به گزارش کردپرس ، بیش از ده ماه از زمانی که انزوای مطلق عبدالله اوجالان، رهبر زندانی کردها، با دیدار برادرزادهاش اندکی شکسته شد، میگذرد و شش ماه از بیانیه تاریخی اوجالان درباره خلع سلاح و انحلال پکک میگذرد؛ بیانیهای که امیدها به آغاز روندی تازه برای صلح را زنده کرد. اما با وجود تحولات فراوان، هنوز مشخص نیست که چشمانداز صلح واقعی برای کردها در ترکیه و فراتر از آن تا چه حد نزدیک است.
صلح چه معنایی دارد؟
اوجالان در بیانیه فوریه خود، جزئیات مشخصی مطرح نکرد اما صلح را به دموکراسی پیوند زد. او از برقراری شرایطی سخن گفت که در آن مبارزه برای تغییر بتواند از مسیر دموکراتیک دنبال شود. این موضع بهمعنای دست کشیدن از همه اهداف نبود، بلکه تلاشی برای انتقال مبارزه از میدان جنگ به عرصه سیاست بود.
اما هر توافق صلح واقعی با پرسشهای مهمی همراه است:
سرنوشت زندانیان سیاسی و تبعیدیان چه خواهد شد؟
چطور جنگجویان پکک خلع سلاح و در جامعه ادغام میشوند؟
آیا روند «حقیقت و آشتی» برای التیام زخمهای تاریخی شکل میگیرد؟
در هیچیک از این حوزهها تاکنون چشمانداز امیدوار کنندهای دیده نمیشود.
ترکیه؛ دورتر از دموکراسی
دولت ترکیه نه تنها گامی بهسوی دموکراسی برنداشته، بلکه سرکوب را گسترش داده است. پس از برکناری شهرداران حزب دموکراتیک خلقها (HDP)، اکنون نوبت به شهرداران حزب جمهوریخواه خلق (CHP) رسیده است. به گفته تولای حاتموغولاری، رئیس مشترک حزب دم (DEM):
«بدون دموکراتیزاسیون در ترکیه، هیچ صلح پایداری ممکن نیست — نه برای کردها، نه برای اقلیتها و نه برای طبقات کارگر.»
با وجود امیدها به آزادی رهبران سیاسی کرد همچون صلاحالدین دمیرتاش و فیگن یوکسکداغ، آنها همچنان در زندان هستند. حتی وعدههای مبهم درباره «حق امید» اوجالان، که از سوی دولت بهعنوان امتیاز احتمالی مطرح شد، به نتیجهای نرسیده است.
آتشبس و ادامه حملات
پکک در مارس آتشبس اعلام کرد، اما دولت ترکیه در همان زمان حملات هوایی و زمینی به مناطق تحت کنترل پ.ک.ک را تشدید کرد. هرچند این حملات در ماههای اخیر کاهش یافته، اما تضمینی برای تداوم آن وجود ندارد. دولت همچنان بر خلع سلاح کامل پکک بدون هیچگونه تضمین امنیتی برای اعضای آن اصرار دارد.
تبعیض ساختاری علیه کردها
مهمترین مانع صلح، تبعیض تاریخی علیه کردهاست. قانون اساسی ترکیه کشور را «ملت واحد ترک» معرفی میکند و زبان ترکی را تنها زبان رسمی میداند. حتی سخن گفتن به زبان کردی در پارلمان ممنوع است. این سیاستهای همگونسازی اجباری، ریشه اصلی روی آوردن کردها به مبارزه مسلحانه طی چهار دهه گذشته بوده است.
یک نمونه گویا در جریان کمیسیون حقیقتیاب اخیر رخ داد؛ جایی که «مادران صلح» اجازه نداشتند به زبان کردی شهادت دهند. یکی از آنان پس از جلسه گفت: «وقتی زبان و هویت من به رسمیت شناخته نشود، وجود من هم انکار میشود.»
موضع اردوغان
رئیسجمهور ترکیه صراحتاً روند جاری را «مذاکره» نمینامد. او میخواهد جنگ پایان یابد بیآنکه امتیازی بدهد. در سخنرانی ۲۵ اوت، اردوغان روند کنونی را «در مراحل پایانی» توصیف کرد، اما باز هم از «ترکیه قدرتمند» سخن گفت، نه از صلح. او به گذشته، زمانی که کردها و ترکها در جنگ استقلال شانه به شانه جنگیدند، ارجاع داد؛ اما این اتحاد تاریخی بهسرعت جای خود را به سلطه ملیگرایی ترک داد.
پیوند با سوریه
روند صلح داخلی ترکیه بهشدت با تحولات سوریه گره خورده است. دستاوردهای کردها در شمالشرق سوریه و تجربه اداره خودگردان شمال و شرق سوریه (DAANES) بر اساس اندیشههای اوجالان، برای دولت ترکیه غیرقابل تحمل است. آنکارا تلاش دارد دمشق جدید را به تمرکزگرایی و حذف کامل این تجربه وادارد.
اگر ترکیه یا شبهنظامیان تحت حمایت آن بار دیگر به حملات گسترده علیه DAANES دست بزنند، عملاً روند صلح داخلی نیز نابود خواهد شد.
سخن آخر
بیش از صد سال سرکوب و چهار دهه جنگ مسلحانه، زخمهای عمیقی در جامعه ترکیه بر جای گذاشته است. التیام این زخمها نیازمند شجاعت سیاسی، دموکراتیزاسیون واقعی و پذیرش هویت کردی است. اما شواهد کنونی نشان میدهد که دولت ترکیه بیش از آنکه به دنبال صلح باشد، در پی تحکیم قدرت خود است. در چنین شرایطی، «روند صلح» بیش از آنکه به واقعیت نزدیک باشد، به ابزاری سیاسی در دست حاکمان شباهت دارد.
نویسنده:: سارا گلین
منبع: نشریه گرین لفت
نظر شما