به گزارش کردپرس، ایالات متحده آمریکا تحت رهبری ترامپ، در حال خروج تدریجی و بیسر و صدای خود از سوریه است؛ خروجی بدون اعلام رسمی، بدون چشمانداز نهایی و بدون پاسخگویی شفاف. در غیاب واشنگتن، قدرتهایی چون روسیه و ترکیه مشغول طراحی نظم جدید سوریه هستند. این خروج یادآور خروج نیروهای آمریکا از مناطق کردنشین سوریه در سال 2019 و به دستور دونالد ترامپ است که تهاجم همه جانیه ترکیه به کردهای سوریه را به همراه داشت.
سه پایگاه از مجموع هشت پایگاه نظامی آمریکا در شمالشرق سوریه در حال تعطیلی است. شمار نیروهای نظامی نیز تقریباً به نصف کاهش یافته است؛ این در حالی است که هیچ استراتژی ازپیش تعیین شده ای برای این تصمیم وجود ندارد. برخلاف تصوری که این روند را «خروج سنجیده از یک درگیری فرعی» قلمداد میکند، شواهد میدانی حاکی از واگذاری تدریجی نقش استراتژیک ایالات متحده به رقبای جهانی و منطقهای است.
این تحول، تنها بهمعنای پایان یک مأموریت نظامی نیست؛ بلکه نمایانگر الگویی تکرارشونده در سیاست خارجی آمریکا است: ناتوانی در تبدیل پیروزیهای تاکتیکی به دستاوردهای راهبردی. همانند افغانستان، خروج از سوریه نیز با رهاسازی متحدان، تضعیف بازدارندگی و فراهم کردن میدان برای قدرتهای رقیب همراه شده است.
خلأ قدرت، فرصتی برای رقبا
در غیاب راهبردی روشن، آمریکا صرفاً به حمایت حداقلی از نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) – که عمدتاً متشکل از کردها هستند – بسنده کرده است؛ حمایتی بدون ضمانت سیاسی، نظامی یا دیپلماتیک. این نیروها، که بار اصلی مبارزه با داعش را بر دوش کشیدند، اکنون در برابر تهدیدات ترکیه، خصومت دولت دمشق و بازماندگان داعش تنها ماندهاند.
در همین حال، روسیه با اتکا به قدرت هوایی و دیپلماسی فعال منطقهای، در حال تحکیم نفوذ خود است. ایران نیز در حال تثبیت کریدور راهبردی به سمت مدیترانه است. ترکیه هم با هدف از پیش اعلامشده «مبارزه با تروریسم»، به عملیات نظامی در مناطق کردنشین شمال سوریه ادامه میدهد. در این میان، گروههای افراطی جهادی نیز از خلأ قدرت برای تجدید سازمان و بازپسگیری نفوذ خود استفاده میکنند.
پیامدهای خروج؛ از سوریه تا تایوان
بررسی کارشناسان نشان میدهد این خروج نهتنها هزینهای اخلاقی برای آمریکا دارد، بلکه اعتبار بینالمللی این کشور در قبال متحدانش را زیر سؤال میبرد. نیروهای کرد سوریه – که هزاران کشته در نبرد با داعش دادند – اکنون با احساس خیانت رها شدهاند. این تجربه، پیام هشداردهندهای برای متحدان آمریکا در نقاط دیگر جهان دارد؛ از تایپه تا کییف و تفلیس.
عقبنشینی بیصدا از سوریه، تصویر آمریکا را بهعنوان بازیگری خسته، سردرگم و بدون راهبرد ترسیم میکند. اگر ایالات متحده در این منطقه نتواند اراده و توان مداخله هدفمند از خود نشان دهد، چه تضمینی برای حمایت از متحدان خود در بحرانهای آتی وجود خواهد داشت؟
بازتاب منطقهای و بینالمللی یک خروج بیسر و صدا
با خروج آمریکا، توازن شکننده بین بازیگران غیردولتی نیز در حال فروپاشی است. گروههایی ممکن است از خلأ امنیتی برای گسترش نفوذ استفاده کنند. اسرائیل نیز عملیات های تهاجمی خود را در سوریه بیشتر خواهد کرد. در خلیج فارس، کشورهای عربی که نقش تضمینکننده امنیتی آمریکا را کمرنگ میبینند، ممکن است بیش از پیش به استفاده از ابزار جنگهای نیابتی متوسل شوند.
در این میان، چین نیز با دیپلماسی تدریجی و کمسر و صدا، بهدنبال گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی در سوریه و منطقه است؛ امری که میتواند به ابعاد اوراسیایی رقابت در خاورمیانه دامن بزند.
نتیجهگیری: سوریه، آینه آینده سیاست خارجی آمریکا
تحولات سوریه تنها یک بحران محلی نیست؛ بازتابی از انتخابهای راهبردی آمریکا در سطح جهانی است. کشوری که میدان را به بازیگران افراطی و رقبا واگذار میکند، نهتنها نقش رهبری جهانی خود را تضعیف کرده، بلکه امنیت بینالمللی را نیز در معرض تهدید قرار میدهد. واشینگتن اکنون در برابر یک پرسش کلیدی قرار دارد: اگر نمیتواند در سوریه بایستد، در کجا خواهد توانست؟
منبع: روزنامه National
نظر شما