کردپرس
(سکوت پوتین و روسیه در برابر کورسک!!)
ترامپ، چه پیش از در اختیار گرفتن قدرت و چه در دوران ریاستجمهوریاش، خود را فردی صلحطلب و خواهان صلح نشان میداد.
در غزه مسئلهای دربارهی تبادل گروگانهای اسرائیلی با زندانیان فلسطینی، به جریان افتاد. در پایتخت عربستان (ریاض)، گفتگوهای (آمریکا و روسیه) و (آمریکا و اوکراین) فضای نسبتاً گرمی پیدا کرده بود. در آن زمان، به هیچ وجه صحبتی از پروندهی ایران و تهدید علیه آن به میان نیامد.
بلکه حتی روسیه به عنوان میانجیگری میان ایران و آمریکا خود را مطرح کرد، و عربستان هم تلاش کرد گفتوگوهایی میان ایران و آمریکا را در (ریاض) به جریان بیندازد.
اما چرا ناگهان مسیر صلحطلبانهی ترامپ به تهدید و جنگ تغییر کرد؟
ناگهان حملات اسرائیل به غزه، تهدید به جنگ و فشار بر ایران، و حمله به حوثیهای یمن، تیتر اول خبرها شدند.
نیروهای دریایی و هوایی آمریکا به سمت خاورمیانه حرکت کردند.
سؤال این است: دلیل این تغییر در سیاست ترامپ چه بود؟
بر اساس تحلیل من، این تغییر پس از تماس تلفنی (دو ساعت و نیمهای) بین ترامپ و پوتین در تاریخ ۱۹ مارس، دربارهی طرح آتشبس یکماهه میان (روسیه و اوکراین) شکل گرفت.
️بلافاصله طرح آتشبس جای خود را به طرح "عدم حمله به منابع انرژی یکدیگر" داد.
️دلیل این تغییر نیز مخالفت پوتین با آتشبس کامل بود. روسیه تا زمانی که نیروهای اوکراینی از منطقهی روسی کورسک عقبنشینی نکنند، آتشبس را نمیپذیرد.
️در مقابل، اوکراین با حمایت اروپاییها، شرط و خواسته روسها را رد کرد.
در نتیجه، آمریکاییها در روند صلح میان روسیه و اوکراین سکوت اختیار کردند.
بهجای آنکه به روسیه فشار بیاورند، فرصتی به آن دادند تا اهداف خود را دنبال کند. اکنون روسیه با تمام توان برای بازپسگیری منطقهی کورسک تلاش میکند.
از اینجا بود که آمریکا و اسرائیل برای منحرف کردن توجه جهانی، از سکوت در برابر روسیه استفاده کردند.
در حالی که روند عادیسازی و تثبیت امنیت اسرائیل را دنبال میکردند، همزمان به دنبال:
• نابود کردن حماس
• حذف تهدید هستهای و موشکی ایران
• از بین بردن حوثیها
• و تحمیل تعرفههای گمرکی از سوی آمریکا بر کالاهای کشورهای مختلف جهان بودند.
تحمیل این تعرفهها با هدف تنظیم میزان باج و مالیات تجاری میان آمریکا و سایر کشورها بود، نه تجارت عادلانه و ادامهدار.
آمریکا در ازای امتیازاتی که به روسیه داد، سکوت مسامحهگرانهی روسها را خرید تا بتواند فشارهای خود را متوجه ایران، حماس و حوثیها کند.
در پایان میپرسیم: آیا اعزام نیروهای دریایی و هوایی آمریکا به منطقهی خاورمیانه و دریای سرخ و عرب، فقط برای فشار بر ایران است؟
علاوه بر فشار بر ایران، هدف دیگر اصلی آمریکا تسلط بر آبراهها برای فلجکردن جریان تجارت و نظامی چین در منطقه است.
با کنترل مسیرهای آبی، آمریکا میتواند بر انرژی نیز کنترل پیدا کند.
همچنین مصریها حضور این نیروها را خطری برای خود میدانند، چون ممکن است اسرائیل تعداد زیادی از مردم غزه را به سوی صحرای سینای مصر روانه کند. اعزام نیروهای آمریکایی نیز برای جلوگیری از هرگونه مداخلهی نظامی از سوی مصر است.
بنابراین، بر اساس این تحلیل، حملهی بزرگ و زمینی آمریکا به ایران در حال حاضر دشوار به نظر میرسد.
اما احتمال حملات هوایی اسرائیل به ایران را نمیتوان دور از ذهن دانست.
در این میان، سؤال ترسناک برای آمریکا این است که اگر ایران به اسرائیل پاسخ دهد، آیا آمریکاییها بخشی از این حملات هوایی علیه ایران خواهند بود؟
این پرسشیست که پاسخ آن برای منطقه بهطور کلی و برای آمریکا بهطور ویژه بسیار حساس و خطرناک است.
دلشاد مجید/ روزنامەنگار کُرد و تحلیلگر ارشد مسایل خاورمیانە
نظر شما