آیاعصر جدیدی در روابط اقلیم کردستان و آمریکا بوجود آمده است؟

سرویس جهان- تغییر در اولویت‌های سیاست خارجی واشنگتن، از درگیری‌های نظامی به روابط اقتصادی، افق جدیدی برای اقلیم کردستان گشوده است؛ اما تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد.

به گزارش کردپرس، رویدادهایی بی‌سابقه ای در حال رقم خوردن است که می‌تواند نقطه عطفی در روابط اقلیم کردستان و ایالات متحده باشد؛ تحولی که نه‌تنها جایگاه اقلیم را در واشنگتن بازتعریف می‌کند، بلکه می‌تواند معادلات منطقه‌ای را نیز دگرگون سازد. مهم‌ترین نشانه این تغییر، سفر اخیر مسرور بارزانی، نخست‌وزیر اقلیم کردستان به واشنگتن بود که طی آن دو قرارداد بزرگ گاز طبیعی به ارزش مجموعاً ۱۱۰ میلیارد دلار با دو شرکت آمریکایی، WesternZagros  و HKN Energy به امضا رسید.

در تحولی چشمگیر و خلاف رویه همیشگی آمریکا در قبال مسئله خودگردانی کردهای عراق، وزارت خارجه ایالات متحده در بیانیه‌ای در ۲۰ مه حمایت کامل خود را از این قراردادها اعلام کرد و آن‌ها را «در راستای منافع تمام عراقی‌ها» توصیف نمود. تنها دو روز بعد، کریس رایت، وزیر انرژی آمریکا، بر این موضع تأکید گذاشت و گفت: «ما به‌شدت علاقه‌مندیم با مردم اقلیم کردستان همکاری کنیم تا منابع زیرزمینی خود را به فرصت‌های اقتصادی تبدیل کنند.»

تغییر قابل توجه در رویکرد؟

این موضع‌گیری، تغییری آشکار نسبت به سیاست‌های گذشته واشنگتن محسوب می‌شود. در دهه ۲۰۰۰، زمانی که دولت اقلیم کردستان تازه در حال توسعه زیرساخت‌های انرژی بود، دولت‌های بوش و اوباما با امضای قراردادهای مستقل میان اربیل و شرکت‌های خارجی به‌شدت مخالف بودند. در سال ۲۰۰۷، پس از امضای قرارداد میان اقلیم و شرکت آمریکایی Hunt Oil، وزارت خارجه ایالات متحده هشدار داد که این قراردادها موجب افزایش تنش با بغداد خواهد شد و با سیاست واشنگتن مبنی بر تمرکزگرایی در مدیریت منابع انرژی عراق در تضاد است.

اما امروز، دولت دوم ترامپ نه‌تنها از این قراردادهای جدید دفاع می‌کند، بلکه به‌طور فعال آنها را تشویق و علناً حمایت می‌کند. این چرخش صرفاً درباره اقلیم کردستان نیست، بلکه نشانه‌ای از بازتعریف کلی سیاست خارجی آمریکا با محوریت تجارت و پرهیز از مداخله نظامی و ملت‌سازی است.

گرچه این رویکرد جدید ممکن است در بخش امنیتی به ضرر کردها تمام شود—چراکه آنها به حمایت نظامی آمریکا تکیه دارند—اما در مقابل، نگاه اقتصادی‌محور واشنگتن فرصت‌هایی تازه برای اقلیم فراهم می‌کند: اقلیم کردستان دیگر نه صرفاً به‌عنوان شریکی در مبارزه با تروریسم، بلکه به‌عنوان یک بازیگر اقتصادی و انرژی‌محور دیده می‌شود.

سیاستی پایدارتر از مشارکت های امنیتی؟

این نگاه تجاری‌محور، زمینه‌ای گسترده‌تر برای روابط دوجانبه ایجاد می‌کند—زمینه‌ای که می‌تواند از همکاری‌های صرفاً امنیتی گذشته پایدارتر و مؤثرتر باشد. گرچه این رویکرد جایگاه راهبردی اقلیم کردستان در معادلات امنیتی منطقه را حذف نمی‌کند، اما لایه‌ای جدید از منافع مشترک می‌سازد که از دوام بیشتری برخوردار است.

نشانه دیگر این تغییر در سخنان وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو، در ۲۱ مه در جلسه‌ای کنگره‌ای آشکار شد. او گفت: «محور اصلی رویکرد ما نسبت به عراق، خودگردانی مردم کرد در این بخش از کشور است.» این نخستین بار است که یک مقام ارشد آمریکایی، رابطه واشنگتن-بغداد را از دریچه روابط با اقلیم کردستان تعریف می‌کند. هرچند وزارت خارجه در بیانیه‌ای بعدی کوشید لحن را تعدیل کند و از اقلیم به‌عنوان «یکی از ارکان اصلی روابط آمریکا با عراق» یاد کرد، اما تغییر لحن به‌وضوح رخ داده است.

فرصت تاریخی یا برهه ای گذرا؟

برای اقلیم کردستان، این رویکرد جدید آمریکا به‌معنای چرخشی کامل نیست، اما تغییری مهم در درجه و تأکید پیرامون روابط دو طرفه به‌شمار می‌آید. اکنون فرصتی تاریخی فراهم شده تا روابط با واشنگتن تعمیق یابد و جایگاه اقلیم در خاورمیانه ارتقا پیدا کند. اما تداوم و ترجمه این فرصت به سیاستی پایدار، هنوز محل تردید است. هدف راهبردی کردها در عراق، دستیابی به نظامی کنفدرالی یا حتی استقلال است؛ ایالات متحده در عمل به گزینه نخست نزدیک‌تر شده، اما از دومی فعلاً فاصله دارد.

اجماع داخلی

از منظر داخلی نیز، هم‌راستایی احزاب عمده اقلیم در اجرای دیپلماسی انرژی با واشنگتن قابل توجه است. میدان‌های گازی موضوع قراردادهای اخیر، عمدتاً در مناطق تحت کنترل اتحادیه میهنی کردستان قرار دارند؛ حزبی که در گذشته با توسعه این میادین مخالفت می‌کرد. امروز، این محدودیت‌ها کاهش یافته‌اند.

این تحول، فضای مانور بیشتری برای کردها ایجاد کرده، گرچه آنان هنوز با احتیاط حرکت می‌کنند. بیانیه‌های رسمی اقلیم تأکید دارند که قراردادهای گازی در راستای منافع ملی عراق و تحقق خودکفایی انرژی در کشور است. این لحن محتاطانه، ناشی از تجربه‌های تلخ گذشته با سیاست خارجی متغیر آمریکا است.

خاطره تلخ ۲۰۱۷ و بی‌اعتمادی مزمن

خاطره سال ۲۰۱۷ که بغداد در پاسخ به برگزاری همه‌پرسی استقلال کردستان، حمله نظامی و اقتصادی شدیدی به اقلیم کرد، همچنان زنده است. واشنگتن در آن زمان سکوت اختیار کرد. در سال‌های اخیر نیز، کردستان بارها هدف حملات موشکی و پهپادی قرار گرفته و آمریکا تنها به محکومیت‌های لفظی بسنده کرده است.

این واقعیت، موجب تردید در ذهن سیاست‌گذاران کرد شده است. پرسش اصلی آنان این است: اگر دوباره بغداد برای محدود کردن خودگردانی کردها اقدام کند، آیا واشنگتن واکنشی- نه لزوماً نظامی، بلکه حتی از طریق فشار اقتصادی یا دیپلماتیک- نشان خواهد داد؟ آمریکا اهرم‌های قدرتمندی در اختیار دارد—از جمله کنترل جریان دلار به اقتصاد عراق از طریق بانک فدرال نیویورک—اما اینکه از این اهرم‌ها برای دفاع از کردها استفاده کند، هنوز مشخص نیست.

اظهارات اخیر ترامپ در خلیج فارس درباره پرهیز از ورود به درگیری‌های جدید در خاورمیانه، و تام باراک، تأکید سفیر آمریکا در آنکارا و نماینده ویژه در امور سوریه، بر همین سیاست در ۲۵ مه، بر این ابهام افزوده است.

نتیجه‌گیری: روزنه‌ای شکننده اما تاریخی

کردهای عراق به خوبی از واقعیت ژئوپلیتیک خود آگاه‌اند: آنها بازیگرانی کم قدرت، در میان رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و وابسته به حسن نیت دیگران. در چنین شرایطی، تغییر رویکرد آمریکا اهمیتی دوچندان می‌یابد. این تغییر، تضمینی نیست—اما گشایشی قابل توجه است. اینکه آیا این گشایش به فرصتی پایدار تبدیل می‌شود یا نه، به نحوه مدیریت هوشمندانه این لحظه از سوی رهبران اقلیم، و اینکه واشنگتن چگونه منافع و تعهدات خود را در منطقه تعریف خواهد کرد، بستگی دارد.

منبع: نیوریجن

کد خبر 2784884

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha