کردپرس/ نخست باید گفت تنبیه بدنی، شامل هرگونه اعمال خشونت فیزیکی علیه دانشآموزان توسط معلمان یا کادر مدرسه است. این عمل میتواند از سیلی زدن و کشیدن گوش گرفته تا ضرب و شتم شدیدتر را شامل شود. فارغ از شدت تنبیه، نفس این عمل، پیامدهای روانی عمیقی برای کودک به همراه دارد. طبق تحقیقات و مطالعات، کودکانی که مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند، احساس ترس، خشم، ناامنی و بیارزشی میکنند. این تجارب منفی، میتواند منجر به بروز مشکلات رفتاری، افت تحصیلی، کاهش عزت نفس و اختلالات روانی در درازمدت شود.
در واقع تنبیه بدنی در مدارس، پدیدهای است که متأسفانه هنوز در برخی جوامع کم و بیش وجود دارد. این عمل، نه تنها نقض حقوق اساسی کودک است، بلکه از منظر روانشناختی هم پیامدهای مخربی بر سلامت روان و رشد عاطفی و اجتماعی دانشآموزان بر جای میگذارد. در این میان حادثه تلخ روستای کرجو، بار دیگر زنگ هشداری را به صدا درآورد، که ضرورت بررسی ابعاد روان شناختی این مسئله و تلاش برای ریشهکن کردن آن را بیش از پیش آشکار ساخت.
بیایید به این سوالات فکر کنیم و با خود اندکی بیاندیشیم: که آیا خشونت، راهی برای آموزش و تربیت است؟
واقعه تلخ دانش آموزان روستای کرجو به ما چه میآموزد؟ چه باید کرد تا دیگر شاهد تکرار چنین حوادثی در مدارس نباشیم؟
تا کی باید شاهد خشونت در مدارس باشیم و فقط به انتشار خبر یا تحلیل وقایع بسنده کنیم؟
چگونه میتوان سیستم آموزش معلمان را بازطراحی کرد تا آنان را برای مدیریت کلاسهای درس بدون خشونت و حمایت از سلامت روان دانشآموزان آماده کند؟
به نظر شما، آینده آموزش و پرورش چگونه خواهد بود، اگر به این چالشها و مسائل رسیدگی نشود؟
چه پیامدهای روانی و اجتماعی طولانیمدتی برای دانشآموزانی که مورد تنبیه بدنی قرار گرفتهاند، وجود دارد؟
چه جایگزینهایی برای تنبیه بدنی وجود دارد که میتوانند به ایجاد انضباط و بهبود رفتار دانشآموزان کمک کنند و از آسیبهای روانی جلوگیری نمایند؟
همه ما فکر میکنیم: یک معلم وظیفه دارد که دانشآموزان را تربیت کند، نه اینکه به آنان آسیب جسمی و روانی وارد کند؛ این در حالی است که واقعه اندوهناک دانش آموزان روستای کرجو، این وظیفه را زیر سؤال میبرد و در کنار پرسش های فوق این پرسش بنیادین را به یاد ما می آورد که اگر محیط امن و سالم مدرسه برای کودکان تضمین نمیشود، چه تضمینی برای آینده آنان وجود دارد؟
بنابراین باید گفت تنبیه بدنی دانشآموزان در روستای کرجو، یک سیلی محکم بر صورت نظام آموزشی ماست تا مدرسه بداند که باید پناهگاه امن کودکان باشد، نه محلی برای تنبیه و خشونت علیه کودکان!
تنبیه بدنی دانشآموزان، غیرقابل قبول و مصداق کودکآزاری است، بی تردید شاید جراحات جسمی دانشآموزان کرجو بهبود یابند، اما زخمها و تروماهای عمیق روانی، ناشی از تنبیه، سالها با آنان باقی خواهد ماند.
سکوت در برابر تنبیه بدنی دانشآموزان، مسئولیت سنگینی را بر دوش همه ما میگذارد. آسیبهای جسمی و به ویژه روانی ناشی از تنبیه بدنی، آینده تحصیلی و اجتماعی کودکان و نوجوانان را به خطر میاندازد و اینجاست که باید نسل آینده ما، بر خلاف نسل های گذشته، سزاوار محیطی امن و عاری از خشونت و تنبیه بدنی باشد.
در کنار این موارد مهم باید بدانیم و بپذیریم؛ که تنبیه بدنی دانشآموزان در روستای کرجو توسط یک معلم، فراتر از یک اشتباه فردی؛ نشاندهنده ضعف سیستم آموزشی در پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان است؛ و این زنگ خطری برای ضعفهای اساسی در سیستم آموزشی است. زیرا واقعه کرجو نشان میدهد که آموزشهای لازم برای برخورد صحیح با دانشآموزان، در سیستم آموزشی ما اغلب ناکافی است. تنبیه دانشآموزان، نشانی آشکار از نبود نظارت کافی بر عملکرد معلمان را آشکار میکند؛ که در دل خود برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، اصلاح سیستم آموزشی، به کارگیری مبتنی بر استاندارهای علمی ـ اخلاقی و سپس تربیت معلم و نظارت بر عملکرد معلمان را فریاد می زند.
بنابراین کوتاه سخن باید گفت: تنبیه بدنی نه تنها یک روش ناکارآمد برای ایجاد انضباط است، بلکه میتواند پیامدهای روانی و اجتماعی مخربی برای دانشآموزان داشته باشد.
پیشگیری از تنبیه بدنی در مدارس نیازمند یک رویکرد جامع، کلنگر و چندبعدی است که شامل شناسایی مشکلات، عوامل روانشناختی، تغییر نگرشهای مخرب، آموزش معلمان و دانشآموزان و ایجاد محیطی مثبت و حمایتکننده است.
با اجرای این راهکارها، میتوان به بهبود سلامت روانی دانشآموزان و معلمان و کاهش تنبیه بدنی در مدارس دست یافت. این تغییرات به ایجاد فضای آموزشی سازنده، امن و مثبت کمک خواهد کرد که در آن تمامی دانشآموزان قادر به رشد و شکوفایی خواهند بود. بی گمان ترویج روشهای جایگزین و سازنده میتواند به ایجاد یک محیط یادگیری امن، مثبت و حمایتی کمک کند که در آن دانشآموزان میتوانند رشد کنند و به پتانسیل کامل خود برسند.
در پایان از یاد نبریم که آموزش و پرورش، نه با تنبیه، بلکه با تشویق و حمایت بنا میشود؛ تا در سایه آن سازندگان نسلی توانمند باشیم. مدرسه، باید مکانی برای رشد و شکوفایی باشد، نه عرصهای برای تحقیر، تنبیه و بازتولید تروما…!
نظر شما