به گزارش کردپرس، در متن یادداشت دلشاد انور آمده است: در طول مدت گذشته، عراق و ایران حمایت گستردهای از دولت سوریه داشتند؛ همه نوع حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی از اسد میکردند، اما اکنون با تغییر شرایط، این کشورها نیز تغییر رویکردی در اقدامات خود نشان دادهاند.
رئیس سازمان حشد الشعبی گفته است: «طرحی برای انتقال بحرانهای سوریه به عراق وجود دارد».
این اظهارات را میتوان نشانهای از تلاش برای جلوگیری از تأثیرگذاری بحران سوریه بر وضعیت داخلی عراق دانست. به نظر میرسد که حمایتهای گذشته از سوریه اکنون به نگرانی درباره از دست رفتن کنترل عراق تبدیل شده است.
نگرانی رئیس حشدالشعبی از گسترش جنگ به داخل عراق تا حدودی معقول به نظر میرسد، غزه به طور کامل آسیب دیده، حزبالله لبنان نیز ضعیف شده، و مسیرهای ارسال تسلیحات مسدود شدهاند، بشار اسد نیز در شرایطی دشوار و بیثباتی قرار دارد و تنها وجود عراق به عنوان حامی باقی مانده است. به عبارتی در مرحله آینده عراق تنها جایی خواهد بود که نیروهای شیعه به طور قوی در آنجا باقی خواهند ماند، پس هر احتمال و اتفاقی قابل انتظار است.
ارتش عراق و نیروهای حشدالشعبی در مناطق مرزی سوریه مستقر شدهاند و علیرغم قدرت نیروهای عراقی، از انتقال تنشها به عراق بیم دارند.
کردها و شیعیان در عراق تا حدی در قدرت با یکدیگر توافق دارند، همیشه از از دست دادن آنچه دارند میترسند، میان خود نیزاختلاف دارند، و به سرعت سقوط میکنند. از این رو، عراق با وجود داشتن نیروهای زیاد، از درون ضعیف و در برابر تحولات سوریه تأثیرپذیر است، بهعلاوه، وضعیت کنونی سوریه شباهت زیادی به آغاز ظهور داعش دارد، چرا که داعش نیز از سوریه به عراق آمد و ترکیه نیز در آن زمان نقش داشت، سناریوهای کنونی نیز شباهت زیادی به آن زمان دارند. با این حال، اکنون علاوه بر این، یک توطئه بزرگ برای محدود کردن قدرت شیعیان در حال طرحریزی است.
وزیر خارجه ایران که اخیراً به عراق سفر کرده است، اعلام کرده: «تحولات سوریه نیازمند رویکردی جدی است». این تغییر لحن نشاندهنده ناامیدی ایران از شرایط سوریه است. به نظر میرسد ایران دیگر تمایلی به درگیر شدن عراق در مشکلات سوریه ندارد و میخواهد به عنوان عاملی برای حل بحران عمل کند. این بدان معناست که گسترش آتش بحران سوریه به عراق، برای ایران نیز خطرناک است. عراق صد برابر حزبالله، سوریه و حوثیها برای ایران اهمیت دارد، زیرا استقرار و امنیت آنها به هم گره خورده است. علاوه بر این، موضوعات اقتصادی و منافع متعددی نیز بین ایران و عراق وجود دارد.
چشمها به آینده رژیم اسد دوخته شده است: آیا این رژیم سقوط خواهد کرد یا به دلیل ضعف مجبور میشود به آغوش کشورهای عربی بازگردد و از ایران فاصله بگیرد؟
چند سناریو در جریان است:
سناریوی اول؛ پیشروی تحریرالشام تا نزدیکی دمشق برای استفاده از آن بهعنوان اهرم فشاری علیه اسد جهت کودتای سفید و تغییر رژیم.
سناریوی دوم؛ باقی ماندن اسد در قدرت اما با ضعف و تقسیم سوریه به مناطق مختلف.
سناریوی سوم؛ برکناری اسد و تغییر در رژیم سوریه، اما چالش تحریرالشام در این سناریو این است که جامعه بینالمللی اجازه نمیدهد چنین جریانی به قدرت برسد، زیرا هم بهعنوان جریان اسلامی افراطی شناخته میشود و هم یک جریان وابسته به ترکیه به شمار میرود، بنابراین مشخص نیست که آیا برنامه های آنها عملی میشود و سپس تبرئه خواهند شد یا اینکه آیا آنها نگه داشته میشوند و با پوشش جدیدی ادامه خواهند داد.
با توجه به اینکه ترکیه عامل اصلی وضعیت کنونی ترکیه است، پیشبینی آینده کردها در سوریه دشوار است. برخی معتقدند که آینده کردها در سایه حمایت آمریکا روشن خواهد بود، هرچند که حمایت آمریکا محدود به مناطقی از سوریه خواهد بود.
برخی دیگر بر این باورند که تا زمانی که ترکیه در این معادله باشد، نقش مهمی در آینده سوریه ایفا خواهد کرد و بازی را علیه کردها تغییر خواهد داد.
نظر شما