خبرگزاری کردپرس _ آقای دکتر محمد طیب صحرایی؛ استاندار پیشین کرمانشاه- امروز دوشنبه دوازدهم آذر ماه ۱۴۰۳ که مراسم تودیع شما و معارفه استاندار اخیر کرمانشاه است - لازم می دانم با درود و احترام به تمامی تلاشهای بی دریغ شما در تصدی والی گری استان کرمانشاه که نمونه بارز شخصیتی کوشا، تلاشگر، فعال، مثبت اندیش، متواضع، صبور، نقد پذیر، همراه با تحمل نا ملایمات و ... بودید - بدینوسیله انفصال جناب عالی را به شما تبریک و تهنیت می گویم که مولاعلی فرمود؛ به خدای کعبه رستگار شدم - و برای استاندار جدید صبر جمیل و در انجام بهبودی استان اگر مسیرشان شود؛ اجر جزیل آرزو دارم - بزرگان گفته اند:
هر که نامخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد زهیچ آموزگار
جامعه کرمانشاهان به علتها هنوز در دوران پیشا مشروطه است و ویرانی و بی سامانی آن حاصل جریان ها و رسوبات اجتماعی و تاریخی است که مدعیان را موصوف کام خویش و نام کرمانشاه بار آورده و همانند تیشه؛ جمله بر خویش می تراشند اما به ریشه یک شهر و استان، و یک تمدن بیکران و یک فرهنگ مواج می زنند.
اینکه می گویم پیشا مشروطه برای اینکه پرونده های مکتوب و مستند از گزارش ها و نامه ها و قراردادها و جمع و تفریق های نهضت مشروطه در کرمانشاه در آرشیو کتابخانه این قلم موجود است که بخش هایی از آن نیز چاپ و منتشر شده است - زمانی مطالعه و بررسی می شود؛ گویی آینه تمام نمای امروز در نظرات و نفرات و پیش نهادها و پس موادها و خودبینی هاست، همین تشتت آرا موجب شد تا کرمانشاه با تمام سختی ها و مشقات و بدبختی ها در نهضت مشروطه _ امروز هیچ جای مشخصی در این دگرگونی عظیم اجتماعی و سیاسی ایران و مشرق زمین نداشته باشد؛ سهل است که منابع؛ احکام محکوم را در کمال بی انصافی درباره روند آزادی خواهی و عدالت طلبی مردم این سرزمین صادر می کنند.
ما حتی (اعظم الدوله) والی مشروطه خواه و بازمانده بنیان گذار مدنیت و هسته شهر کرمانشاه را به دار کشیدیم و فرزند نوجوان او (فخیم السلطنه) را در برابر چشمان او مثله کردیم و ... و ... تمام مهاجرت و انشقاق آزادی خواهان از این جا شدت گرفت و فضا برای صفیر کشیدن و بیًضه نهادن فرمانفرما مهیا شد و ... .
امروز هم در به همان پاشنه می چرخد زیرا هر مسئول و مجری اعم از کرمانشاهی و غیر کرمانشاهی اگر به کام نباشد؛ یعنی خواسته سیاست ورزان بی سیاست و بی سازمان و بی ساختار و بی حزب و ... که در توهم دانایی و سیاست مستغرقند؛ برآورده ننماید؛ اگر حضرت ذکریای نبی را هم استاندار کرمانشاه نمایند به محض ناکامی
حریفان با ره هزار دندان کنایات و تهمت ها؛ شخصیت اجتماعی و اجرایی و مدیریتی او را به یاری اذناب شقه خواهند کرد؛ بومی گرایینماینده قوه مجریه برای این بازیگران حکایتی بیش نیست بلکه ماجرا این است که مرا؛ مرا؛ مرا؛ دریابد - فقط من و لا غیر - این شعار مدعیانی است که برای کرمانشاه تعیین سرنوشت سیاسی و اجرا یی می کنند و در نشست سران راهی دارند و در این مدت صدها آه و ناله و نفرین و فریاد درد مندان و اهل قلم این شهر را نشنیدند؟!
تصمیم گیران مرکز هم که از همه زوایای امور خبر دارند؛ چون اوضاع چنین است به سخن هیچ کس از دوست و دور و نزدیک کرمانشاهی اعتنا نمی کنند و نماینده خود را تعیین کرده و می فرستند و کار خوبی می کنند؛ دستشان درد نکند! دست مریزاد؛ برای شهر مظلوم و مجبور کرمانشاه راهی هم جز این نیست ...؛ چون ما هیچ کس را در محفل و منزل و مجلس و مسجد سران نداریم و کار بیماری کرمانشاه هم از تعویض پزشک گذشته است، حالا به یاد مصرعی که بر دیوار کتابخانه یکی از بزرگمردان مجهول القدر کرمانشاهی نقش بسته بود می افتم که: (ما در این شهر اسیریم و در این ملک غریب)
بهرروی در هر کجا هستید موفق باشید که نشانگر مامور و مسئول خادم بودید.
امیدواریم که استاندار محترم جدید هم با جدیت پیگیر اقدامات ناتمام شما باشند؛ زیرا ما فرسوده تاریخ و فرهنگ این سرزمین و زمینگیر زمان و میز و صندلی را طلاق گفته و با مسئولیت و عمر و زید کاری نداشته و نداریم - و وظیفه ما برآوردن فریاد جامعه از گلوی قلم است؛ توصیه می کنیم که هر کجا هستید؛ تاریخ و سرگذشت فرهنگ و آداب و رسوم مناطق را بخوانید و بشناسید و بشناسانید و یکدلی جامعه را از تشتت ویرانگر سیاست ورزان نا خوانده و سیاسی نما جدا بدانید.
حق یارتان باد
نظر شما