کردپرس- این یک موضوع مهم و همیشه مورد غفلت واقع شده ای است که اخیرا "دکتر سیدجواد حسینی" معاون وزیر و رئیس سازمان بهزیستی در جلسه شورای اداری شهرستان سبزوار به زبان می آورد و می گوید: جمعیت ایران با شتاب به سوی سالخوردگی در حرکت است، چنان که سرعت موج سالمندی در کشور ما از تمام دنیا بالاتر است؛ آن هم در شرایطی که جامعه با داشتن بیش از ۲۸ درصد جمعیت سالمند، شدیدا سالخورده تلقی می شود، پیش بینی می شود که رقم سالمندی ایران در سال ۱۴۳۰ از ۳۳ درصد هم تجاوز کند.
در واقع باید گفت: در دو دهه اخیر، جهان با دو روند متضادی مواجه بوده: افزایش جمعیت سالمندی و کاهش میزان تولد. این تغییرات جمعیتی به تبعات روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بزرگی منجر شده و نیازمند توجه جدی policymakers، جامعه و سیستم های بهداشتی و اجتماعی است.
افزایش سالمندی
بی تردید همه ما می دانیم با پیشرفت های پزشکی و بهداشتی، متوسط عمر انسان ها افزایش یافته، این به معنای وجود جمعیت بیشتری از سالمندان در جوامع است. بنابراین در حالت سالمندان نه تنها نیاز به مراقبت و خدمات بهداشتی ویژه دارند، بلکه در بسیاری از موارد در بازار کار کمتر فعال هستند. این امر میتواند منجر به بروز چالشهایی درخصوص تأمین منابع مالی برای خدمات مربوط به این گروه سنی شود.
در واقع سالمندی به عنوان یکی از مهمترین تحولات اجتماعی قرن ۲۱، چالشی را فراروی جوامع بشری قرار داده است که پیامدهای گستردهای را در جنبههای مختلف زندگی به همراه دارد. با افزایش نرخ میانگین سنی جمعیت، نه تنها تعداد سالمندان به طرز چشمگیری افزایش مییابد، بلکه نیازهای خاصر اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی آنها نیز پیچیدگیهای جدیدی را به وجود میآورد. در این میان، سیستمهای اجتماعی و بهداشتی موجود، به رغم پیشرفتهای بسیار، هنوز با چالشهای اساسی در تأمین خدمات و حمایت کافی برای این گروه مواجه اند.
بنابراین، توجه به بحران سالمندی نیازمند آگاهی و اقدام جدی از سوی دولتمردان، سازمانهای اجتماعی و جامعه به عنوان کل است، تا بتوان در راستای ایجاد جامعهای پایدار و انسانی گام برداشت.
به واقع ما باید فاش و آشکار بدانیم که بی توجهی به بحران سالمندی میتواند پیامدهای گسترده و جدی در حوزههای مختلف جامعه به وجود آورد. که در زیر به برخی از این پیامدها اشاره می شود:
* بار اقتصادی سنگین: افزایش تعداد سالمندان به معنای افزایش هزینههای بهداشتی و اجتماعی است. عدم برنامهریزی مناسب میتواند به فشار بر نظامهای تأمین اجتماعی و بهداشتی منجر شود و دولتها را با چالشهای مالی جدی مواجه کند.
* کاهش کیفیت زندگی سالمندان: نبود برنامههای حمایتی موثر میتواند به بروز مشکلات روحی و جسمی سالمندان، مانند تنهایی، افسردگی و بیماریهای مزمن منجر شود و کیفیت زندگی آنها را به شدت کاهش دهد.
* افزایش بیماریها و ناتوانی: نبود مراقبتهای مناسب و خدمات بهداشتی مؤثر میتواند منجر به شیوع بیشتر بیماریهای مزمن و ناتوانی در سالمندان شود، که این موضوع فشار بیشتری بر سیستم بهداشت و درمان وارد میکند.
* نگرانیهای اجتماعی و مشکلات خانوادگی: عدم توجه به سالمندان میتواند باعث ایجاد تنشهای بین نسلی در خانوادهها شود، زیرا نسل جوان ممکن است با بار اقتصادی و عاطفی نگهداری از سالمندان روبهرو شود.
* تنهایی و افسردگی: عدم فراهمسازی خدمات اجتماعی و برنامههای حمایتی میتواند منجر به انزوا و احساس تنهایی در سالمندان شود، که این امر به شیوع افسردگی و دیگر اختلالات روانی در آنها میانجامد.
* چالشهای اجتماعی: بیتوجهی به نیازهای سالمندان میتواند عدم رضایت اجتماعی و افزایش نارضایتی عمومی را به دنبال داشته باشد و در نهایت منجر به بروز اعتراضات اجتماعی شود.
کاهش میزان تولد
در کنار افزایش سالمندی، روند دیگر که به طور همزمان در حال وقوع هست، کاهش نرخ باروری است. عوامل مختلفی میتوانند در این مسئله تأثیرگذار باشند، از جمله تغییرات فرهنگی، افزایش تحصیلات و نگاه های فکری زنان و مردان نسبت به فرزندآوری، شرایط اجتماعی و مسایل اقتصادی و سبک زندگی مدرن و... می تواند از اصلی ترین متغییرهای مهم در کاهش میزان تولد باشد.
پیامدهای کاهش نرخ تولد
کاهش نرخ تولد یکی از چالشهای مهم فرهنگی، روانی و اجتماعی و اقتصادی است که تأثیرات عمیقی بر ساختار جوامع به همراه دارد. که در زیر به برخی از پیامدهای مهم کاهش نرخ باروری اشاره میشود:
* کاهش نیروی کار
کاهش نرخ تولد منجر به کاهش تعداد افراد جوان در بازار کار خواهد شد. این مسأله میتواند باعث کمبود نیروی کار در آینده شود که به نوبه خود میتواند رشد اقتصادی را کاهش دهد و به ایجاد بحرانهای اقتصادی منجر شود.
* افزایش سالمندی جمعیت
زمانی که نرخ تولد کاهش مییابد، نسبت جمعیت سالمند به جوان افزایش پیدا میکند. این به معنای بار مالی بیشتر بر روی سیستمهای بهداشتی و اجتماعی است. از آنجا که سالمندان معمولاً به خدمات بیشتری نیاز دارند، این افزایش فشار میتواند به عدم پایداری سیستمهای بهداشتی منجر شود.
* پیری جامعه و مشکلات اجتماعی و اقتصادی
جمعیت پیر ممکن است با چالشهای اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش مشکلات بهداشتی، تنهایی و افسردگی مواجه شود. همچنین، ممکن است جامعه با کمبود افراد فعال در سن کار مواجه شود که این میتواند به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود.
* کمبود سرمایهگذاری و کارآفرینی
کاهش جمعیت جوان ممکن است به کاهش سرمایهگذاری در بخشهای علمی و فناوری منجر شود. جوانان معمولاً به عنوان کارآفرینان و نوآوران در جامعه شناخته میشوند و کاهش تعداد آنها به معنای کاهش نوآوری و پیشرفت اقتصادی است.
* تغییر در الگوهای مصرف و خدمات
با کاهش جمعیت جوان، الگوهای مصرف تغییر میکند و نیاز به کالاها و خدماتی که بیشتر مورد نیاز سالمندان است، افزایش مییابد. این تغییر میتواند بر صنایع مختلف تأثیر بگذارد و نیاز به تطابق با این تغییرات را افزایش دهد
کوتاه سخن بدانیم که افزایش سالمندی و کاهش میزان تولد، چالشها و فرصتهای جدیدی را به همراه دارد. سیاستگذاران، جامعه و نهادهای مختلف باید به منظور تامین رفاه سالمندان و جوانان، تدابیری مؤثر اتخاذ کنند. از طریق برنامهریزی بلندمدت و استفاده بهینه از منابع، میتوان به مدیریت این تغییرات پرداخته و جامعهای پایدارتر و متعادلتر ایجاد کرد.
زیرا کاهش نرخ تولد یک مسأله پیچیده است که نیاز به توجه و تدابیر ویژه دارد. برای مقابله با پیامدهای آن، جوامع باید به طراحی سیاستهای کارآمد و پایدار بپردازند که بتواند نیازهای جمعیت جوان و سالمند را به طور همزمان تأمین کند.
دولتها و نهادهای اجتماعی باید این بحران مهم جهان مدرن، که همواره مورد غفلت واقع شده است را، پیش "چشم، ذهن و گوش" بنشانند و برای مدیریت پیامدهای افزایش سالمندی وکاهش نرخ تولد، سیاستهای کاربردی و جدیدی را اتخاذ کنند و بیش از هرچیز تورم افسار گسیخته، که روان و زندگی آدمیان را به خاک سیاه نشانده و چنین بحرانی را برای ما ایجاد نموده کنترل و مهار نمایند، که اجتماع بیش از این در عمق ندانم کاری ها غرق نشود.
ما امیدواریم، حتی کم سو که چراغی در دل سیاهی ها بیافروزید. /
نظر شما