تخم کفتر هوش مصنوعی و نویسندگان نو ظهور / بهروز سپیدنامه

سرویس ایلام - بهروز سپیدنامه جامعه‌شناس ایلامی در یادداشتی به زبان باز کردن نویسندگان نوظهور در فضای رسانه‌ای به مدد هوش مصنوعی پرداخته و ابعاد نظری آن را تحلیل کرده است.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، این عضو هیات علمی دانشگاه ایلام در یادداشت خود می‌نویسد:

«وقوع»، در فرهنگ لغت به معنی حدوث، ظهور، پیدایش و بروزی است که به صورت دفعی اتفاق می افتد. نظیر «لحظۀ حال» - در ادبیات عرفانی - که جنبه وقوعی دارد و در «لحظۀ اکنون» برای شخص اتفاق می افتد. البته وقوع چنین حالتی، برایند سال‌ها مراقبه و محاسبه و کف نفس است.

اما ساحت علم و دانستگی و هنر و ادبیات ساحت وقوع نیست. این که می گویند حافظ شیرازی با نوشیدن ته ماندۀ شراب ملایک، یک شبه به صورت وقوعی و دفعی، شاعر شد و بر اریکۀ سخن تکیه داد، سخنی بی اساس، غیر منصفانه و به معنی نادیده گرفتن سال ها تلاش بی وقفۀ این شاعر و اندیشمند بزرگ است. حافظ، سال‌ها در محضر بزرگان شاگردی کرد و مشق نوشت و شعرهای خود را به صورت تدریجی به جامعه عرضه نمود (البته جوششی بودن خلق اثر هنری و ادبی محل، تأمل است). 

ساحت علم و دانستگی، ساحت «استدراج» است. در این میدان، افراد «به تدریج» دانش و مهارت لازم را کسب کرده و اندیشۀ شفاهی و مکتوب خود را «به تدریج» به جامعۀ عرضه می‌دارند. 

«سی رایت میلز» (جامعه شناس آمریکایی) اعتقاد دارد که یک جامعه شناس برای فهم پدیده های اجتماعی باید «تخیل جامعه شناختی» خود را تقویت کند. برای نیل به این امر، «میلز» سفارش کرده که جامعه شناسان باید به صورت منظم، مشاهدات، ایده ها، برداشت ها و تحلیل های روزانه شان را یادداشت کنند و اندیشه های خود را به جامعه عرضه نمایند. «پی یر بوردیو» (جامعه شناس فرانسوی) نیز به اهمیت مشاهدۀ مستمر و مداوم ، ثبت دقیق تجربیات و تأمل نظری و نوشتن مداوم تأکید داشت. از نظر بوردیو، درک عمیق ساختارهای اجتماعی و میدان قدرت از این طریق امکان پذیر است. 

در ایرانِ امروز، شاهد اندیشمندان و صاحب نظرانی هستیم که از گذشته تا لحظۀ اکنون، مسایل جامعه خویش را رصد کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده اند. بزرگانی چون دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر محمد فاضلی، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر مقصود فراستخواه، دکتر محسن رنانی، دکتر حسن محدثی گیلوایی، استاد مصطفی ملکیان و قس علی هذا.

این اندیشمندان، در مسیر استدراج، سال هاست که مخاطبین را منزل به منزل با مفاهیم، دلالت های معنایی و درون فهمی پدیده های اجتماعی (به مفهوم عام کلمه) آشنا ساخته و به تعبیر عامیانه «برادری خود را در این وادی به اثبات رسانده اند»

مسئله:

امروزه به صورت وقوعی، شاهد انتشار نوشته و یادداشت از سوی کسانی هستیم که تا کنون زبان در کام داشتند و شمشیر زنگ زدۀ نوشتار در نیام. کسانی که از ارائه یک سخنرانی در نشست های تخصصی و حتی کوچکترین اظهار نظری بیمناک بودند که مبادا لباس عریانی پادشاهی آنان توسط ناقدان آشکار گردد و تشت رسوایی شان از فراز بام به زمین بیفتد. افرادی با دامنۀ واژگانی محدود وکلامی که سرشار از لکنت شکلی و محتوایی بود، یک شبه منتقد و تحلیل گر مسایل جامعه شدند.

اینان سابقاً ناتوانی خود را در نوشتن یادداشت های فنی، در لفافه ای از حمله به نویسندگان این یادداشت ها و ژورنالیستی، مبتذل و «شبه علم» تلقی کردن نوشته های آنان و فضیلت علمی را به مقالات بخشیدن، پنهان می کردند. اما گویا نظیر فرایند «متمدن شدن» که «نوربرت الیاس» (جامعه شناس آلمانی) از آن یاد کرده، امری که سابقاً شرم آلود و قبیح تلقی می شد به امری ملیح و ستودنی تغییر ماهیت داد و یادداشت فنی نوشتن به فضیلتی علمی مبدل گشت و مقوله ای که پیش تر از این از آن اعتبارزدایی می کردند، به مقوله ای معتبر تبدیل گشته است.

تخم کفتر هوش مصنوعی و نویسندگان نو ظهور / بهروز سپیدنامه

 در جهان شتابزدۀ امروز، گویا وعده های واهی گفتمان «فست فودی» که مدعی است در کوتاه ترین زمان، افراد را مدیر، ثروتمند، خطیب، نویسنده، تحلیل گر و... می سازد برای آنان تحقق یافته است. 

اما راز سر به مهر این وقوع، «غول چراغ جادو» و سرّ این زبان بازکردن، «تخم کفتر» «هوش مصنوعی» است که «تخم لق» را در دهانشان شکست. 

امیل دورکهیم (جامعه شناس فرانسوی) برای تبیین رابطۀ علّی بین دو پدیده از «تحلیل متقارن» یاد کرده است. به نظر او چنانچه حضور پدیده «الف» باعث ظهور پدیدۀ «ب» گردد و غیبت آن باعث غیاب پدیده «ب» شود نتیجه می‌گیریم که بین این دو پدیده رابطه علّی وجود دارد.

در دوران «پیشا هوش مصنوعی»، این نویسندگان و تحلیل گران نوظهور، هیچ حضور و ظهوری در عرصۀ یادداشت نویسی نداشتند اما در روزگار امروز و در مدتی که اینان توفیق آشنایی با هوشی مصنوعی و مصاحبت با آن یافته اند، یک شبه، گره از قلمشان گشوده شد و به قول حافظ : «این طفل یک شبه ره صد ساله می رود». در قیاسی مع الفارق، مصاحبت اینان با هوش مصنوعی شبیه ملاقات مولوی و شمس تبریزی است که در مدتی کوتاه، مولوی را از این رو به آن رو ساخت.

مهمترین ویژگی «نوشته های مونتاژی» این «تحلیل گران یک شبه» وجود «نظم موزاییکی» بین نوشته ها و «مفصل بندی» شکلی و متکلّف بین بخش نظری و تجربیات مشاهده شده است. البته انتظار می رود در آینده این ضعف نیز با «پرامپت نویسی» مرتفع شود. در این حالت برای فهم اصالت متن لازم است دنبال راه تازه ای گشت، راهی مانند حضور این افراد در نشست های تخصصی و محک زدن آن ها، چون به نرم افزارهای مشابهت یاب امیدی نیست و این شبروان، نرم افزارهای یاد شده را نیز دور خواهند زد، به قول حافظ:

گفتم که بر خیالش راه نظر ببندم

گفتا که شبرو است او، از راه دیگر آید

در روزگاران گذشته اگر در خصوص شاعر بودن کسی دچار تردید می شدند، چند واژۀ بی ربط را به فرد مدعی می دادند که فی المجلس و فی البداهه با آن ها شعر بسراید و از این طریق توان شاعری او را محک می زدند. این حکایت در خصوص ملک الشعرای بهار نیز روایت شده است. حکایت از این قرار بود که پدر «محمد تقی بهار» نیز لقب «ملک الشعرا»یی داشت و بعد از فوت او، برخی در شاعر بودن «بهار» جوان تردید کردند و چند بار فی المجلس قریحۀ او را آزمودند. آنان هر بار چند واژه بی ربط را به او عرضه می کردند تا وی، فی البداهه با آن ها شعر بسرایید و بهار از تمام این آزمون های دشوار سر بلند بیرون آمد. یک نمونۀ این طبع آزمایی این بود که به او سه واژه « آینه ، اره ، کفش و غوره» ارائه کردند و بهار با بهره‌گیری از آن ها ، رباعی زیبا و ارتجالی زیر را سرود:

چون آینه نورخیز گشتی، احسنت

چون اره به خلق تیز گشتی، احسنت

در کفش ادیبان جهان کردی پای

غوره نشده مویز گشتی، احسنت

حال برای آزمون اصالت علمی این مویزهای غوره نشده و اصالت متن آن ها باید گفت:

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

پانوشت:

پرامپت: دستوری است که منظور شما را روشن و پوست‌کنده به هوش مصنوعی می‌رساند و به او می‌فهماند دقیقاً از او چه می‌خواهید.

سی رایت میلز: C. Wright Mills

تخیل جامعه شناختی: The Sociological Imagination

پی یر بوردیو: Pierre Bourdieu

امیل دورکیم: Emile Durkheim

نوربرت الیاس: Norbert Elias

فرایند متمدن شدن: The civilizing process

کد خبر 2785436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha