کشور سوریه به واسطه منابع، موقعیت جغرافیایی و تنوع جمعیتی دارای اهمیت فوقالعادهای در منطقه و جهان است. مرزهای طولانی با دریای مدیترانه و دسترسی راحت و نزدیک به سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا، و داشتن مرز با کانونهای چالشی و مشکلزا نظیر ترکیه، عراق، لبنان و اسرائیل رقابت تنگاتنگی بین قدرتهای منطقهای و بینالمللی برای نفوذ سیاسی در این کشور ایجاد کرده است.
به طور تاریخی قدرتهای جهانی نظیر فرانسه، انگلیس، ایالات متحده امریکا، روسیه و در سطح منطقهای ایران، ترکیه، مصر و عربستان تسلط و نفوذ در سوریه را ابزاری مهم و اهرم فشاری قدرتمند در جهت تضعیف مخالفان خود و پیشبرد سیاستهایشان قلمداد کردهاند.
تحولات اخیر در سوریه، آینده این کشور و شرایط امنیتی خاورمیانه را با اما و اگرهای جدی مواجه ساخته است، پرمبرهن است که این رخدادها و اشغال سوریه توسط یک گروه جهادی با حمایتهای همهجانبه ترکیه، این کشور را به یک جنگ داخلی نزدیک و با توجه به تعارض منافع سیاسی کشورهای ذکر شده احتمال یک جنگ تمام عیار منطقهای را بیش از پیش به واقعیت نزدیکتر کرده است.
تنوع قومی ـ نژادی مانند اعراب، کردها، آشوری، ارمنیها و ترکمنها و گوناگونی مذهبی نظیر مسلمانان سنیمذهب، شیعیان علوی، مسیحیان و دروزیها باعث شده است که سوریه یک جامعه پیچیده و چندفرهنگی داشته باشد و این وضعیت منجر به تنشهای داخلی و چالشهایی در مدیریت روابط میان گروههای مختلف شده است.
جنگ داخلی سوریه که از سال 2011 آغاز شد، این تنوع را تحت فشار قرار داده و تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی و سیاسی کشور گذاشته است که منطقه خودمختار موسوم به مدیریت خودگردان شمال شرق سوریه تحت مدیریت نیروهای دموکراتیک سوریه یک نمونه از آن است.
در نیم قرن گذشته و بویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران، سوریه روابط استراتژیک و بسیار مستحکمی با ایران داشت و این روابط بویژه پس از انقلابهای موسوم به «بهار عربی» گستردهتر و همهجانبهتر گردید.
از سوی دیگر روابط سوریه با همسایه شمالی خود یعنی ترکیه در مسیری مخالف بود و به ویژه پس از روی کارآمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه نزدیک به جریان اخوان المسلمین سراشیبی سردی روابط دو کشور را تندتر کرد.
از آنجا که سوریه پس از جنگ سرد، در ردیف کشورهای اقماری شوروی و بلوک شرق قرار داشت و ترکیه در جبهه مقابل به بلوک غرب و عضو ناتو بود تعارض و کشمکشهای سیاسی و امنیتی بین دو کشور نمود واضح و شفافتری داشت که گاهاً تقابل دو کشور را تا آستانه برخورد نظامی پیش میبرد. دو کشور از ظرفیتها و فرصتها برای ضربه زدن به منافع یکدیگر بهره میبردند. سوریه روابط گرمی با نیروهای کُرد مبارز برعلیه ترکیه برقرار میکرد و قراردادها و پیمانهای امنیتی با یونان بعنوان یکی دیگر از کشورهای رقیب ترکیه در منطقه داشت و در مقابل ترکیه از نیروهای جهادی اسلامگرا به ویژه اخوانالمسلمین بر علیه سوریه استفاده میکرد و از بستن آبهای رودخانه بزرگ فرات بر روی سوریه به عنوان ابزار فشار بهره میبرد.
اینک در پی یک توافق ضمنی و پشت پرده و در تحولی سریع و عجولانه شرایطی به سوریه تحمیل شده است که این شرایط نه برای مردم سوریه که به دنبال شرایط سیاسی بهتر بودند قابل قبول است و نه قدرتهای صاحب نفوذ آن را به راحتی خواهند پذیرفت.
گروه جهادی تحریر الشام با رونمایی از فردی به نام ابومحمد الجولانی که این روزها مشخص شده است کاملاً مطیع اوامر مقامات ترکیه است با چهرهای بزک شده و تغییر شک و شمایل آراسته به کت و شلوار و کراوات سعی دارد وجاهت و مشروعیت داخلی و خارجی را برای کنترل اوضاع در سوریه را بدست آورد.
گروهی خشونتطلب واقع در لیست تروریسم بینالمللی که بخشی از جریان اسلامگرا در سوریه را نمایندگی میکند و خود دارای طیفی از تفکرات و برداشتهای مختلف از ملیتها و هویتهای مختلف از کشورهای آسیای میانه، قفقاز و خاورمیانه است که فاقد قرائتی یکسان از اسلام سیاسی و حکومت اسلامی هستند بدون شک اولین مانع الگویی از حکومتی خواهد بود که ترکیه قصد دارد بیسروصدا بر آوارهای ناهمگن و غیر همسان جامعه سوریه بنا سازد.
پیشبینی میشود ترکیه که اینک علیالظاهر فضا را از رقبا ربوده است و عامل وی که فاقد هرگونه تجربه کشورداری است با مشکلات عدیدهای در آینده سیاسی سوریه و اداره این کشور مواجه شوند، رقابت گروهها و قرائتهای مختلف اسلامگرا از حکومت اسلامی موافق مدل ترکیهپسند نخواهد بود و علیرغم سیطره موقت گروه تحریر الشام، این جریان توان نمایندگی همه گروههای سیاسی از اسلامگرا یا غیر آن را نخواهد داشت و منازعات زودهنگام دور از انتظار نیست.
اینک که این گروه که بر کشور سلطه یافته است خواستار خلع سلاح کلیه گروههای نظامی بویژه نیروهای موسوم به قسد (قوات سوریا الدیمقراطیه) هستند، این گروهها هم حق دارند بپرسند که شما به عنوان یکی از گروههای معارض دولت مستقر، بر اساس کدامین قانون اساسی، انتخابات یا مجلس ملی به چنان مشروعیت و جایگاهی دست یافتهاید که اینک از دیگران چنین درخواستی داشته باشید؟ آیا صرف غلبه بر پایتخت سیاسی با پشتیبانی و حمایت بیگانه چنین مشروعیتی را ایجاد میکند؟
در بخش دوم به گروههای مختلف سیاسی بویژه آنان که دارای سازماندهی نظامی و تسلیحاتی هستند و اختلافات پیش روی آنان که مانع از شکلگیری یک کشور متحد و صلح در سوریه میشود خواهم پرداخت.
نظر شما