به گزارش کرد پرس، با گذشت بیش از ۲ دهه از اولین نشانه های تنش آبی در این شهر مرزی، نه منابع آبی افزایش یافته و نه برنامه ای بلندمدت و پایدار برای مواجهه با رشد جمعیت، تغییر اقلیم و فرسایش منابع آب زیرزمینی تدوین شده است. نتیجه؟ تکرار هر ساله بحرانی که امسال، حتی زودتر از موعد، در ابتدای سال گریبانگیر مردم شده است.
مردم بانه به خوبی با این چرخه آشنا هستند: بحران که اوج می گیرد، مدیران استانی در جلسات فوری شرکت می کنند، استاندار وعده می دهد، دولت قول اختصاص بودجه می دهد و رسانه ها به صورت مقطعی گزارش هایی منتشر می کنند. اما با گذشت چند هفته، نه از بودجه خبری هست، نه از اجرا و نه از پاسخ گویی.
در سال ۱۴۰۰، درست پس از اوج گیری بحران مشابه، بهره برداری از خط انتقال سد عباس آباد با تبلیغات فراوان افتتاح شد و مقامات وقت از «حل بلندمدت بحران» خبر دادند. اما تنها ۲ سال بعد، دوباره همان بحران، همان وعده ها و همان بی نتیجه ماندن ها تکرار شده است.
از وعده درمانی تا پروژه درمانی بدون سرانجام
آرش زره تن لهونی، استاندار کردستان در تازه ترین واکنش ها به این بحران، طی جلسات رسمی و دیدار با معاون اول رئیس جمهور خواستار تخصیص ۱۲۵۰ میلیارد تومان برای انتقال آب از سد چراغ ویس به بانه شد و محمدرضا عارف نیز دستور پیگیری این موضوع را صادر کرد؛ اما طبق تجربه سال های گذشته، صدور دستور با تحقق عملی آن فاصله ای به عمق بحران بانه دارد.
آرش آریانژاد، مدیرعامل آب منطقه ای استان کردستان نیز از اجرای لوله گذاری اضطراری ۱۷ کیلومتری خبر داده، اما هیچ جدول زمانی مشخصی برای پایان این پروژه ارائه نشده است. پروژه ای که به گفته بسیاری از کارشناسان، بدون زیرساخت و حمایت مالی پایدار، سرنوشتی مشابه دیگر طرح های نیمه تمام خواهد داشت.
مدیریت بحران یا مدیریت توجیه؟
پرسش اساسی این است: چرا با وجود هشدارهای مکرر، تجربه بحران های گذشته و افزایش جمعیت، همچنان هیچ راهکار پایداری برای تأمین آب در بانه اندیشیده نشده است؟ پاسخ شاید در نوع نگاه مدیریت استان به بحران ها نهفته باشد؛ نگاهی واکنشی، مقطعی و گاه نمایشی که به جای حل مسئله، به مدیریت ظاهر آن می پردازد.
مردم بانه خسته اند از جلسات پشت درهای بسته، وعده های بی ثمر و آمارهایی که هیچ تأثیری در زندگی روزمره شان ندارد. یکی از شهروندان می گوید: «آب در خانه نداریم، برق هم قطع می شود. دیگر چه چیزی از ما مانده که بخواهیم امید داشته باشیم»؟
حل بحران آب در بانه تنها با پروژه های اضطراری ممکن نیست. این شهر نیازمند بازنگری ریشه ای در سیاست های توسعه، منابع مالی پایدار، مطالعات آمایش سرزمین، حفاظت از منابع آب زیرزمینی و بازسازی اعتماد مردم است. تجربه چند دهه گذشته ثابت کرده است که دیگر نمی توان با نشست، عکس و تیتر رسانه ای، مردم را راضی نگه داشت.
در روزهایی که بحران بانه نماد کوچکی از بحران آبی فراگیر در کردستان است، ضروری است که مسئولان، به جای آنکه بحران را با وعده ها به تأخیر بیندازند، آن را با اقدام عملی و سیاست گذاری علمی مهار کنند. آیا این بار مسیر تکرار شکسته خواهد شد؟ یا باز هم آب از وعده های مسئولان خواهد چکید، نه از شیر خانه های مردم؟
نظر شما