کرد پرس- سالهاست که فضای سیاسی کشور با موضوع مذاکره به دو قطبی کاذب تبدیل شده است. آنقدر واژه مذاکره در جامعه تکرار شده که به ترند کوچه و خیابان تبدیل شده و حسگرهای مویرگی جامعه بدان واکنش نشان می دهند. بدون اینکه کسی به احصا چالش های واقعی جامعه بیندیشد تنها فضای پسا مذاکرات را تصور می کنند.
اصلی ترین موضوعی که از مذاکرات در اذهان جامعه تداعی می گردد برطرف شدن سایه جنگ از سر کشور و منطقه میباشد. این دغدغه همگانی بوده و آسایش و آرامش آرزوی هر انسان برای هم نوع و هم وطن خود میباشد.
اما همگان هم به خوبی می دانند طرف مذاکره کننده به هیچ اصول اخلاقی و قوانین وپروتکل های جهانی پایبند نیست مگر بیش از ۱۵۰ کشور جهان با آمریکا مشکل داشتند که با افزایش تعرفه های تجاری همه را دچار چالش اقتصادی کرده است.
کسی با منافع عمومی ملت و مصالح سیاسی حکومت مخالف نیست اما با نگاهی عمیق به چالش های اقتصادی کشور مشخص میشود که مذاکره تنها راه برون رفت از این چالش نمی باشد مشکلات معاش و معیشت کشور صرفا در گرو مذاکره نیست مذاکره می تواند بر فضای روانی جامعه تأثیر گذار باشد ولی بهبود اقتصاد بستگی مستقیم به تحول درونی در اداره امور کشور دارد چون اقتصاد کشور نه لیبرالی است که بار عمده آن بر دوش افراد باشد و نه سوسیالیستی است که مبتنی بر مالکیت جمعی است که بتواند امکانات کشور را در بین مردم بصورت برابر تقسیم کند بنابراین نمی توان نسخه کاربردی برای این اقتصاد التقاطی پیچید اقتصادی کلنگی با مدیرانی بوروکرات که با میدان عمل فاصله ها دارند باشد.
بخش عمده ای از مذاکره برداشتی آرمانی دارند غافل از اینکه ریشه مشکلات همگی در مذاکره و تفاهم با آمریکا نیست وقتی که کار مفید کارکنان دولت که موتور محرکه کشور هستند به زیر ۲۲ دقیقه میرسد وقتی که سایه تولید زیر چرخ دنده های ابر بانک ها له می شود وقتی که تولید کننده مفلوک ترین انسان جامعه است وقتی که تعفن فساد اداری سراپای جامعه را گرفته است وقتی که پایان عمر کارمندان اقتصادی آغاز پادشاهی آنان میباشد وقتی که کارگاههای اقتصادی به بنگاههای پولشویی تبدیل میشود وقتی که مدیران شرف و آبروی خود را برای یک جایگاه مدیریتی با هدف غارت و تاراج ثروت عمومی قربانی می کند.
وقتی که قبیله سالاری جایگزین شایسته سالاری میشود وقتی که ثروت کثیف بر عزت و شرف سبقه می جوید وقتی که با ذره بین بنگری ذره ای از خدا و تقوا و پرهیز از خلاف در وجود عمده مدیران وجود ندارد وقتی که ......
چگونه می توان انتظار داشت که مذاکره تحول اساسی در پیکره جامعه گشایش اقتصادی ایجاد کند مطمنا اگر مذاکرات هم به نتیجه برسد تازمانی که چنین پستوها و چالش های عدیده مدیریتی بر سر راه داریم کاری از پیش نخواهیم برد پس بهتر است پیرایش و پالایشی از درون صورت بگیرد تا نتایج احتمالی مذاکره راهگشا باشد وگرنه،
گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله من
آنچه البته بجایی نرسد فریاد است
نظر شما