استاد کامکار، همچون دیگر اعضای خانوادهاش، در نوجوانی ساز به دست گرفت؛ اما صدایی که از دف برمیخواست، با او پیوندی خاص داشت. او از نخستین هنرمندانی بود که دف را از حلقههای خانقاه بیرون آورده ,به صحنه آورد و به آن هویتی مستقل در موسیقی کلاسیک ایرانی بخشید.
ساز او، سنت را شکست تا آن را به شکلی نو بازآفریند. از نیایشی عرفانی، دف را به صدای مردم بدل کرد؛ به ضرباهنگ زندگی، به فریاد خاموش کوهها.
او تحصیلات خود را در رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ادامه داد. در آن سالها، افزون بر نوازندگی دف، به فراگیری تنبور، رباب، تار، سهتار و آواز سنتی ایرانی نیز پرداخت. ذهن جستوجوگر و ذوق ترکیبگرش، به او امکان داد تا از دل سنت، نوآوری بجوید، بیآنکه ریشهها را فراموش کند
اما بیژن کامکار تنها یک نوازندهی چیرهدست نیست. او، با صدایی گرم و تربیتیافته، خوانندهای ژرفنگر است که در آثار گروه کامکارها، صدایش در تلفیق با ساز، هویتی تازه میگیرد.
او ، یکی از هشت فرزند این خانوادهی هنرمند است؛ گروه کامکارها، که بعدها در تاریخ موسیقی ایران جایگاهی یگانه یافت، فرزندان همین خانهاند. در کنار خواهران و برادرانش – ارسلان، اردشیر، پشنگ، قشنگ، هوشنگ، هانا و ارسیا – این گروه در دهههای اخیر، نمایندهی یکی از معتبرترین جریانهای موسیقی ایرانی و کُردی بودهاند؛ گروهی که در آن تکنیک، احساس و اصالت، همپای هم حرکت میکنند
استاد کامکار از همان نوجوانی وارد جهان اجرا شد، اما خیلی زود نشان داد که مسیرش امضای خاص خود را خواهد داشت.
در زندگی شخصیاش، بیژن کامکار مردی آرام، درونگرا و متواضع است. برخلاف صحنههایی که با صدای کوبنده دف او را میشناسیم، در خلوت، اهل تأمل، مطالعه، و سکوت است. او سالهاست با همسر خود، زنی دور از حاشیههای شهرت، زندگیای آرام دارد. خانواده برای او همیشه مقدس بوده؛ نه فقط بهمثابه بنیان عاطفی، بلکه به عنوان خاستگاه فرهنگی. همین باور عمیق است که حضور او را در گروه خانوادگی کامکارها تا به امروز حفظ کرده و تقویت بخشیده است.
فرزندانش نیز با موسیقی بیگانه نیستند، اما بیژن هرگز آنها را به دنبالهروی صرف از راه خود وادار نکرده. باور او بر این است که «موسیقی، نه شغل، که شوق باید باشد.»
او در طول بیش از چهار دهه فعالیت هنری، در آفرینش مجموعهای از مهمترین آثار موسیقی معاصر ایران نقش داشته است. از همکاری ماندگار با حسین علیزاده در آلبوم «شورانگیز» گرفته، تا آلبومهای عمیق و تأثیرگذاری چون:
«قامیش» (با الهام از لالاییهای کردی و افسانههای زاگرس)
«ئهواره» و «بوی نوروز» (جشنوارهای از رنگ و نغمه)
«خزان»، «خانهی غریب» و «در گلستانه» (با همراهی شجریان، لطفی، علیزاده)
و همچنین آثار متأخر گروه کامکارها، که بازتابیست از تجربه، پختگی و درک عمیق آنها از موسیقی مردمی و دستگاهی.
دفنوازی او الگویی شد برای نسل تازهای از نوازندگان کوبهای؛ تکنیکهایی که او ابداع کرد، اکنون در آموزش رسمی دف تدریس میشوند. او دف را از حاشیه به متن کشاند؛ از ساز ذکر، به ساز زندگی.
بیژن کامکار، نهتنها میراثدار یک فرهنگ، که حلقهی پیوند نسلها در موسیقی ایران است. آثار او هم در آرشیو ملی فرهنگ ایران جای دارند، هم در دل و جان مردم. با حفظ ریشههای کردی، او در فستیوالهای بینالمللی نیز، صدای کردستان و ایران بوده است.
او همچنان، با همان تواضع، مینوازد، میخواند و میآفریند؛ بیآنکه در پی شهرت باشد. برای او، هنر مسئولیتیست در برابر زیبایی، در برابر حقیقت، و در برابر مردمی که نغمههایشان بیصدا مانده اند.
بیژن کامکار، صدای کوهستان است، پژواک آرام ریشهها؛ مردی از دل خاک، و سازهایی که هم روایتاند، هم مقاومت
کارگردان خبری: میلاد مرادی
نظر شما