به گزارش کردپرس، حملهی برقآسایی که منجر به سرنگونی حکومت بشار اسد، در دسامبر ۲۰۲۴ شد، واکنشهای سیاسی و نظامی شدیدی را در سراسر کشور سوریه به همراه داشت. «هیات تحریر الشام» یا (HTS) گروه منشعب از القاعده، دمشق را تصرف کرد، اسرائیل اشغال خود را در جنوب سوریه گسترش داد و ترکیه نیز عملیات نظامی تازهای را علیه فدراسیون سکولار، چندقومیتی و کردی در شمال و شرق سوریه آغاز کرد—منطقهای که ایالات متحده به بهانهی مبارزه با داعش، مدتهاست در آنجا نیرو دارد.
اکنون که گرد و خاک این تغییرات فرو نشسته و تعداد نیروهای آمریکا در سوریه به سطح پیش از دسامبر ۲۰۲۴ یعنی حدود ۱۰۰۰ نفر کاهش یافته است، تغییرات بیشتری نیز در راه است. توافقی که به میانجیگری آمریکا بین نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) —همپیمان ایالات متحده و تحت رهبری کردها— و دولت جدید دمشق حاصل شده، نوید ادغام تدریجی این نیروها در ارتش و ساختار دولت جدید سوریه را میدهد و همزمان، خودمختاری محدودی را برای منطقه اداره خودگردان کردی کنار می گارد؛ توافقی که امیدهای غیرمنتظرهای برای ایجاد صلح پایدار در سوریه ایجاد کرده است.
این توافق در حالی حاصل شده که تنشزدایی بیسابقهای میان ترکیه و حزب کارگران کردستان (PKK) —گروهی مسلح که آنکارا از آن برای حملات هوایی و زمینی علیه SDF در سوریه استفاده میکرد— صورت گرفته و همچنین گفتوگوهایی میان رهبران کردهای سوریه و رقبایشان در کردستان عراق در جریان است.
ترکیب این عوامل، فرصتی بیسابقه فراهم کرده است تا ایالات متحده مسئولیت را به نیروهای کرد سوری واگذار کند و همزمان از طریق حمایت سیاسی از حلوفصل مسالمتآمیز جنگ ۱۴ ساله سوریه، بهصورت غیرمستقیم در تعامل باقی بمان تا خروجی مدیریتشده از سوریه ممکن شود.
هم ارتش آمریکا و هم متحدان کرد سوری آن اکنون بهوضوح متوجه این واقعیت شدهاند. جوزف وتل، ژنرال بازنشسته و فرمانده پیشین سنتکام و از مدافعان دیرینه حضور نظامی آمریکا در سوریه، در ارزیابی خروج احتمالی آمریکا از عراق و سوریه گفت: «دولت ترامپ از همان بار اول حضورش در قدرت روشن کرد که خواهان ادامه حضور در سوریه نیست.»
ترامپ در سال ۲۰۱۹ دستور خروج شتابزده و در نهایت نافرجامی را از سوریه صادر کرد؛ اقدامی که بلافاصله به حمله ترکیه منجر شد. صدها غیرنظامی کشته شدند و صدها هزار نفر آواره شدند . پس از این اتفاقات، دستور خروج بهسرعت لغو شد. این وضعیت نامطلوب، آمریکا را پیش از قبل درگیر پیامدهای خروج از مناطق جنگ زده کرد زیرا وجهه آن با هرجومرجی شبیه خروج بایدن از کابل در سال ۲۰۲۱ آسیب دید.
بنابراین پرسش این است: آیا آمریکا میتواند بدون آنکه تصویر رها کردن شرکای قدیمیاش (کردها) را به نمایش بگذارد یا بحرانی بدتر از قبل خلق کند که آمریکا را مجدداً به باتلاق سوریه بکشاند، از آن کشور خارج شود؟ خوشبختانه، با توجه به تحولات اخیر غیرمنتظره در سوریه، این هدف از همیشه دستیافتنیتر بهنظر میرسد.
احتمال آشوبهای گسترده پس از سقوط اسد، ظاهراً باعث شد ترامپ در تصمیمگیری شتاب نکند—چیزی که ژنرال وتل از آن به عنوان «سطحی از صبوری» در ۹۰ روز اول دولتش یاد کرد، چراکه فهمیده بود امکان خروج فوری وجود ندارد. (برای مثال، پس از توقف کامل کمکهای خارجی توسط ترامپ در ژانویه ۲۰۲۵، بودجه اضطراری به سوریه اختصاص یافت تا نیروهای کرد بتوانند به اداره اردوگاهها و مراکز نگهداری بیش از ۲۵۰۰۰ زندانی وابسته به داعش از بیش از ۵۰ کشور ادامه دهند.)
اما برخلاف افغانستان، آمریکا در سوریه یک نیروی شریک قابل اعتماد و آموزشدیده دارد. نیروهای SDF حدود ۱۰۰ هزار سرباز دارند—در واقع بسیار بیشتر از نیروهای دولت جدید دمشق. در بازدیدی که اخیراً از منطقه تحت کنترل کردهای سوریه داشتم، با «روژهلات عفرین»، فرمانده کل یگانهای مدافع زنان (YPJ) ملاقات کردم—نیروی تماماً زن کرد که در شکست داعش پیشگام بود. او گفت: «اگر داعش مهار شود و تضمینی در مورد عدم حمله [ترکیه] داده شود، دیگر نیازی به حمایت خارجی نداریم. ما بهعنوان نیروهای سوری میتوانیم خودمان تصمیم بگیریم».
در واقعیت، تهدید فوری داعش بهشدت کاهش یافته و این گروه دیگر قادر به حفظ کنترل بر هیچ منطقهای—حتی در خلأ قدرت پس از سقوط اسد—نیست. نیروهای SDF اکنون بهخوبی تجهیز شدهاند تا با شورش فرسایشی داعش مقابله کنند.
وقتی از ژنرال وتل پرسیدم که ارتش آمریکا چگونه میتواند از حوادث سال ۲۰۱۹ عبرت بگیرد، او پیشنهاد کرد که آمریکا باید اولویت را به امنیت بازداشتشدگان داعش بدهد، ادامه نظارت هوایی و اشتراک اطلاعات را با SDF در نظر بگیرد و خروج را با برنامهای دقیق و ارتباط شفاف با واشنگتن و نیروهای کرد اجرا کند.
بیتردید، بازداشتشدگان بسیار افراطی داعش همچنان تهدیدی واقعی هستند که به این زودیها ناپدید نمیشوند. اما آمریکا میتواند متحدانش را برای بازگرداندن و محاکمه اتباع وابسته به داعش تحت فشار قرار دهد—کاری که امسال مشاور ضدتروریسم ترامپ از بریتانیا خواست. در غیر این صورت، حداقل میتواند آنها را وادار کند سهم بیشتری در تامین مالی ادامه بازداشت اتباعشان توسط SDF داشته باشند—موضوعی که با پیام کلی ترامپ به اروپا همراستا است.
اگرچه بحث داعش مکرر مطرح میشود اما حضور آمریکا هدف دوم مهمی هم دارد: داشتن پایگاهی استراتژیک در کشوری که قبلاً در کنترل روسیه بود. حسن کوچر، از مقامات ارشد اداره سیاسی مدیریت خودگردان کردی میگوید: «آمریکا برای منافع خودش در سوریه است، نه به خاطر ما بهعنوان سوریها.»
در واقع، تهدید اصلی برای خروج موفق آمریکا همانطور که «عفرین» هم گفت، ترکیه است—چیزی که در سال ۲۰۱۹ نیز آشکار شد. وتل بر ضرورت تداوم تلاشهای دیپلماتیک برای تسهیل گفتوگو میان SDF، HTS و ترکیه تاکید دارد؛ مذاکراتی که فعلاً حملات ترکیه را متوقف کردهاند، اما بار دیگر تاکید کرد که این روندها نیازمند حضور نظامی آمریکا نیستند. کوچر نیز در تأیید این دیدگاه گفت: «این مسائل باید به شیوهای سیاسی حلوفصل شوند، نه نظامی؛ و ائتلاف تحت رهبری آمریکا باید این واقعیت را روشن کند.»
در همین حال، دولت جدید دمشق نیز واقعگرایانه نشان داده که قصد رویارویی مستقیم با SDF را ندارد. آمریکا میتواند از دور، از طریق اهرمهایی چون شرطگذاری برای کاهش تحریمها، حفظ خودگردانی و امنیت اداره خودگردان کردی، این رویکرد را تقویت کند. ادامه مذاکرات وحدت بین جناحهای کرد سوریه و عراق نیز میتواند به کاهش نگرانیهای ترکیه کمک کند، بهویژه با توجه به روابط ترکیه با جناح محافظهکار کردها.
در نهایت، ائتلاف پیشنهادی ترکیه با عراق، اردن و دولت موقت سوریه برای مبارزه با داعش میتواند چارچوبی جدید برای سیاست ضد داعش باشد. مشارکت دادن این کشورها در همکاری با نیروهای کرد آموزشدیده توسط آمریکا در سوریه و عراق، و دیگر بازیگران منطقهای مانند عربستان، میتواند هم مانع بیثباتی بیشتر شود و هم خلأ مبارزه با داعش را پر کند.
به این ترتیب، آمریکا میتواند از اشتباهات خروج نافرجام ۲۰۱۹ درس بگیرد و برای خروجی عملگرایانه و واقعبینانه از سوریه برنامهریزی کند.
منبع: ریسپانسیبل سپیسکرافت
نویسنده: مت برومفیلد
نظر شما