رسواسازی اینترنتی خطایی غیرقابل جبران/مجید زارعی

سرویس کردستان- «مجید زارعی» روانشناس اجتماعی در مقاله ای تخصصی به بروز پدیده ای به نام رسواسازی اینترنتی که اخیراً در شبکه های اجتماعی بروز پیدا کرده و منجر به تشدید یکسری مشکلات شده، پرداخته است.

کرد پرس- با ورود و گسترش تلفن های همراه هوشمند در سال های اخیر، انتشار فیلم و صوت از موقعیت های مختلف آدمی وسعت بیشتری یافته است. در این میان رسواسازی اینترنتی، پدیده‌ای نوظهور در عصر دیجیتال است که به افشای اطلاعات خصوصی یا شرم‌آور یک شخص در فضای آنلاین با انگیزه های گوناگون از فراز و فرودهای زندگی انسانی دیگر تعریف می شود که می‌تواند پیامدهای روانی، اجتماعی مخربی بر اشخاص یک جامعه داشته باشد.

رسواسازی آنلاین پدیده‌ای پیچیده و چند وجهی است که حتی نوشتن و گفت و گو درباره این مسئله نوپدید نوعی ریسک به شمار می رود، چرا که ممکن است خواننده و شنونده ای که با مباحث آسیب شناسی روانی و اجتماعی آشنا نیستند، به جای قضاوت درباره مطالب، به قضاوت درباره نویسنده مطلب بپردازند!! بنابراین پدیده رسواسازی آنلاین نیازمند بررسی از زوایای مختلف روان‌شناختی، جامعه ‌شناختی و حقوقی است که می‌تواند به پیشگیری از این مهم کمک کند و قطعاً این نوشته کوتاه نمی تواند زوایای مختلف موضوع را نشان دهد، ولی شاید با انتشار این نوع مطالب و گفت و گو درباره آن بتوان نسبت به برخی از رفتارها، در جامعه حساسیت ایجاد کرد.

نخست باید بدانیم که انسان موجودی اجتماعی و فراوان نسبی است؛ آدم ها را باید نسبی دید، بسیار نسبی؛ آدم ها عقده های سرکوب شده فراوانی دارند. زندگی همه آدم ها فراز و فرودهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. اینکه چقدر آنان بتوانند بر خویشتن مسلط شوند و در کنترل درونی خویش موفق عمل کنند لزوماً با جایگاه اجتماعی، جنسیت و حتی آثار ارزشمندی که تولید می کنند هم ارتباط ندارد. این پیش فرض شاید در نگاه اول منصفانه به نظر نرسد ولی کمک می کند تا با نسبی دیدن انسان ها، احتمال هر نوع رفتاری از آنان را داشت و کمی در مواجهه با آنان جانب احتیاط را نگه داشت و نوع اشتغال، نوع خانواده، جایگاه اجتماعی و... در عرصه های مختلف، لزوماً تضمین کننده اخـلاق مـداری آدمیان نیست.

در کنار این مهم ما باید به این نکته هم بیاندیشیم که به واقع چه کسی در کارنامه زندگی‌اش می تواند ادعا کند که هیچ خطا و اشتباهی نداشته و همواره در تمام عمر زیستن اش خردمندانه و شرافتمندانه و در کمال اخلاق به دور از هرگونه ویترین و اشتباه پنهان و نمایان عمل کرده است؟ همه ما بالأخره در سنین و موقعیت های مختلف رفتارهایی انجام داده ایم که بعدها آرزو کرده‌ایم که ای کاش مرتکب آن‌ها نشده بودیم، اما شبکه‌های اجتماعی به جایزالخطا و بهتر بگویم حتمی الخطا بودن انسان‌ها و همچنین نسبی دیدن آدمی احترامی نمی‌گذارند.

فقط یک لحظه این موقعیت را تصور بکنید که زن و شوهری در خیابان نزاع می کنند، عابری با تلفن همراه از این نزاع فیلم می گیرد و می گوید که این زن، شوهر خائن اش را با زن دیگری دیده و حسابی او را تربیت می کند!! و باز این پرسش مطرح می شود که آیا این تمام روایتی است که ما دیده ایم؟ آیا فیلم گرفتن از این نزاع و انتشار آن در شبکه های اجتماعی بدون اجازه آنان به بهتر شدن اوضاع کمک می کند؟ آیا در اینجا دغدغه فیلمبردار بهبود رابطه ایشان بوده است؟  اینجاست که روایت گر اصلی همان فیلمبردار و عکاس صحنه می شود!! همچنین مثال‌هایی از موقعیت‌های مختلف که فاش و آشکار که می تواند به ما نشان ‌دهند؛ چرا رسواسازی اینترنتی نباید به عنوان یک راه حل پذیرفته شود و چگونه می‌تواند عواقب ناگواری به همراه داشته باشد:

۱. اشتباه در هویت:

سناریو: شخصی به اشتباه به عنوان سارق بانک در یک ویدئوی منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی شناسایی می‌شود. عکس و اطلاعات خصوصی او به سرعت پخش و او مورد آزار و تهدید قرار می‌گیرد.

چرا نباید اتفاق بیافتد: حتی اگر شواهد ظاهری قوی باشند، احتمال اشتباه وجود دارد. هویت اشتباه می‌تواند زندگی یک شخص بی‌گناه را نابود کند، روابط اش را از بین ببرد و او را در معرض خطر فیزیکی قرار دهد.

پیامدها: از دست دادن شغل، انزوای اجتماعی، افسردگی، اضطراب و حتی اقدام به خودکشی.

۲. سوء تفاهم:

سناریو: یک دانشجوی دانشگاه در یک مهمانی، رفتاری نامناسب انجام می‌دهد (مثلاً مست می‌شود یا حرفی توهین‌آمیز می‌زند). فیلمی از این رفتار در شبکه‌های اجتماعی پخش و او به عنوان یک شخص “بی‌اخلاق” رسوا می‌شود.

چرا نباید اتفاق بیافتد: رفتار یک شخص در یک موقعیت خاص، لزوماً نشان‌دهنده شخصیت کلی او نیست. همه ما اشتباه می‌کنیم و سزاوار این نیستیم که برای یک اشتباه کوچک، تا ابد مجازات شویم.

پیامدها: ایجاد پرونده انضباطی یا اخراج از دانشگاه، از دست دادن فرصت‌های شغلی، آسیب به روابط اجتماعی، خانوادگی و احساس شرم و پشیمانی دائمی.

۳. انتقام‌جویی:

سناریو: یک زن جوان، پس از پایان یک رابطه، توسط دوست پسر سابق اش مورد تهدید به انتشار عکس‌های خصوصی‌اش قرار می‌گیرد. او این تهدید را عملی می‌کند و عکس‌ها را در اینترنت منتشر می‌کند.

چرا نباید اتفاق بیافتد: انتشار عکس‌های خصوصی یک شخص بدون رضایت او، نقض حریم خصوصی و یک جرم جدی است. انتقام‌جویی از طریق رسواسازی اینترنتی، می‌تواند آسیب‌های روانی جبران‌ناپذیری به قربانی وارد کند.

پیامدها: افسردگی شدید، اضطراب، بی اعتمادی، فوبیا، احساس گناه، از دست دادن اعتماد به نفس، انزوا و در موارد شدیدتر اقدام به خودکشی.

۴. اختلاف نظر سیاسی:

سناریو: یک فعال سیاسی، به دلیل انتقاد از دولت، مورد حمله سایبری قرار می‌گیرد. اطلاعات شخصی و خصوصی او در اینترنت منتشر و او به عنوان یک “خائن”رسوا می‌شود.

چرا نباید اتفاق بیافتد: انتقاد از دولت، یک حق اساسی و عمومی است. رسواسازی اینترنتی به دلیل اختلاف نظر سیاسی، نقض آزادی بیان و تلاش برای ساکت کردن منتقدان و خلق یک حاکمیت تمامیت خواه و دیکتاتور است.

پیامدها: تهدید جانی، از دست دادن امنیت، محدود شدن فعالیت‌های شغلی و سیاسی و احساس ترس و نا امیدی.

۵. قربانی تجاوز جنسی:

سناریو: یک زن که مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، به دلیل ترس از انگ و قضاوت جامعه، از شکایت رسمی خودداری می‌کند. اما هویت او به طور اتفاقی فاش و او به عنوان یک “زن... ن. ” رسوا می‌شود.

چرا نباید اتفاق بیافتد: قربانیان تجاوز جنسی، نیاز به حمایت قانونی، اجتماعی و همدلی دارند، نه سرزنش و قضاوت ناعادلانه و بی شرمانه! و اینجاست که رسواسازی اینترنتی، می‌تواند آسیب‌های روانی ناشی از تجاوز را تشدید کند و مانع از بهبودی قربانی آسیب شود.

پیامدها: احساس شرم و گناه، انزوا و طردشدگی، افسردگی، اضطراب و حتی اقدام به خودکشی.

۶. سوت‌زنی:

سناریو: یک کارمند، فساد مالی در شرکت خود را افشا می‌کند. شرکت، برای ساکت کردن او اطلاعات شخصی و خصوصی اش را در اینترنت منتشر و او را به عنوان یک “دروغ گو” رسوا می‌کند.

چرا نباید اتفاق بیافتد: سوت‌زنی، یک عمل شجاعانه است که به افشای فساد و تخلفات کمک می‌کند. رسواسازی اینترنتی به عنوان ابزاری برای ساکت کردن سوت‌زنان، تهدیدی برای شفافیت و سلامت روانی جامعه است.

پیامدها: از دست دادن شغل، تهدید جانی، آسیب به اعتبار و احساس ترس و نا امیدی.

۷. جوانی و بی‌تجربگی:

سناریو: یک نوجوان، یک ویدئوی نامناسب از خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند. این ویدئو به سرعت پخش و او به عنوان یک شخص “بی‌شرم” رسوا می‌شود.

چرا نباید اتفاق بیافتد: نوجوانان، به دلیل کمبود تجربه و شرایط سنی، ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوند. رسواسازی اینترنتی در این سن، می‌تواند اثرات مخربی بر رشد و آینده آنان داشته باشد.

پیامدها: افسردگی، اضطراب، از دست دادن اعتماد به نفس، انزوا و مشکلات تحصیلی.

۸. کینه و خصومت شخصی:

سناریو: یک اختلاف قدیمی بین دو همسایه وجود دارد. یکی از همسایه‌ها (شخص A) به خاطر حسادت و کینه شخصی، تصمیم می‌گیرد با انتشار اطلاعات نادرست و تحریف شده در مورد همسایه دیگر (شخص B) در فضای مجازی، او را رسوا کند. شخص A با استفاده از عکس‌های قدیمی، نوشته‌های خارج از متن و برداشت‌های نادرست از رفتارهای شخص B، سعی در ایجاد تصویر منفی از او در ذهن دیگران می‌کند. این کار با استفاده از نام مستعار در شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های محلی انجام می‌گیرد تا هویت شخص A به طور کامل مخفی بماند. شخص A در این کار با اشخاصی دیگر که از شخص B خوششان نمی‌آید، همدست می‌شود و آنان هم در گسترش و انتشار اطلاعات نادرست و ایجاد برچسب‌های منفی نقش دارند.

چرا نباید اتفاق بیافتد؟

نقض حقوق اساسی: این عمل نقض آشکار حق حریم خصوصی، حق آبرو و حیثیت و آزادی بیان شخص B است. انتشار اطلاعات نادرست و افترا آمیز جرم محسوب می‌شود.

کینه شخصی و غرض ورزی: انگیزه اصلی شخص A غرض ورزی و کینه شخصی است نه عدالت و دفاع از حق. این نوع از رسواسازی اینترنتی، هیچ ربطی به اجرای عدالت ندارد و صرفاً ابزاری برای انتقام‌جویی به حساب می آید.

تخریب روابط اجتماعی: این عمل نه تنها به شخص B آسیب می‌زند، بلکه به روابط اجتماعی بین همسایگان و اعضای جامعه آسیب جدی زده و اعتماد بین اشخاص را تخریب می‌کند. برچسب ‌زنیهای نادرست و ایجاد تصویر منفی از شخص B، می‌تواند باعث انزوای اجتماعی او شود.

عدم امکان دفاع: شخص B ممکن است در مقابل این حمله اطلاعاتی از خود دفاع کند، اما با توجه به ماهیت مخفیانه عمل شخص A و همدستان اش، دفاع در برابر این اتهامات نادرست بسیار دشوار است.

ایجاد فضای ترس و خودسانسوری: این نوع از رسواسازی اینترنتی، می‌تواند باعث ایجاد فضای ترس و خودسانسوری در جامعه شود. اشخاص از ابراز عقاید و نظرات خود می‌ترسند، زیرا ممکن است مورد حملات مشابهی قرار گیرند.

پیامدها:

آسیب روانی به شخصB : شخص B  ممکن است دچار افسردگی، اضطراب، از دست رفتن اعتماد و عزت نفس، طرد و انزوای اجتماعی و سایر مشکلات روانی شود.

آسیب به اعتبار و حیثیت شخص B: انتشار اطلاعات نادرست و برچسب‌زنی‌ها، می‌تواند به طور جدی به اعتبار و حیثیت شخص B آسیب بزند و روابط شخصی و حرفه‌ای او را تحت تأثیر قرار دهد.

پیامدهای قانونی برای شخص A و همدستان اش: در صورت اثبات جرم، شخص A و همدستان اش ممکن است مجازات‌های قانونی سنگینی دریافت کنند.

تقویت فرهنگ بدبینی و بی‌اعتمادی: این اتفاق می‌تواند باعث تقویت فرهنگ بدبینی و بی‌اعتمادی در جامعه شود و روابط انسانی را تخریب کند.

از بین رفتن اعتماد به فضای مجازی: این سناریو می‌تواند باعث کاهش اعتماد مردم به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی شود.

بنابراین رسواسازی اینترنتی با انگیزه‌های شخصی و غرض ورزی، نه تنها کاری غیراخلاقی و غیرقانونی است، بلکه پیامدهای منفی و مخربی برای افراد و جامعه دارد. این نوع رفتارها باید با جدیت محکوم و مجازات شوند تا از تکرار آن‌ها جلوگیری شود.

و تمامی مثال های فوق و دیگر مثال های ذهنی شما این پیام را فریاد می زند که در چنین جهانی، کافی است اشتباه کوچک یا حرکتی غیرمعمول از شما سر بزند، دیگر باید منتظر باشید که روزی کسی آن را منتشر کند و شما را از زندگی ساقط کند.

در واقع هرکدام از مثال های فوق تفسیرخاص خود را دارند، چرا که فضای روان شناختی و اجتماعی حاکم بر آن ها تفاوت های محسوسی با همدیگر دارند ولی پرسش کلی آن است که باید از خود بپرسیم و با خود بیاندیشیم:

* رسواسازی آنلاین چقدر به بهبود امور و کاهش آسیب های اجتماعی کمک خواهد کرد؟

* آیا این پرده‌دری همگانی و رسواسازی بی‌محابا، جامعه را به جای بهتری تبدیل خواهد کرد؟  

* آیا رسواسازی آنلاین تجاوز به حقوق خصوصی اشخاص نیست!؟

* آیا این درست است که هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ آیا حتی اگر هدف و انگیزه خوبی داشته باشیم، باز مجاز به انجام هر کاری هستیم؟  

* آیا این حقیقت ندارد که رسواسازی اینترنتی، اغلب بدون طی شدن فرایند قانونی و عادلانه انجام می‌شود؟ آیا این خود نوعی بی‌عدالتی نیست؟

* آیا فکر نمی‌کنید که احتمال اشتباه در تشخیص گناهکار بودن یک شخص وجود دارد؟ اگر شخصی بی‌گناه رسوا شود، چگونه می‌توان آبروی از دست رفته او را جبران کرد؟

* آیا این درست است که رسواسازی اینترنتی، اشخاص را به صورت دائمی و بدون فرصت برای اصلاح، مجازات می‌کند؟ آیا این با اصل فرصت دوباره و بازگشت به خویشتن و جامعه، سازگار است؟

* آیا این احتمال وجود ندارد که رسواسازی اینترنتی، می تواند بر مبنای قضاوت‌های سطحی و اطلاعات ناقص انجام ‌شود؟ آیا این کار، احتمال ایجاد یک اشتباه بزرگ را افزایش نمی‌دهد؟

* آیا فکر نمی‌کنید که رسواسازی اینترنتی، بیشتر به دنبال انتقام‌جویی است تا اجرای عدالت؟ آیا فکر می‌کنید که رسواسازی اینترنتی، یک عمل اخلاقی است؟

* آیا فکر نمی‌کنید که رسواسازی اینترنتی، نوعی خشونت است و می‌تواند به تشدید خشونت و انتقام‌جویی مجدد در جامعه منجر شود؟

* آیا موافق نیستید که رسواسازی اینترنتی، باعث می‌شود ما خودمان هم به اشخاصی که از آنان انتقاد می‌کنیم، شبیه شویم؟

* آیا فکر نمی‌کنید که رسواسازی اینترنتی، باعث از بین رفتن ارزش‌های انسانی و اخلاقی در جامعه می‌شود؟

* آیا موافق نیستید که رسواسازی اینترنتی، می‌تواند به قطبی شدن جامعه و افزایش شکاف‌های اجتماعی منجر شود؟

* آیا فکر نمی‌کنید که رسواسازی اینترنتی، باعث ترویج فرهنگ قضاوت و انتقام‌جویی در جامعه می‌شود؟

* آیا قبول ندارید که هر شخصی حق دارد که زندگی  و حریم شخصی و خصوصی داشته باشد؟ آیا رسواسازی اینترنتی و انتشار اطلاعات شخصی و خانوادگی اشخاص، نقض این حق نیست؟

* آیا این درست نیست که هر شخصی حق دارد که از آبروی خود دفاع کند؟ آیا رسواسازی اینترنتی، این حق را از اشخاص سلب نمی‌کند؟

* آیا فکر نمی‌کنید که رسواسازی اینترنتی، می‌تواند به سانسور و خودسانسوری در جامعه منجر شود؟

* آیا موافق نیستید که رسواسازی اینترنتی، می‌تواند به سوء استفاده از قدرت و تهدید آزادی بیان منجر شود؟

* آیا واقعاً فکر می‌کنید که رسواسازی اینترنتی، راه حل مؤثری برای مبارزه با جرم و فساد است؟

* آیا فکر نمی‌کنید که می تواند راه‌های بهتری برای مبارزه با جرم و فساد وجود داشته باشد؟

نکته قابل توجه آن است که در برخی موارد راه های قانونی برای برخی مشکلات تعریف شده ولی اشخاص قبل از هرگونه اقدام قانونی، در قدم نخست تصویر اشخاص را در شبکه های اجتماعی با انگیزه های گوناگون منتشر می کنند.

ما باید فاش و آشکار بدانیم که به هیچ عنـــوان، حتی اگر قانون به اندازه کافی قوی و حمایت گر هم نباشد، حتی در شرایطی که اشخاص واقعاً جنایتکار و آسیب‌رسان باشند و یا اشخاص به خاطر ترس، تهدید یا نداشتن مدرک کافی نتوانند اقدام کنند، باز این به ما اجازه نمی‌دهد که خودمان به صورت یک قهرمان آسمانی و افسانه ای دست به رسواسازی اینترنتی به دور از موازین اخلاقی و حقوق بشری بزنیم.

دلایل این موضوع پیچیده و چند وجهی است:

- مسئولیت اخلاقی: ما به عنوان انسان، مسئولیت اخلاقی داریم که به حقوق و آبروی دیگران احترام بگذاریم. رسواسازی اینترنتی، نقض جدی این مسئولیت است و می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اشخاص وارد کند.

- حقوق انسانی: هر شخصی حق دارد که زندگی خصوصی داشته باشد و از آبروی خود محافظت کند. رسواسازی اینترنتی، نقض این حقوق اساسی است.

- تبدیل شدن به بخشی از مشکل: اگر ما خودمان دست به رسواسازی اینترنتی بزنیم، در واقع داریم به ترویج این رفتار مخرب کمک می‌کنیم و بخشی از مشکل می‌شویم، نه راه حل آن.

- احتمال اشتباه و افترا: حتی اگر “مطمئن” باشیم که شخصی گناهکار است، باز هم احتمال اشتباه وجود دارد. ممکن است اطلاعاتی که در اختیار داریم ناقص، نادرست یا تحریف شده باشد. رسواسازی اینترنتی براساس اطلاعات نادرست می‌تواند منجر به افترا و آسیب جدی به شخص بی‌گناه شود. جبران این اشتباه بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است.  

- پیامدهای قانونی: حتی اگر در حال حاضر قانون به اندازه کافی قوی نباشد، این به معنای مصونیت از مجازات نیست. در بسیاری از کشورها، رسواسازی اینترنتی جرم محسوب می‌شود و می‌تواند منجر به پیگرد قانونی شود.

- تشدید خشونت: رسواسازی اینترنتی می‌تواند به تشدید خشونت و انتقام‌جویی منجر شود. اگر اشخاص خودسرانه دست به مجازات بزنند، چرخه‌ای از خشونت و انتقام شکل می‌گیرد که کنترل آن دشوار است.  

- تبدیل شدن به مجرم: با رسواسازی اینترنتی، خودمان هم به نوعی مجرم می‌شویم و مرتکب جرم‌هایی مانند افترا، نشر اکاذیب و نقض حریم خصوصی آدمیان می‌شویم. این کار، ما را در جایگاه اخلاقی پایین‌تری قرار می‌دهد.

راهکار چیست؟

به جای رسواسازی اینترنتی، ما می توانیم به راه‌های سازنده‌تری برای مقابله با مشکلات و آسیب های اجتماعی بپردازیم:

- حمایت از قربانیان: به جای اینکه خودمان دست به کار شویم، می‌توانیم از قربانیان حمایت کنیم و آنان را تشویق کنیم که به پلیس یا سازمان‌های حقوق بشری مراجعه کنند.  به جای رسواسازی شخص خاطی، باید تمام تلاش خود را برای حمایت از قربانیان و جبران خسارت‌های وارد شده به آنان را به کار ببریم. این حمایت می‌تواند شامل ارائه خدمات مشاوره، حمایت مالی و حمایت قانونی باشد.

- فشار بر قانون‌گذاران: می‌توانیم با نوشتن نامه به نمایندگان مجلس، امضای طومار از طریق کمپین های رسمی، از قانون‌گذاران بخواهیم که قوانین مربوط به رسواسازی اینترنتی را تقویت کنند.

- سازماندهی اعتراضات قانونی: در صورتی که جرم یا تخلف به صورت گسترده و سازمان‌یافته انجام می‌شود، می‌توان با سازماندهی اعتراضات قانونی و مسالمت‌آمیز، توجه افکارعمومی و نهادهای مسئول را به این موضوع جلب کرد.

- تلاش برای اصلاح قوانین و نهادها: باید به طور مستمر برای اصلاح قوانین و نهادهای مسئول تلاش کرد تا در آینده، امکان احقاق حق برای همه افراد در همه حالات و در هر شرایطی برای امنیت و محافظت بیشتر از آدمیان توسط قانون فراهم شود.

- آموزش و آگاهی‌رسانی: می‌توانیم با آموزش و آگاهی ‌رسانی به مردم، آنان را از خطرات و عواقب رسواسازی اینترنتی آگاه کنیم و به آنان یاد دهیم که چگونه از خودشان در برابر این رفتار محافظت کنند.

- آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها: گنجاندن آموزش‌های مربوط به سواد رسانه‌ای و اخلاق در فضای مجازی در برنامه‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها می‌تواند به افزایش آگاهی جوانان در مورد خطرات رسواسازی اینترنتی و نحوه مقابله با آن کمک کند.

- کارگاه‌ها و سمینارهای عمومی: برگزاری کارگاه‌ها و سمینارهای عمومی برای گروه‌های مختلف سنی و اجتماعی می‌تواند به افزایش آگاهی مردم در مورد این موضوع و ارائه راهکارهای عملی برای پیشگیری و مقابله با آسیب های اجتماعی کمک کننده باشد.

- انتشار محتوای آموزشی در رسانه‌ها: تولید و انتشار محتوای آموزشی در رسانه‌های مختلف (تلویزیون، رادیو، روزنامه‌ها، مجلات و رسانه‌های اجتماعی) می‌تواند به گسترش آگاهی عمومی در مورد رسواسازی اینترنتی و نحوه محافظت از خود در برابر آن کمک کند.

- برنامه‌های آموزشی برای والدین: آموزش والدین در مورد نحوه نظارت بر فعالیت‌های آنلاین فرزندانشان و نحوه صحبت کردن با آنان در مورد خطرات رسواسازی اینترنتی می‌تواند به پیشگیری از این پدیده در بین جوانان کمک کند.

- سازمان‌های غیردولتی(NGO)ها: سازمان‌های غیردولتی می‌توانند نقش مهمی در حمایت از آدمیان، آگاهی‌رسانی در مورد این موضوع مهم و فشار بر قانون‌گذاران برای تصویب قوانین مناسب ایفا کنند.

- فعالان حقوق بشر و حریم خصوصی: فعالان حقوق بشر و حریم خصوصی می‌توانند بابرجسته کردن موضوع رسواسازی اینترنتی در رسانه‌ها و افکار عمومی، به افزایش آگاهی در مورد این موضوع و بسیج افکار عمومی برای مقابله با هرگونه آسیب به آدمیان کمک کنند.

- محکوم و تحریم کردن رسواسازی اینترنتی در شبکه‌های اجتماعی: کاربران شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با محکوم کردن رسواسازی اینترنتی، به ایجاد فضایی آنلاین سالم‌تر و امن‌تر کمک کنند. تحریم عاملان رسواسازی اینترنتی (مثلاً عدم دنبال کردن آنان در شبکه‌های اجتماعی، عدم خرید محصولات آنان و عدم شرکت در رویدادهای آنان) می‌تواند به آنان نشان دهد که در هر حالتی و با هر توجیهی رفتارشان غیرقابل قبول است و عواقبی دارد.

- مشورت با متخصصان: اشخاص آسیب دیده می توانند با متخصصان (مانند وکلا، روانشناسان و مشاوران حقوقی) مشورت کنند تا بهترین راهکارها، برای مقابله و رویارویی با آسیب های وارده را پیدا کنند.

با امید به اینکه این راه حل‌ها بتواند در مقابله با رسواسازی اینترنتی مؤثر باشد و همه ما آدمیان بتوانیم در مراتب والای اخلاقی از هم پیشی بگیریم و به مراتب در برابر هم انسان گونه تر بیاندیشیم و عمل کنیم.

نتیجه گیری:

کوتاه سخن، ما باید این مهم را پیش چشم، ذهن و گوش بنشانیم و بدانیم حتی اگر قانون به اندازه کافی قوی و حمایتگر نباشد، رسواسازی اینترنتی هرگز مجاز نیست. ما باید به حقوق و آبروی دیگران احترام بگذاریم و به دنبال راه‌های سازنده‌تری برای مقابله با مشکلات و آسیب های اجتماعی باشیم.

از یاد نبریم مقابله با جرم و تخلف، نیازمند صبر، پشتکار و همکاری جمعی معقولانه در چارچوب قانون و اصلاحات قانونی است. رسواسازی اینترنتی، راهی آسان و شتابان و خوب به نظر می‌رسد، اما در واقع، می‌تواند عواقب ناخوشایندی برای آدمیان اجتماع داشته باشد و به حل مشکل کمک شایانی نکند.

رسواسازی اینترنتی، فارغ از اینکه چه کسی قربانی آن است، می‌تواند عواقب فاجعه‌باری داشته باشد. به همین دلیل، باید از آن اجتناب کرد و به دنبال راه‌های عادلانه‌تر و سازنده‌تر برای حل مشکلات بود.

باید دانست که همیشه احتمال اشتباه وجود دارد! و اینکه برای مبارزه با یک هیولا، نباید خود آدم هم تبدیل به هیولا شود...!

کد خبر 2782147

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha