشست آنان با استاندارهای هممرز و دیدارشان با جناب آقای پزشکیان رئیس جمهور ایران و مقامات عالی ایران از نظر ما بسیار با اهمیت است. زیرا تعمیق روابط تا سطح استاندارها و فرمانداریها و بخشداران، به روابط میان مردم هر دو طرف خواهد انجامید. ما امیدواریم که چنین روابطی تداوم یابد. گزارش استاندارهای سلیمانیه، حلبچه، دهوک و اربیل پس از بازگشت از ایران، حاکی از رضایتمندی و مثبت بودن نشستها بوده است و از نظر ما این دیدارها بسیار حائز اهمیت است.
طوفان ژئوپلیتیک: کردستان در قلب تغییرات منطقهای
منطقه خاورمیانه در حال تجربه یک بازآرایی ژئوپلیتیکی است که مناطق کردنشین عراق، سوریه و ترکیه را به مرکز توجه بدل کرده است. تغییرات سریع سیاسی در منطقه، از چرخشهای غیرمنتظره در ترکیه تا تحولات پس از سقوط اسد در سوریه، کردستان را در مرکز این طوفان ژئوپلیتیکی قرار داده است. اظهارات اخیر کشورهای اروپایی درباره جبران ستم تاریخی علیه کردها، فرصتی بیسابقه ایجاد کرده، اما چالشهایی نظیر اتهامات مرتبط با PKK و تنشهای داخلی، مسیر را پرپیچوخم کرده است. این پرسش مطرح است که آیا کردستان میتواند از این موج تغییرات به نفع وحدت و پیشرفت خود استفاده کند یا به حاشیه رانده خواهد شد؟ سعدی احمد پیره در این باره اظهار داشت: در این تغییرات سریع، مسألۀ کُرد، در نوبت و اولویت نخست است. چه تغییری از این بزرگتر باید رخ دهد؟ اکثر قریب به اتفاق کشورهای اروپایی که در توافقنامههای مهم دنیا همچون سایکس پیکو و دیگر توافقنامهها مشارکت داشتند و در تقسیم منطقه بر پایۀ منافع و سیاست خود مسئول هستند، اظهار میدارند که ستم و ناحقی بزرگی در حق کردها صورت گرفته و لازم است که این مسأله حل شود. آنچه به ما (اتحادیۀ میهنی کردستان) ارتباط دارد، حمایت از مسألۀ کردها در کردستان ترکیه و سوریه است. باید تلاش شود تا از طریق گفتگوی صلحآمیز و راههای دیپلماتیک قدم به قدم و با آرامش و به دور از خشونت و منحرف کردن موضوع، این مسأله به موفقیت برسد.
حمایت از فرایند صلح در ترکیه و احترام به تصمیم عبدالله اوجالان
ما میبینیم در ترکیه، کسی شعار حل و فصل کردن مسألۀ کرد و گفتگو با کردها را سر داده است که به عنوان شخصیتی بینهایت نژادپرست شناخته شده است. آن چه قبلا در ترکیه رخ میداد، اعم از برکناری، شهردارها، نمایندگان پارلمان، مدیران اداری و ... به تهمت ارتباط با پ.ک.ک بود. اکنون اگر موضوع پ.ک.ک حل شود تهمتهای مذکور نیز پایان خواهد یافت و طرفهای سیاسی کردی، متهم نخواهند شد و به اعتقاد بنده مشکلات جاری، به شکلی مناسب حل و فصل خواهد شد. امروز در اقلیم کردستان اتحادیۀ میهنی کردستان، نشستها و کنفرانسهای اقتصادی جهان همچون دافوس، مونیخ و برلین و ... را به دیدۀ اهمیت مینگرد و ما به عنوان کرد در نشستهای لیبرال دموکراتها در دنیا مشارکت میکنیم و آن را با اهمیت میدانیم زیرا جایگاه و سنگر کردها را استحکام خواهد بخشید. استحکام روابط میان اربیل و بغداد نیز جایگاه کردها را مستحکم خواهد کرد و ما باید از سوار شدن بر قطار دیگری که در جهت منافع ما در حرکت نیست، پرهیز کنیم.
ما به عنوان اتحادیۀ میهنی کردستان، تصمیم جناب عبدالله اوجالان را با اهمیت میدانیم. پیشتر در ترکیه به دلیل خصومت با پ.ک.ک و به بهانۀ ارتباط با پ.ک.ک، مخالفتها و بهانهجوییهایی علیه نمایندگان پارلمان، شهردارها و فرماندارهای کرد مطرح میشد. اکنون دیگر این دستاویز باقی نمانده است. ما حمایت کامل خود را از فرایند صلح در ترکیه اعلام کردهایم و بار دیگر بر حمایت خود تأکید میکنیم.
نظر شما