رزمایش مشترک آمریکا و SDF در کردستان سوریه؛ تمرین نظامی یا پیام سیاسی؟/ احمد اردم

سرویس ترکیه - رزمایش مشترک آمریکا و نیروهای سوریه دمکراتیک (SDF) در شمال و شرق سوریه، در بحبوحه تهدیدهای آنکارا و معادلات پیچیده دمشق و تل‌آویو، بار دیگر جایگاه کردها را در معادلات امنیتی منطقه به کانون توجه ها بازگرداند.

شمال و شرق سوریه دوباره به صحنه ای پرهیاهو بدل شده است. در روزهایی که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، هاکان فیدان وزیر خارجه و دولت باغچه لی رهبر حزب حرکت ملی هشدار می دهند اگر نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) سلاح خود را بر زمین نگذارند و به ارتش سوریه نپیوندند، عملیات نظامی اجتناب ناپذیر است، آمریکا در پایگاه قصرک در حومه حسکه یک رزمایش گسترده با نیروهای کرد برگزار کرد.

در همان شب، غرش بالگردهای آپاچی، انفجارهای پیاپی در اطراف پایگاه و حرکت یک ستون طولانی از کامیونهای نظامی از اقلیم کردستان عراق به درون خاک سوریه، نشان داد این مانور صرفاً یک تمرین نظامی نیست. رزمایش قصرک، بیش از آنکه به آموزش نظامی محدود شود، به «پیام بازدارندگی» برای آنکارا و دمشق تبدیل شد و در عین حال پیامی روشن برای تلآویو داشت: آمریکا متحدان کرد خود را تنها نخواهد گذاشت.

زمینه و سابقه همکاری های نظامی

از سال ۲۰۱۵ و هم‌زمان با آغاز نبرد با داعش، همکاری‌های نظامی میان آمریکا و نیروهای سوریه دمکراتیک (SDF) شکل گرفت و به سرعت ابعاد گسترده‌ای پیدا کرد. در این چارچوب، نیروهای کرد و عرب متحد به بازوی زمینی ائتلاف ضد داعش بدل شدند و از سال ۲۰۱۸ تاکنون بیش از پانزده رزمایش مشترک میان طرفین برگزار شده است. اهداف این رزمایش‌ها تنها محدود به آموزش ضدشورش و هماهنگی عملیاتی نبود، بلکه استفاده از تجهیزات مدرن و تقویت روحیه و مشروعیت سیاسی نیروهای کرد نیز بخشی از دستور کار آن بود. به مرور زمان، این مانورها از سطح فعالیتی آموزشی فراتر رفتند و به ابزار بازدارندگی و سیاسی تبدیل شدند؛ نشانه‌ای آشکار از اینکه واشنگتن از حضور خود در شمال و شرق سوریه به‌عنوان اهرم فشار علیه رقبای منطقه‌ای استفاده می‌کند.

رزمایش اخیر درست پس از شدیدترین تهدیدهای ترکیه برگزار شد و به همین دلیل از منظر زمان‌بندی و شرایط منطقه‌ای، معنای ویژه‌ای داشت. آنکارا آشکارا هشدار داده بود که اگر نیروهای SDF سلاح را زمین نگذارند و در ساختار ارتش سوریه ادغام نشوند، عملیات نظامی جدیدی علیه آنان آغاز خواهد شد. هم‌زمان، دمشق بر اجرای «توافق ۱۰ مارس» برای ادغام این نیروها در ارتش تأکید داشت، اما مانور مشترک با آمریکا عملاً دست بالاتر را در میز مذاکرات به SDF بخشید. در همین حال، تحلیل رسانه‌های اسرائیلی نشان داد که تل‌آویو حضور آمریکا در شمال و شرق سوریه را یک «ضمانت ثبات» تلقی می‌کند و کاهش این حضور می‌تواند معادله امنیتی منطقه را به‌کلی بر هم بزند. بدین‌ترتیب، رزمایش قصرک را می‌توان بخشی از بازی پیام‌ها در معادلات ژئوپولیتیک سوریه دانست.

ابعاد استراتژیک همکاری نظامی آمریکا - SDF

ابعاد استراتژیک همکاری نظامی آمریکا و SDF نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که اهداف دو طرف همپوشانی و در عین حال تفاوت‌هایی دارد. آمریکا در کوتاه‌مدت به دنبال بازدارندگی در برابر داعش، حفاظت از میادین نفتی و جلوگیری از ایجاد خلأ امنیتی است. در بلندمدت نیز حفظ اهرم نفوذ بر دمشق، مدیریت موازنه با ترکیه و نمایش تعهد خود به متحدان محلی در دستور کار واشنگتن قرار دارد. در مقابل، SDF این همکاری را ابزاری برای تضمین حمایت عملیاتی و آموزش می‌بیند و تلاش می‌کند از طریق آن، تهدید عملیات‌های ترکیه را کاهش دهد، خودمختاری نسبی خود را تثبیت کند و جایگاه سیاسی‌اش را در آینده سوریه ارتقا بخشد.

پیوند سه جانبه: آمریکا ، اسرائیل و کردها
رزمایش اخیر بار دیگر آشکار کرد که میان آمریکا، اسرائیل و بخشی از رهبری کردها نوعی پیوند استراتژیک در حال شکل‌گیری است. برخی تحلیلگران بر این باورند که کردها در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری به واشنگتن متکی‌اند، اما در صورت تغییر معادلات منطقه‌ای، ممکن است تل‌آویو نقش پررنگ‌تری در حمایت از آنان ایفا کند. بر اساس این دیدگاه، نگاه هر دو بازیگر به کردها نه به‌عنوان متحدانی مستقل، بلکه به مثابه ابزاری راهبردی برای پیشبرد اهداف ژئوپولیتیک خود است. چنین همپوشانی منافعی، جایگاه کردها را از یک بازیگر مستقل به سطح مهره‌ای در بازی بزرگ‌تر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تنزل داده و نشان می‌دهد که سرنوشت آنان بیش از هر چیز به اراده و محاسبات این قدرت‌ها گره خورده است.

واکنش های منطقه ای و بین المللی

ترکیه رزمایش مشترک آمریکا و SDF را تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی خود ارزیابی کرده است. رجب طیب اردوغان هشدار داد که اگر نیروهای سوریه دمکراتیک خلع سلاح نشوند، عملیات نظامی ترکیه قطعی خواهد بود. هم‌زمان، هاکان فیدان تأکید کرد که آنکارا برای جلوگیری از تثبیت YPG در شمال و شرق سوریه دست به هر اقدامی خواهد زد. در این میان، دولت باغچه‌لی با طرح یک دوگانه تازه، کردهای سوریه را در برابر انتخابی سخت قرار داد: یا وفاداری به اوجالان و خلع سلاح، یا اتهام همکاری با «پروژه اسرائیل». این چارچوب دوگانه، همان‌طور که تحلیل‌ها نشان می‌دهد، اوجالان زندانی را به معیار مشروعیت کردها و اسرائیل را به اهرم فشار بدل کرده و عملاً منطق مداخله آنکارا را بازتعریف کرده است.

موضع دمشق نیز آشکارا بر رد هرگونه مدل چندگانه در ساختار حکومتی تأکید دارد. قتیبه ادلبی، نماینده وزارت خارجه سوریه در آمریکا، خواستار اجرای توافق ۱۰ مارس شد و بر مردود بودن «یک دولت در دل دولت مرکزی» تصریح کرد. احمد زیدان، مشاور رسانه‌ای احمد الشرع نیز گفت که «همه گزینه‌ها» از جمله اقدام نظامی روی میز است. دمشق در نهایت، دستیابی به «یک ارتش و یک دولت واحد» را هدف اصلی خود معرفی کرده است.

اسرائیل به‌طور مستقیم به رزمایش نپرداخت، اما روزنامه تایمز اسرائیل هشدار داد که کاهش حضور نظامی آمریکا می‌تواند خلأ امنیتی خطرناکی در منطقه ایجاد کند. در کنار این، گزارش‌هایی از تماس‌های سیاسی میان مقامات اسرائیلی و SDF منتشر شده است. واقعیت استراتژیک از نگاه تل‌آویو آن است که کردها تنها نیروی قومی قابل اعتماد در سوریه به شمار می‌روند. در عین حال، شکست SDF به‌دست ترکیه نه‌تنها نفوذ اسرائیل در سوریه را محدود می‌کند، بلکه سناریوی «سوریه چندپاره» را که اسرائیل به دنبال آن است نیز با شکست مواجه می‌سازد. از این رو، تل‌آویو حضور آمریکا در شمال و شرق سوریه را یک ضمانت راهبردی حیاتی تلقی می‌کند.

در اقلیم کردستان عراق، مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان هشدار داد که در صورت حمله به «روژآوا»، او شخصاً همراه با نیروهای پیشمرگه از آن دفاع خواهد کرد. وی با وجود اختلاف‌نظرهای موجود با نیروهای روژآوا، تأکید کرد که هرگز آنها را تنها نخواهد گذاشت. این موضع نشان می‌دهد که مسئله SDF فراتر از یک موضوع صرفاً سوری است و ظرفیت آن را دارد که پیوند قومی–ملی کردها در سراسر منطقه را فعال و تقویت کند.

رسانه‌های عربی در تحلیل‌های خود بر نقاط حساسیت‌برانگیز شرایط کنونی تأکید کرده‌اند. روزنامه الشرق الاوسط با غیرواقعی خواندن بحث خلع سلاح نیروهای سوریه دمکراتیک (SDF) در بحبوحه تهدید داعش، هشدار داده است که چنین اقدامی می‌تواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد. در همین چارچوب، The New Arab نیز بر تنش‌های رو به افزایش میان کردها و اعراب انگشت گذاشته و پیش‌بینی کرده است که این اختلافات ممکن است شمال شرق سوریه را به صحنه درگیری گسترده‌ای بدل کند.

در سوی دیگر، رسانه‌های اروپایی و آمریکایی به ابعاد ژئوپولیتیک و راهبردی این تحولات پرداخته‌اند. خبرگزاری AP به نقل از امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، گزارش داده است که او بر لزوم به‌رسمیت شناختن SDF به‌عنوان شریکی ارزشمند در روند انتقال سیاسی سوریه تأکید کرده است. هم‌زمان، روزنامه فایننشال تایمز از کاهش پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی در منطقه خبر داده و نوشته است که این روند نگرانی جدی در میان کردها و همچنین اسرائیل ایجاد کرده است.

چشم انداز آتی

در چشم‌انداز آینده، سه سناریوی اصلی برای شمال‌شرق سوریه قابل تصور است. نخست، تداوم وضع موجود است که در آن حضور آمریکا ادامه می‌یابد، رزمایش‌ها تکرار می‌شوند و ثبات شکننده منطقه همچنان حفظ خواهد شد. دوم، تشدید تنش‌ها است که می‌تواند با عملیات محدود ترکیه همراه شود و خطر برخورد غیرمستقیم میان نیروهای آنکارا و واشنگتن را افزایش دهد. سومین سناریو نیز توافقی مرحله‌ای است که بر اساس آن، ادغام تدریجی نیروهای سوریه دمکراتیک در ارتش سوریه صورت می‌گیرد، مشروط به تضمین‌های سیاسی و امنیتی.

تحقق هر یک از این مسیرها به مجموعه‌ای از عوامل تعیین‌کننده وابسته است. میزان جدیت ترکیه در عملی ساختن تهدیدهای خود، میزان انعطاف دمشق در اجرای توافق‌ها، سطح تعهد واشنگتن به ادامه حضور در سوریه، نقش اسرائیل در حمایت از کردها و موضع اقلیم کردستان به‌عنوان بازیگری اثرگذار، همگی می‌توانند معادلات موجود را تغییر دهند.

رزمایش آمریکا و SDF در واقع تنها یک تمرین نظامی نبود، بلکه نمایشی سیاسی و استراتژیک بود که پیام‌های روشنی به بازیگران منطقه‌ای مخابره کرد. به ترکیه این پیام رسید که واشنگتن همچنان در کنار کردها ایستاده است؛ به دمشق نشان داده شد که SDF بدون پشتوانه آمریکا از صحنه حذف نخواهد شد؛ و برای اسرائیل این پیام نهفته بود که نفوذ تل‌آویو در سوریه هنوز زنده است، هرچند سرنوشت آن وابسته به آینده کردهاست.

با این حال، تحولات اخیر – از تهدیدهای باغچه‌لی با دوگانه اوجالان/اسرائیل گرفته تا موضع بارزانی برای دفاع عملی از روژاوا – نشان می‌دهد که بحران سوریه وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر شده است. شمال‌شرق سوریه دیگر صرفاً میدان رقابت آمریکا، ترکیه و دمشق نیست، بلکه به صحنه‌ای برای جدال روایت‌های کردی و معادلات امنیتی اسرائیل نیز بدل شده است. آینده این معادله، در نهایت به تصمیم‌های چهار بازیگر اصلی – آمریکا، ترکیه، دمشق و کردها – و به سایه‌ای که اسرائیل بر این تحولات می‌افکند، گره خورده است.

احمد اردم/استانبول

کد خبر 2788666

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha