کردپرس
انتخابات پارلمانی عراق در پایان سال ۲۰۲۵، بهعنوان نقطهای مهم و سرنوشتساز برای آیندهی پروژهی سیاسی اقلیم کردستان تلقی میشود. در همین حال، قانون انتخابات دستیابی به کرسیها را دشوار کرده است. به همین دلیل، احزاب خارج از حزب دمکرات و اتحادیه میهنی تلاش برای تشکیل یک ائتلاف متحد را آغاز کردهاند. این تلاشها بازتابی از تلاشهای پیشیناند که موفق نبودند؛ از اینرو، این وضعیت پرسشی ایجاد میکند: آیا اینبارنتیجه متفاوت خواهد بود یا دوباره با همان بنبستهایی روبرو خواهیم شد که همواره دلیل ناکامی اتحاد لیستی بودهاند؟ هرچند احتمال قوی این است که اینبار نیز موفق نشوند و در نهایت ناامیدی بیشتری گسترش یابد که تأثیری مستقیم بر مشارکت شهروندان در انتخابات خواهد داشت.
تلاش احزاب برای ائتلاف لیستی
نیروهای اپوزیسیون اقلیم کردستان پیوسته برای ایجاد یک ائتلاف و فهرست انتخاباتی مشترک در برابر دو حزب حاکم اقلیم، یعنی حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی کردستان، تلاش کردهاند. این دو حزب برای سالها نیروی اصلی بوده و در اربیل و سلیمانیه اکثر کرسیها را در اختیار داشتهاند. این مسئله هم به خاطر پیشینه، ساختار و منابع در اختیار آنهاست و هم به دلیل ضعفو پراکندگی نیروهای اپوزیسیون.
در انتخاباتهای گذشته نیز شاهد همان کشمکشها و بیثباتیها بین طیفها و شخصیتهای اپوزیسیون بودیم، در سطوح و شکلهایمتفاوت؛ تلاشی که ابتدا با خوشبینی آغاز میشود ولی در نهایت به فهرستهای جداگانه و مستقل ختم میشود. نمونه این ناپایداریها یک بار دیگر تکرار شده است.شروع میشود با گردهماییهای خوشبینانه و سروصداهای رسانهای، اما اختلافات درونی آشکار شده و در نهایت خبر شکست فهرست مشترک منتشر میشود، بهویژه زمانی که به زمان برگزاری انتخابات نزدیک میشویم.
از سال ۲۰۰۹ و پس از ظهور جنبش تغییر، اشکال مختلفی از ائتلاف اپوزیسیون مورد آزمایش قرار گرفتهاند. هرچند برخی از آنها موفقیت محدودی داشتهاند، اماهیچیک نتوانستهاند بهصورت بنیادی توازن قدرت را تغییر دهند. در انتخاباتهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۱ نیز گفتوگوهای ابتدایی برای ائتلاف وجود داشت، ولی در نهایت این تلاشها شکست خوردند.
تحرکات کنونی اپوزیسیون
تلاش فعلی برای ایجاد یک ائتلاف بینپنج جریان اصلی اپوزیسیون شامل: اتحاد اسلامی کردستان، جماعت عدالت کردستان، موضع میهنی، نسل نو و جبهه خلق است؛ همراه با تعدادی از شخصیتها که هرکدام دیدگاه و موضع انتخاباتی خاص خود را دارند و آنها را وارد میز گفتوگو کردهاند.
اتحاد اسلامی و جماعت عدالت کردستان بهعنوان دو حزب اسلامی، زیرساختهای سازمانی مشخصی دارند، اما میزان آرای آنها کاهش یافته است. موضع میهنی، بهعنوان نیرویی نوظهور، خود را بهعنوان گزینهای اصلاحطلب، عقلگرا و جدی معرفی میکند. نسل نو به ریاست شاسوار عبدالواحد با پیام ضد فساد توجه جوانان را جلب کرده است. در حالی که جبهه خلق نمایندگی طیفی از افراد را دارد که نتوانستهاند در سفرهی اتحادیه میهنی جایگاهی برای خود پیدا کنند.
میزان اختلاف دیدگاه و بیاعتمادی میان این احزاب اپوزیسیون حتی بیشتر از اختلاف برخی از آنها با حزب دمکرات و اتحادیه میهنی است. برای مثال، دیدگاه اقتصادی نسل نو بهطور بنیادین با دیدگاههای احزاب اسلامی متفاوت است، در حالی که موضع میهنی و جبهه خلق نیز نسبت به روابطشان با بغداد دیدگاههای ناسازگار دارند.
از سوی دیگر، هر حزب اپوزیسیون روابط مبهمی با حزب دمکرات و اتحادیه میهنی دارد. برخی از آنها پیشتر در کابینههای دولتی مشارکت داشتهاند که منجر به ایجاد بحران اعتماد مداوم شده است. برخی دیگر روابط پشتپردهی خود با احزاب حاکم را حفظ کردهاند، در حالی که علناً خود را نیروی اپوزیسیون معرفی میکنند.
موانع بنیادین پیش روی ائتلاف اپوزیسیون
موانع اساسی متعددی بر سر راه شکلگیری یک ائتلاف جدی در میان اپوزیسیون وجود دارد. اول اینکه، منابع مالی بهطور کامل دراختیار احزاب حاکم است، که حتی باعث ایجاد وابستگی غیرمستقیم میان برخی گروههای اپوزیسیون که به ظاهر مستقلاند میشود؛ بهگونهای که در سطح حزبی و یا دفترهای سیاسی، ارتباطات عمیقی با سازوکار مالی حزب دمکرات و اتحادیه میهنی دارند.
دوم اینکه، اختلافات شخصی و خواستههای رهبران، تلاشهای اتحاد را تضعیف میکنند. با وجود تعهد عمومی برای تشکیل یک ائتلاف، گفتوگوها درون این جریانها زمانی متوقف میشود که نوبت به تعیین پستهای رهبری فهرستها و اولویتبندی نامزدها میرسد. پرسش از اینکه چه کسی رهبری یک فهرست مشترک را برعهده بگیرد، وضعیت را بهشدت پیچیده کرده است.
برخی از احزاب اپوزیسیون بیشتر از آنکه در این تلاشها به عنوان یک انتخاب واقعی برای تغییر نظام حاکم شرکت کنند، از آن بهعنوان ابزاری برای فشار استفاده میکنند. آنان اشتباهات رسانهای بزرگی را برجسته میکنند و در نهایت تلاشهایشان به شکست میانجامد.
سوم اینکه، روابط داخلی و بینالمللی اقلیم را بیشتر دچار پیچیدگی میکنند. احزاب اپوزیسیون روابطی با شخصیتهای خارجی مختلف مانند ترکیه، ایران، بغداد و کشورهای غربی حفظ کردهاند. این روابط خارجی اغلب با یکدیگر ناسازگارند و هماهنگی پایدار میان آنها را دشوار میسازند.
پیشبینی آینده و پیامدهای انتخابات
تلاشهای اپوزیسیون در آستانهی پایان مهلت ثبتنام کاندیداها با یک ایستگاه دیگر مواجه میشوند. با توجه به وضعیت کنونی، به نظر میرسد که بیشتر احزاب اپوزیسیون – اگر نگوییم همهشان – در نهایت لیست انتخاباتی مستقل خود را ارائه خواهند داد، علیرغم اظهارات عمومی مداوم دربارهی حمایت از یک لیست مشترک.
این اختلافات احتمالاً به تحکیم موقعیت احزاب حاکم یعنی حزب دمکرات و اتحادیه میهنی در مناطق جغرافیایی تحت نفوذ خود منجر خواهد شد. نتیجهی این تلاشها نشان میدهد که نیروهای پراکندهی اپوزیسیون احتمالاً تنها میتوانند نمایندگانی در سطح انتظارات محدود خود به مجلس عراق بفرستند.
مانع اصلی پیش روی نیروهای اپوزیسیون تنها عدم هماهنگی انتخاباتی نیست، بلکه ناتوانی در توسعهی دیدگاهی جایگزین برای ادارهی اقلیم کردستان و عراق است. بدون حل ریشهای مشکلات نظام حکمرانی، مانند کنترل حزبی بر منابع اقتصادی و تقسیم نیروهای امنیتی، راهبرد انتخاباتی ناکامل باقی خواهد ماند.
در پایان، با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات، رأیدهندگان کرد با دیدی تردیدآمیز تلاشهای اپوزیسیون را دنبال میکنند که دیدارهایی با یکدیگر برگزار میکنند و بیانیههایی دربارهی لیستهای مشترک صادر میکنند. اما آیا این دوره از انتخابات به هماهنگی اپوزیسیون منجر میشود یا به مرحلهی دیگری از تفرقه و پراکندگی؟ این مسئله تأثیر مستقیمی بر مشارکت عمومی در انتخابات خواهد داشت و نمیتوان انتظار داشت که میزان مشارکت در حد پیشبینیشده باشد.
نظر شما