خبرگزاری کردپرس _ «افسانهی شاماران» نوشته مرتضی حاتمی، یکی از آثار برجستهای است که به بررسی و بازآفرینی افسانههای کردی میپردازد. این کتاب نه تنها به عنوان یک اثر ادبی، بلکه به عنوان یک منبع فرهنگی و تاریخی نیز قابل توجه است.
حاتمی با استفاده از نثر زیبا و توصیف دقیق، داستانی خلق کرده که خواننده را به دنیای پر رمز و راز افسانههای کردی میبرد.
داستان با زندگی روزمره تاماسب و زندگی با مادر پیرش آغاز میشود. او جوانی است که به پاکی و صداقت شهرت دارد. این تصویر کلی، هنگامی که تاماسب فریب دوستانش را میخورد و به بهانه پیدا کردن عسل کوهی به چاهی انداخته میشود، با قیاسی از حسادت و خیانت دگرگون میشود. در چاه، وارد سرزمینی ناشناخته و رمزآلود میشود که محل زندگی مارهاست. در این سرزمین، چالشهایی که تاماسب با آنها مواجه میشود، به ویژه با موجودات افسانهای مانند شاماران، با آزمونی برای اثبات حقیقت نیکی و صداقت در انسان روبهرو میشود.
اوج داستان با معرفی شخصیت اصلی یعنی شاماران (زنی نیمهحیوان و نیمهانسان) شروع میشود که به عنوان یک موجود خردمند و دانا به تصویر کشیده شده است. شاماران درون غاری (چاهی) زندگی میکند و دانش بسیاری در مورد گیاهان دارویی و درمان بیماریها دارد. این ویژگیها او را به شخصیتی مرموز و جذاب تبدیل میکند.
شخصیتپردازی در این کتاب به خوبی انجام شده است. شخصیتهای اصلی داستان هر کدام دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. حاتمی با دقت و ظرافت به بیان احساسات و تفکرات شخصیتها پرداخته و از این راه توانسته ارتباط عمیقی میان خواننده و شخصیتها برقرار کند.
تاماسب به عنوان شخصیت اصلی داستان، نماد پاکی و اخلاق است. او با وجود همه چالشها و خیانتها، همچنان به اصول اخلاقی خود پایبند است و پای معشوقهاش (شاماران) میماند حتی بعد از مرگ او.
مادر تاماسب، نماد مادر و محبت عاشقانه است که معمولاً در داستانهای فولکلوریک، نمادی از شکیبایی و حمایت بیقید و شرط است و آنجا که مادر به تاماسب تنبور و کتاب طبیعت نوشته پدرش (زریال) میدهد بسیار ستودنی است.
دوستان فریبکار او مثل (پیرزاد) نمادی از بدی و عدم صداقت، نقش مهمی در پیشبرد داستان و نمایش تضادهای اخلاقی دارند. تعاملات بین این شخصیتها چالشهای اخلاقی را به تصویر میکشد.
یکی از جنبههای جالب این افسانه، نقش زنان در آن است. شاماران، مادر و دختر پادشاه و یا همان دختر زیبایی که هر روز صبح وارد خانه میشود و به مادر تاماسب کمک میکند و از او نشانهای را میآورد که به مادر اطمینان دهد پسرش زنده است، نشانههای توجه به شخصیت زن و دختر و مادر است.
اهمیت نقش زن در آواز عاشقانه تاماسب هم مشخص است: «هر سرابی سرچشمهای دارد و هر خانواده زنی زیبا (جیرانی) دارد.»
یکی از جذابیتهای این داستان، استفاده از عناصر نمادین و اسطورهای است. ارتباط تاماسب با مارها و شاماران نمادی از تعامل انسان با طبیعت و همچنین شناخت و آگاهی درونی است.
این داستان از بسیاری از اسطورهها و باورهای محلی مناطق کردنشین ایران و جهان بهره میبرد و سعی دارد تا جهانی را بسازد که از لحاظ فرهنگی ریشهدار و معتبر باشد.
یکی از پیامهای اصلی داستان، اهمیت صداقت و پایبندی به اصول اخلاقی است. تاماسب با وجود خیانت و خطراتی که با آنها مواجه میشود، هیچگاه از مسیر درست منحرف نمیشود. این داستان تأکید دارد که در نهایت، نیکی و صداقت بر بدی و خیانت غلبه خواهد کرد.
یکی از نقاط قوت این داستان، توانایی نویسنده در ترکیب عناصر واقعگرایانه با عناصر فراطبیعی است. نویسنده با استفاده از توصیف دقیق و جزئیات، دنیایی خیالی خلق و خواننده را به خود جذب میکند. این توصیفات به ویژه در صحنههایی که شاماران در دنیای خود و با معشوقهاش تاماسب تعامل دارد، بسیار قوی و تاثیرگذار هستند.
حمایت پیوسته مادرانه در داستان قابل توجه است. این رابطه بهطور پیوسته نشان دهنده حمایت روحی و معنوی است که تاماسب را در مسیر پرپیچ و خم و در خلال سختیها قوت قلب میبخشد.
نویسنده با زبانی ساده و در عین حال قوی، داستانی سرگرمکننده و آموزنده خلق کرده و نثر او بهگونهای است که به راحتی خواننده را به دنیای خیالی و جذاب داستان میکشاند و حس همدلی و تجربه مشترکی را میآفریند.
توصیفهای گیرا، به ویژه در صحنههای تعامل تاماسب با مارهای افسانهای، از نکات برجسته این کتاب به شمار میآیند.
یکی از تمهای اصلی کتاب، اهمیت فرهنگ و سنتهای کردی است. حاتمی با بررسی و بازآفرینی افسانه شاماران، به بررسی عمیقتری از ارزشها و باورهای فرهنگی مردم کرد میپردازد. کتاب تاکید زیادی بر اهمیت وفاداری و عشق دارد.
در کتاب «افسانهی شاماران» به موضوعاتی همچون: اعتماد، فداکاری، صداقت، دوستی، جوانمردی و تقدیر در این داستان به خوبی پرداخته شده است. این تمها به داستان عمق و پیچیدگی میبخشند و آن را به یک اثر چندلایه تبدیل میکنند. بحث (تقدیر) در کتاب حرف اول را میزند:
«تقدیر تاماسب این است که به چاه بیفتد.»
«تقدیر مادر این است که پسرش جدا شود و با شاماران ازدواج کند.»
«تقدیر شاماران هم این است که باید کشته شود تا انسانی از بیماری نجات پیدا کند.»
از دیگر نقاط قوت این کتاب میتوان به ساختار منسجم و روایت روان آن اشاره کرد. حاتمی با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف داستاننویسی، از جمله توصیف دقیق محیط و شخصیتها، توانسته داستانی پرکشش ارائه دهد. روایت داستان به گونهای است که خواننده را به تدریج با دنیا و افسانه شاماران آشنا میکند و او را به عمق داستان میکشاند.
فصل بیستم با عنوان (رازهای شاماران) به نظرم یکی از بهترین فصلهای کتاب است که دیالوگهای قوی و غنی دارد که در میان دو عاشق رد و بدل میشود. فصلی است از وداع دو عاشق حقیقی. زبان و سبک نوشتاری نویسنده در این کتاب زیبا و دلنشین است. او با استفاده از واژههای کردی و توصیفی، توانسته فضایی خیالی و جادویی خلق کند که خواننده را به دنیای داستان میبرد. استفاده از این اصطلاحات و واژگان کردی مثل: گلوهنی، چوب تاوی، کزه، چهمهری، هووره، آش و… نیز به اصالت و واقعگرایی داستان افزوده است.
تاماسب با رویارویی با خطرات و خیانتهای اطرافیانش، نمونهای الهامبخش از پایداری در برابر دشواریهاست. داستان به خوانندگان میآموزد که با وجود موانع و چالشها، میتوان با حفظ اصول و ارزشهای انسانی، از موقعیتهای سخت سربلند بیرون آمد.
در عین حال که کتاب «افسانهی شاماران» اثری جذاب و خواندنی است، برخی نقاط ضعف نیز در آن به چشم میخورد. برای مثال عشق تاماسب به شاماران خیلی زود اتفاق میافتد و بدون هیچ پیشزمینهای با هم ازدواج میکنند. در برخی بخشها، توصیفها خیلی کوتاه و مختصر است.
خصوصاً در دنیای مارها به آن صورت نشان داده نشده و نویسنده میتوانست با استفاده از توصیف و فضاسازی بیشتری دنیای مارها را نشان دهد. یا حتی قصر پادشاه هم فضاسازی ندارد. کشته شدن شاماران خط پایانی و اوج داستان است که باید حتماً نشان داده میشد و نویسنده فقط به همین یک توصیف اشاره کرده است:
«جلادی قوی جثه با شمشیری تیز به طرف شاماران رفت.»
استفاده مکرر از برخی واژگان کردی در داستان ممکن است برای خوانندگانی که با فرهنگ کردی آشنایی چندانی ندارند، کمی چالشبرانگیز باشد.
«افسانهی شاماران» اثری ارزشمند است که با بهرهگیری از عناصر افسانهای و فرهنگ محلی، به داستانی پندآموز و جذاب تبدیل شده است. مرتضی حاتمی با خلق دنیایی پر از رنگ و آرایههای فرهنگی / کردی به مخاطبان خود پیامی از صداقت، نیکی و مقاومت در برابر سختیها میدهد.
این داستان نه تنها برای بزرگسالان بلکه برای نوجوانان نیز میتواند بهعنوان یک منبع الهامبخش از اهمیت صداقت و اصول اخلاقی در زندگی به شمار آید.
کتاب «افسانهی شاماران» اثری ادبی و ارزشمند است که به خوبی توانسته است افسانهای از فرهنگ کردی را بازآفرینی کند. این کتاب با روایت گیرا، شخصیتپردازی خوب و تمهای عمیق، خواننده را به سفری جادویی در دل فرهنگ و تاریخ کرد میبرد که به زیباترین شکل ممکن، مفهوم نیکی و پاکدامنی را در تقابل با بدذاتی قرار میدهد.
بخشی از این کتاب را میخوانیم: «من باردارم. بعد از مرگم، دخترم متولد میشود. اگر بمیرم، انسانی شفا پیدا میکند و زنده میماند؛ پس من هرگز نمیمیرم و همیشه زنده و برای همیشه شاماران باقی خواهم ماند. خوب میدانی که از درمان تمام دردها و بیماریها و از تمام رازهای جهان، آگاهم. پس از مرگم، روحم در دخترم وارد میشود و او به زندگی ادامه میدهد. همان دختر شاماران میشود.»
به گزارش کردپرس؛ نشر باشور در ایلام به مدیریت محمد مرادی نصاری، رمان «افسانهی شاماران» نوشته مرتضی حاتمی، در تیراژ ۵۰۰ جلد، در ۹۰ صفحه، به قیمت ۹۵ هزار تومان، با طرح جلدی از بشیر نظری، طراحی جلد چیا سرسپی و نقاشی پشت جلد از محمدجواد عبدی در سال ۱۴۰۳ چاپ و منتشر کرده است.
مرتضی حاتمی متولد ۱۳۵۵ در «صحنه» و در دو ادبیات کودک و نوجوان و بزرگسال ده ها عنوان کتاب در قالب های رمان، مجموعه داستان کوتاه، داستان مینیمال، بازنویسی و بازآفرینی و پژوهش چاپ و منتشر کرده است.
نظر شما