خانه خدیوی چهارمین مرکز رادیو کُردی در جهان /  دکتر محمدعلی سلطانی

سرویس کرمانشاه _ دکتر محمدعلی سلطانی از چهره های برجسته فرهنگی، ادبی و دانشگاهی کشور و پدر تاریخ کرمانشاهان در مطلبی به تاریخچه ساختمان معروف خدیوی به عنوان محل استقرار رادیو کردی ایران در دهه ۴۰ و ضرورت توجه جدی به وضعیت غمبار این بنای بسیار مهم تاریخی پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ مولانا فرماید:

ما که کورانه عصاها می زنیم 

لاجرم قندیل ها را بشکنیم

 ما چو کرّآن ناشنیده یک خطاب

هرزه گویان از قیاس خود جواب

عزیزی مرا گفت؛ خانه خدیوی در بحران حفاظت و نگهداری است سخنی بگوی و
فریادی برآور و من که نفسی برای فریادم
نمانده است به یاد آن فرموده مولانا افتادم
که در آغاز آوردم.

در این روزها که بازار تبلیغات برای گردشگری و جلب میهمانان نوروزی از هر سوی بلند است، با این اوضاع نابسامان در کرمانشاه نیز این فراخوان به گوش می رسد!! و باز به یاد سخن دیگر ی از مولانا می افتم که می فرماید:

آن یکی پرسید اشتر را که هی

از کجا می آیی ای فرخنده پی

گفت از حمام گرم کوی تو

گفت خود پیداست از زانوی تو ...

معلوم نیست چه کسی مسئول است؟

باید به چه کسی رو آورد؟ به کی باید گفت؟
که اندک کارگر باشد.

زمانی هم که مسئولی می یابی که در آن امر مسئولیت دارد به صراحت می گوید؛ شما درست می گویید، سخن از زبان ما می گویید؛ ما مسئولیم اما در یک کلام (بودجه) نداریم.

حفاظت و نگهداری بودجه و نیروی انسانی می خواهد، من که نمی‌توانم چند ریالی که بعنوان حقوق و خرج زندگیم می گیرم؛ برای حفاظت و نگهداری ساختمان های تاریخی یا سایت ها و محوطه های استان هزینه کنم.

به راستی مگر این دفتر و دستک و رئیس و مرئوس و بیا و برو برای اداره و مدیریت شهری به نام کرمانشاه نیست؟ چرا از یاری نیروی انسانی و صندوق تلیاردی ادارات همسو استفاده نمی شود؟

به قول بزرگی انسان فقط برای گفته ها و نوشته‌هایش مسئول نیست در برابر سکوت هایش هم مسئولیت دارد؛ می گوییم؛ می نویسیم؛ و سکوت نمی کنیم زیرا نیم قرن از بهترین ایام زندگی خود را برای شناختن و شناساندن کرمانشاه دقایق عمر بدون بازگشت، صرف کرده ایم و حتی لحظه ای از زمان و درمی از امکان این همه سازمان و تشکیلات مقرر و دولتی نصیب نبرده ایم و سرفراز و سبز به پای خود ثمر ریخته ایم که آیندگان این سرزمین در تاریکی قدم بر ندارند.

برای ممانعت از ویرانی بیشتر کرمانشاه تا پای جان ایستاده ایم. شما به بیمارستان مسیح رحم نکردید! خانقاه اخوت را با خاک یکسان کردید. حظیره را که گنجینه ای سر به مهر بود تخلیه و تخریب کردید و این ها همه باید به موزه تبدیل می شد بدون هیچ هزینه ای. اینها ثروت و سامان مردم کرمانشاه و این ملت مظلوم بود و ... کلیسای پنطی کاستی هیچ روز گار خوبی ندارد.

خیابان سپه ( مدرس ) را به روز سیاه نشاندید، حوض و دریاچه و سراب تاق بستان را بدون جهت و بی علت دستکاری کردید و با اعمال سلیقه غیر تخصصی و استفاده از ابزارهای غیر استاندارد چون سنگ شکن هیدرولیک و ... در برابر تاق ها عدم شفقت و عقلانیت در تعمیر و نگهداری را به اثبات رساندید؛ داربست ترمیم کتیبه‌ی بیستون که ثبت یونسکو شده است به سبب مرور زمان جز لاینفک و جدایی ناپذیر این اثر باستانی شده است  بطوریکه بازدید کننده می پندارد به دستور داریوش هخامنشی برافراشته شده؟!

قصه تلخ حفاری‌های بی شمار در سراسر استان به قلم در نمی آید؛ حتی تازیان و مغولان به زیرزمین گستره ایران تجاوز نکردند و شما ... و و و اما این ها همه باید در مقابل آینده و تاریخ جواب داده شود.

از خود بپرسید آیا اینها مال و ملک و هویت و ملیت این مردم نیست؟ شما برای چه کاری پشت این میزهای عریض و طویل و رنگارنگ را اشغال کرده‌اید؟ برای چه منظوری از بیت المال اگر مفهومی برای آن مانده باشد حقوق می گیرید؟ که به دخل و خرج‌تان هم نمی‌رسد!

درباره خانه خدیوی؛

خانواده محترم خدیوی در کرمانشاه از خادمان صادق و شهره به آزادگی و نیک منشی در حوزه اقتصاد و بازار و نظامی و سپاهیگری و قضایی در دوران رفرم بودند که در تحولات شهری بعد از انقراض قاجاریه اقدام به بنای ساختمان مسکونی شایسته و یاری رونق و سیمای شهر کرمانشاه نمودند و چون رادیو که سمبل مدرنیسم و منادی خواستن و دانستن و توانستن و درست گفتن و درست شنیدن و مروج هنر و مربی اخلاق و همراهی با کاروان ترقی جهانی بود؛ ساختمان شایسته و بایسته و محل سکونت خود را که در بهترین نقطه آنزمان شهر بود و هنوز نیز هست برای این امر واگذار کردند.

این ساختمان نماد و نشانه همصدا شدن با صدای جهان برای بودن و شدن و استفاده از ابزارهای نوین بمنظور آرشیو هزار خاطره تلخ و شیرین زاگرس بود و خود خاطرات کم نظیری از حضور و سخن و گفتگو و تک خوانی و همنوازی شخصیت‌ها و هنرمندانی دارد که حتی یادشان در این مختصر نمی گنجد؛ امروز روح در پرواز و صدای هزار دستان مجریان و خوانندگان و نوازندگان رادیو کردی کرمانشاه در فضای آن بگوش می رسد.

 خانه خدیوی چهارمین مرکز رادیو کُردی در جهان /  دکتر محمدعلی سلطانی

ساختمان رادیو کردی کرمانشاه که در آغاز قرن چهاردهم هجری و به هنگام طرح صلیبی شهرها در آغاز عصر پهلوی به سال ۱۳۰۵ در ضلع جنوبی خیابان شاه بختی (معلم کنونی) توسط امامعلی خدیوی بنا نهاده شد و یکی از ساختمان های باشکوه شهر بود که برنامه‌های رادیو کردی در این ساختمان ضبط و پخش می شد؛ پس از نشیب و فرازها و به سبب امتیازات لازم در نهم آبان ۱۳۷۷ . ش با شماره ۲۱۴۷ به عنوان یکی از آثار تاریخی ثبت ملی شد؛ و چنانچه حداقل به شیوه ای درست به بخش خصوصی واگذار و مانند ساختمان های مشابه مرمت و بازسازی شود یکی از مراکز جذب توریست و میهمانان داخلی و خارجی
به ویژه از کشورهای همسایه خواهد بود.

این ساختمان یادمان چهارمین مرکز رادیو کردی در جهان است که در طی بالغ بر ربع قرن با حضور شخصیت های بزرگ علمی و فرهنگی و هنری خدمات شایانی به ادب و هنر و کرد و کردستان و ایران نموده است  (ده نگی ئیرانه به شی کوردی) صدای موجودیت مردمی بود که ریشه هزاران ساله در این آب و خاک داشته و خادم و نگهبان آب و خاک و آیین و آداب و رسوم میهن خویش بوده اند. و بخشی از موقعیت های امروز مردم کرد در عراق و حتی ترکیه و سوریه مدیون برنامه‌های این رادیو بوده است؛ و دیگر ترویج و احیاء و ابلاغ فرهنگ زبانی و موسیقای قلمرو زاگرس از جمله خدمات ماندگار رادیو کردی کرمانشاه در آن سالهاست.

با وجود امکانات رسانه‌ای امروز کران تا کران زاگرس و نسل نو با یاد و خاطره‌ی (ده نگی ئیرانه بشی کوردی ) - زندگی می کنند؛ شخصیت های تکرار ناشدنی آن حرکت ماندگار از یادها نخواهند رفت و در
غربال تاریخ زبان و ادب و هنر باقی خواهند بود.

اطمینان دارم به محض اطلاعیه میراث فرهنگی برای واگذاری به بخش خصوصی افراد متمایل و متمول متعددی در کردستان ایران و عراق برای دریافت واگذاری اقدام خواهند کرد.

صاحب نظران حوزه گردشگری بیشتر و بهتر علم و آگاهی دارند که این دایره زمین رقابت است. همین بحث پر و سر و صدای (شهر خلاق خوراک) که تاکنون جز هزینه مهمان داری و تست غذا و نشر حدیث از اهالی گردشگر و ایجاد استشهاد برای مغذیان و ... چیزی برای کرمانشاه نداشته و راسته ای سبب نشده و به نوایی نرسانده؛ مسئولان شهر سلیمانی در حریم کردستان و همسایگی کرمانشاه که در آغاز جز ایالت کرمانشاهان و تحت الحمایه ممالک محروسه بوده است، با استفاده از آشپزهای زبردست سلیمانی و دعوت و نگهداری آشپزهای توانای سنندج و کرمانشاهان و ایجاد راسته خوراک پزان در فضایی دلخواه چندین سال است نمایشگاه خوراک برگزار و هزاران گردشگر کرد و فارس و ترک و عرب از سایر کشورهای همسایه را به سفره آراسته خود فرا می خواند که اشتغالزایی و درآمد آن چشم گیر بوده و با استفاده از طبیعت هورامان که جغرافیایی محدود در حوزه سلیمانی دارد موجب رونق هرچه بیشتر گردشگری خود شده است.

  برای دریغ خانه خدیوی؛ در همین شهر سلیمانی خانه ای را که گهگاه  شادروان حسن زیرک خواننده بلند آواز کرد در آن اطراق می کرده‌ است و رفت و آمدی داشته از سوی اداره مربوط خریداری و تعمیر و ترمیم نموده و امسال با پرده برداری از پیکره این هنرمند جاوید در حیاط ساختمان مزبور آنرا به پایگاه توریست و اشاعه موسیقی تبدیل کرده‌ است؛ در حالی که خانه خدیوی سالها محل حضور و ضبط و پخش ترانه‌ ها و آوازهای حسن زیرک و مظهر خالقی و البرزی ها، مسقطی = مسقدی، برادران سابور، حشمت الله لر نژاد؛ اسماعیل پیرخدری و بسیاری دیگر از نام آوران عرصه موسیقی کرمانشاه و سنندج و مهاباد و ... اسنادان واعاظم زبان و ادبیات کردی و فارسی و عربی که امروز حتی ذره‌ای از نمودهای آن بجای نمانده اند بوده است و می تواند علاوه بر پذیرش واردین و گردشگر آن موزه آثار ضبط و صوت و عکس و سردیس و تندیس این هنرمندان باشد و ساختمان تاریخی هم جان سالم به در ببرد و تا مواد اولیه کار در دسترس است این کار ماندگار را به انجام برسانید تا شاهد رونق یکی از مراکز فرهنگی و هنری و تاریخی استان باشیم  ما فاجعه (نوار سوزان) هیجانی و انجماد و بی خبری اوایل انقلاب در محوطه صدا و سیما را به یاد داریم و حکایت آنرا در تاریخ اجتماعی کرمانشاهان آورده‌ ام؛ نگذارید این فجایع کرمانشاه را به برهوتی از یادرفته تبدیل نماید؛ آشیانه تاریخی (ده نگی ئیرانه بشی کوردی) هویت کرمانشاه و سنندج و زاگرس است؛ آنرا نابود نکنیم.

کد خبر 2781664

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha