به گزارش خبرنگار کردپرس، روز جهانی پیشگیری از خودکشی که همه ساله در ۱۰ سپتامبر و در سراسر جهان برگزار میشود، برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به خودکشی و پیشگیری از آن در نظر گرفته شده است. مجمع جهانی پیشگیری از خودکشی (IASP) با همکاری سازمان بهداشت جهانی (WHO) و فدراسیون جهانی سلامت روان، این روز را میزبانی میکنند.
این روز در سال ۲۰۰۳ توسط انجمن بینالمللی پیشگیری از خودکشی با همکاری سازمان بهداشت جهانی تأسیس شد. هر ساله، در ۱۰ سپتامبر، این انجمن توجه جهانی را بر پیشگیری از خودکشی متمرکز و جوامع، سازمانها و دولتها را با این باور مشترک که خودکشیها قابل پیشگیری هستند، متحد میکند.
سازمان ملل متحد یک «سیاستنامه پیشگیری از خودکشی» را در دهه ۱۹۹۰ منتشر کرد که بسیاری کشورها از آن برای پیشگیری از خودکشی پیروی میکنند.
خودکشی یک مشکل عمده سلامت عمومی با پیامدهای گسترده اجتماعی، عاطفی و اقتصادی است. تخمین زده میشود که در حال حاضر بیش از ۷۲۰ هزار خودکشی در سال در سراسر جهان رخ میدهد و ما میدانیم که هر خودکشی اشخاص بسیار بیشتری را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد.
موضوعی برای شکستن سکوت
هر سال روز پیشگیری از خودکشی با یک موضوع که معمولاً سه سالانه هست، همراه بوده و موضوع سه سالانه امسال هم از ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۶ «تغییر روایت در مورد خودکشی» انتخاب شده؛ این موضوع از همه ما میخواهد که افسانههای مضر را به چالش بکشیم، انگ اجتماعی را کاهش دهیم و گفت و گوهای باز و دلسوزانه در مورد خودکشی را تقویت کنیم. این موضوع در مورد تغییر از سکوت و سوءتفاهم به گشودگی، همدلی و حمایت است - ایجاد محیطهایی که در آن افراد احساس کنند میتوانند صحبت و درخواست کمک داشته باشند.
تغییر روایت همچنین به معنای ایجاد تغییر سیستماتیک است. این امر مستلزم آن است که پیشگیری از خودکشی و سلامت روان در اولویت سیاستهای عمومی قرار گیرد و دولتها و مؤسسات را به اقدام ترغیب کند. این شامل تدوین و اجرای استراتژیهای مبتنی بر شواهد، بهبود دسترسی به مراقبتهای باکیفیت و اطمینان از دریافت حمایت مورد نیاز افراد آسیبدیده میشود.
هدف از تغییر روایت در مورد خودکشی، الهام بخشیدن به افراد، جوامع، سازمانها و دولتها برای مشارکت در بحثهای آزاد و صادقانه در مورد خودکشی و رفتار خودکشیگرایانه است. با آغاز این گفت و گوهای حیاتی، میتوانیم موانع را از بین ببریم، آگاهی را افزایش دهیم و فرهنگهای بهتری از درک و حمایت ایجاد کنیم.
با پرداختن به این حوزهها و همکاری مشترک در بخشهای مختلف، میتوانیم جامعهای حمایتگرتر و دلسوزتر ایجاد کنیم که در آن خودکشی قابل پیشگیری باشد و همه احساس ارزشمندی و درک شدن داشته باشند. هر مکالمهای، هر چقدر هم کوچک، به جامعهای حمایتگرتر و درکشدهتر کمک میکند. ما میتوانیم با هم تغییر ایجاد کنیم و برای آیندهای تلاش کنیم که در آن پیشگیری از خودکشی در اولویت قرار گیرد و همه برای دریافت کمکی که برای آنان مفید است، احساس حمایت کنند.
اهمیت پیشگیری از خودکشی
پیشگیری از خودکشی به هر تلاشی از سوی سازمانها، دولتها، مراکز بهداشت روانی، اتحادیهها، متخصصان، شهروندان و هر شخصی برای کاهش میزان خودکشی گفته میشود. از جمله روشهای نامستقیم پیشگیری از خودکشی میتوان به این موارد اشاره نمود:
الف- درمان نشانههای روانی و روانی-جسمی افسردگی.
ب- بهبود روشهای مقابله با بحران در افرادی که به شدت در فکر خودکشی به سر میبرند.
پ- کاهش شیوع کارهایی که منجر به برانگیختن افکار خودکشی در شخص میشوند.
ت- امید دادن به اشخاص مبنی بر اینکه پس از مشکلاتی که پشت سر گذاشتهاند یا در حال حاضر با آنها دست و پنجه نرم میکنند، زندگی بهتر خواهد شد.
این تلاشها باید هم در زمینه روانشناختی و هم دارویی در کنار آگاهیدهی عمومی و ارتقا سطح بهداشت روانی عمومی صورت پذیرند. در واقع باید کارهایی که باعث حفاظت شخص از خودکشی میشوند همچون حمایت اجتماعی و عاطفی را افزایش و کارهایی که این خطر را برای شخص ایجاد میکنند همچون دسترسی به ابزار خودکشی را کاهش دهیم. خودکشی را نباید تنها یک مشکل پزشکی یا روانپزشکی در نظر گرفت؛ چراکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد.
برای درک بهتر اینکه چرا نیاز به یک دید جامع نسبت به پیشگیری از خودکشی داریم، راهکارهای گوناگونی در دهههای اخیر به وجود آمدهاند.
در سال ۲۰۰۱ بخش بهداشت و خدمات انسانی دولت آمریکا راهبردی به جهت پیشگیری از خودکشی منتشر نمود که نحوه برخورد با خودکشی و مبارزه با عوامل خطرآفرین آن در آمریکا را شامل میشود. در این نوشته از مردم خواسته میشود که به خودکشی به عنوان یک مسئله بهداشت عمومی توجه نشان دهند و به عوامل و نشانههای رفتاری خودکشی اشخاص خودکش با یک دید جمعینگر آگاه شوند (برخلاف توجه صرف به اینکه شخص در گذشته چه مشکلاتی داشته که منجر به پدید آمدن افکار خودکشی در او شده است). در این سند همچنین به ۱۱ راهبرد برای مبارزه با خودکشی و پیشگیری از آن اشاره شده که در زیر آورده میشوند:
۱. افزایش آگاهی مردم نسبت به اینکه خودکشی یک مسئله مربوط به بهداشت عمومی هست که قابل پیشگیری است.
۲. توسعه پشتیبانی وسیع به جهت پیشگیری از خودکشی.
۳. کاهش دید منفی نسبت به یاری خواستن از متخصصان بهداشت روانی، مصرف مواد مخدر و خدمات پیشگیری از خودکشی
۴. توسعه برنامهریزیهای جامعهمحور برای پیشگیری از خودکشی
۵. تلاش در جهت کاهش دسترسی افراد به ابزار آسیب رساندن به خود
۶. آموزش شناخت رفتار پرخطر و ارائه خدمات درمانی مناسب و جامع
۷. توسعه و پیشبرد رویکرد درمان بالینی و تخصصی در کلینیکهای بهداشت روانی
۸. تسهیل دسترسی به خدمات بهداشت روانی و راحتی ارتباط بیماران روانی و معتادان به آن
۹. افزایش پوشش خبری و رسانهای در رابطه با مصرف نامناسب مواد، رفتار خطرآفرین خودکشی و بیماریهای روانی.
۱۰. پیشبرد و پشتیبانی از تحقیقات مربوط به خودکشی و پیشگیری از آن
۱۱. بهبود سامانههای پایشی
از دیگر راهکارهای ویژه پیشگیری از خودکشی میتوان بدین موارد اشاره نمود:
* گزینش و آموزش گروههای داوطلب برای یاریرسانی و ارجاع محرمانه اشخاص به مراکز بهداشت روانی
* افزایش کارایی روانی از راه خوش بینی و ایجاد ارتباط بین فردی
* آگاهیدهی در رابطه با خودکشی از راه آموزش عوامل خطرآفرین، پوسترهای تبلیغاتی و دسترسی به کمک
* افزایش کارایی و دانش کارمندان خدمات بهزیستی و بهداشتی از جمله مشاوره رایگان خودکشی.
* کاهش خشونت خانگی و مصرف نادرست مواد از جمله راهکارهای بلند مدت کاهش مسائل مربوط به بهداشت روانی هستند.
* کاهش دسترسی آسان به ابزار خودکشی
* کاهش دوز مصرف داروهایی همچون آسپرین که بدون نسخه قابل خرید هستند
* مداخله رفتاری در تصحیح رفتار گروههای پرخطر
* تحقیق و پژوهش
همچنین گفته میشود که رسانههای خبری با توانایی خود در نشان دادن روی منفی خودکشی همچون دردهای مزمن و آسیبهایی که در صورت خودکشی ناموفق ممکن است برای شخص ایجاد شود و نیز مشکلاتی که برای اقوام شخص خودکش ایجاد میکند، قادرند شخص را وادار کنند تا به جای پایان دادن به زندگی خود، راه حلی برای مشکلاتش بیابد. رسانه ها همچنین باید با این کار از همهگیری خودکشی و تبدیل اعضای جامعه و مسئولان به مدافعان حق مردن جلوگیری کنند.
چگونگی مداخله درمانی
یشتر روشهای مداخله درمانی برای این به وجود آمدهاند تا پیش از اقدام به خودکشی، عملیاتی شوند. از جمله این روشها میتوان بدین موارد اشاره کرد: گفت و گوی مستقیم، پایش خطر و کاهش دسترسی به ابزار خودکشی.
گفت و گوی مستقیم
سازمان بهداشت جهانی اظهار میدارد که بهترین روش برای پی بردن به اینکه شخصی به خودکشی میاندیشد و قصد انجام آن را دارد یا نه، این است که با او به صورت مستقیم در این باره گفت و گو شود و از او درباره افسردگی یا اینکه چگونه و چه زمان قصد انجام خودکشی دارد، پرسش به عمل آید. برخلاف باور عمومی، صحبت با شخص درباره خودکشی سبب نمیشود که ایده انجام خودکشی در ذهن شخص ایجاد شود. با این حال، پرسشهایی از این دست باید با ملاحظه و احتیاط پرسیده شوند. این راهکار برای این است که غم و اندوه شخص کاهش پیدا کند و او را به این نتیجه برساند که برای دیگران مهم است و به او توجه میشود. به گفته سازمان بهداشت جهانی نباید به شخص گفته شود که همه چیز درست میشود یا اینکه مشکلات او بیش از اندازه بزرگنمایی شوند یا اینکه امید واهی داده شود. برخی اشخاص که پیش از انجام خودکشی در این رابطه با کسی گفت و گو کرده بودند، سرانجام این کار را به انجام رساندند؛ بنابراین، باید زمانی با شخص گفت و گو کرد که خود او تمایل داشته باشد و با این کار راحت باشد.
پایش خطر
طبق نظر اتحادیه جراحان آمریکا پایش خطر از طریق (ارزیابی خطر خودکشی) یکی از بهترین روشهای پیشگیری خودکشی در میان نوجوانان و جوانان است. تحقیقات پایش شده در این زمینه نشان می دهند که ۷۵ درصد خودکشها دست کم یک بار در سالی که اقدام به خودکشی نموده اند، به پزشک مراجعه کرده اند که از این تعداد حتی ۴۵ تا ۶۶ درصد آنان در یک ماه منتهی به خودکشی به پزشک مراجعه داشته اند. همچنین ۳۳ تا ۴۱ درصد خودکشها در طول یک سال پیش از خودکشی شان با یک متخصص رواندرمانی تماس گرفته اند که از آن میان ۲۰ درصدشان در طول یک ماه منتهی به مرگشان این کار را کرده بودند. این گونه پژوهشها خود نشانگر اهمیت ویژه پایش خطر خودکشی هستند. پژوهشها حاکی از آن است که بیشتر ابزارهای سنجش خطر خودکشی به درستی ارزیابی و امتحان نشدهاند و تمامی سه عامل مهم در خودکشی یعنی «رفتار فرد، ادراک او و اثر خودکشی دیگران بر او» را شامل نمیشوند.
کاهش دسترسی به ابزار خودکشی
میتوان گفت یکی از مهمترین و پرفایدهترین راههای پیشگیری از خودکشی٬ کاهش دسترسی اشخاص به ابزاری است که خودکشی با آنها بهطور قطع منجر به مرگ شخص خودکش میشود.
برای مدتها پژوهشگران بر این باور بودهاند که چنانچه شخص افسرده از زمان تشخیص این اختلال تا درمان آن به ابزارهای خودکشی دسترسی کمتری داشته باشد، خطر انجام خودکشی در او پایین آمده و در نتیجه میزان خودکشی هم در جامعه کاهش مییابد. دلایل محکمی هست که ثابت میکند قرارگیری شخص در مکانهای خطرآفرین همچون پلها یا ساختمانهای بلند چنانچه دارای حفاظ حودکشی باشند، خطر خودکشی نسبت به زمانی که تنها علائم مبارزه با خودکشی در این مکانها باشد، کمتر است.
درمان
روشهای درمانی همچون دارودرمانی و گفتاردرمانی که حتی میشود از راه تلفن انجام گیرد، برای پیشگیری از خودکشی پدید آمدهاند. بر پایه پژوهشهای تصادفی و کنترل شده از جمله نتایج این گونه روشها میتوان به کاهش افسردگی و میزان تفکر خودکشی نام برد که در واقع از نظر اهمیت جزو دسته دوم محسوب میشوند. چرا که مهمترین مسئله که همانا خودکشی است تنها با بهرهگیری از دارو به میزان قابل توجهی کاهش یافتهاست. از آنجایی که خودکشی یک واقعه نادر است، چه در گروه کنترل و چه در گروه آزمایشی موارد بسیار اندک اگر نگوییم هیچ موردی از آن وجود دارد. از همین رو نمیتوان به آسانی پی برد که این روشها تا چه میزان مؤثرند.
با یک تخمین محافظهکارانه میتوان گفت که ۱۰ درصد اشخاص با اختلال روانی ممکن است نشانههایی از اختلال داشته باشند که توسط درمانگر تشخیص داده نشده و بهطور مستقیم مربوط به خودکشی بوده یا ۵۰ درصد آنان دچار نشانههایی هستند که به این مسئله دامن میزنند. همچنین باید در نظر داشت که بهرهگیری از داروهای غیرقانونی و بینسخه پزشک ممکن است اختلال روانی شخص را بسیار افزایش دهد. تشخیص درست و معاینات عصبی-تصوری که وجود هرگونه ردپا از افسردگی که در ۹۰ تا ۹۵ درصد موارد خودکشی خود را نشان میدهد میتواند سبب کاهش گسترده اقدام به خودکشی یا تفکر در رابطه با آن شود. /
* منابع:
نظر شما