کرد پرس- در دانشکده جوانی بود سربهزیر و محجوب و کوشا و فعال. از همه ما پرتلاشتر بود. کم حرف اما اهل دقت بود. به قول معروف "کم گوی و گزیدهگوی چون دُر" بود. درکش از مسایل فرهنگی و اجتماعی بالا بود و در گفتگوهایمان، تحلیلهایش غالبا صایب و درست. ذهنی جستجوگر و روحی بیآالایش داشت. در مقطع فوق لیسانس دو رشته را ادامه داد: فرهنگ و زبانهای باستانی و ادبیات فارسی. رشته نخست را زیر نظر و راهنماییهای بهترین استادان این رشته مانند دکتر بهمن سرکاراتی و دکتر عبدالامیر سلیم در تبریز گذراند و بسیار مورد احترام و توجه استادانش بود. پایان نامهاش ترجمه و شرح متنی بود راجع به آیین مانوی و به خط تـُرفانی.و پایان نامهاش در ادبیات، تحلیل داستان اسطورهایِ بینالنهرینی گیلگمش بود از منظر ستیزها و تضادهای درونی و روحی که بسیار عالی کار کردهبود. با اندوختهها و سواد بالایی که در زبانها و فرهنگهایی چون اوستایی و پهلوی و غیره داشت میتوانست پروژههایی زیادی را انجام دهد که متاسفانه بیماری سرطان در این پنجشش سال مانع شد با این حال تا روزهای آخر در حد توانش، مشغول تحقیق بود.
آقای ذکری به تدریس و تحقیق علاقهمند بود و چند ترم در دانشگاههای سنندج و سقز تدریس کرد. مدتی هم دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی را خواند اما مسوولیتهای اداری مانع از تکمیل آن شد. چند مقاله خوب ترجمه و تالیف دارد از جمله "پراکندگی جغرافیایی لهجههای زبان کردی"، "نمادقدرت و نشانه اقتدار" و "نوروز در هزارتوی تاریخ". بیشتر اهل خوانش و مطالعه بود. کتابخانهای غنی در خانه داشت. دوهفته قبل که به دیدارش رفتم و آخرین دیدارمان بود میگفت برای نوشتن پایاننامهاش در ادبیات که در باره گیلگمش بود، نیازی به استفاده از دیگر کتابخانهها نداشته. هرمنبعی را لازم داشته در کتابخانهاش موجود بوده.
در محیط اداری هم خدمت فراوان کرد و در حل مشکلات دیگران همیشه پیشگام بود و بسیار خدمت کرد.
امیدوارم خداوند، رفتار و اندیشه نیک و حسنات پیام عزیز و از دست رفتهمان را به بهترین وجه قبول فرماید و ایشان را نیکان درگاهش در فردوس اعلی جای دهد و به خانواده و عزیزانش شکیبایی و پاداش عطا فرماید.
نظر شما