پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

سرویس کرمانشاه _ میثم رجبی نویسنده و پژوهشگر مطرح در راستای پاسداشت تاریخ و فرهنگ مناطق کلهرنشین به بررسی تاریخچه شهر زیبای سرمست پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:

خبرگزاری کردپرس _ مامه‌خان سرمس (محمدخان سرمست) متولد سال ۱۲۹۲ بود. او در سال ۱۳۳۳ به عنوان قهوه‌چی به منطقه گوور (گواور) آمد. ایشان از طایفه زینلخانی منطقه حسن‌آباد شاباد (اسلام آباد) بود و در آن زمان در کرماشان (کرمانشاه) سکونت داشت.

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

تصویری از محمدخان سرمست در میانسالی

محمدخان سرمست ابتدا یک سیه‌مال (سیاه چادر) به عنوان قاوخانه (قهوه‌خانه) در نزدیک روستای ژاومرگ ایجاد کرد. در آن سالها در روستای ژاومرگ چند خانوار بیشتر ساکن نبود و مردم روستا اکثرا عشایر کوچرو بودند. قهوه‌خانه سرمست از اوایل فصل بهار دایر می‌شد و تا اواخر پاییز در خدمت مسافرین بود؛ و با شروع فصل زمستان و سرمای شدید منطقه گواور محمدخان سرمست قهوه‌خانه را جمع می‌کرد و به کرمانشاه برمی‌گشت. 

او در آن سال‌های اول فعالیت خود گاهی سیاه‌چادر قهوه‌خانه را نزدیک راهداری پای کوه قلاجه نیز دایر می‌کرد.

در دهه ۱۳۳۰ تردد ماشین بسیار کم بود و مسافرینی که از قهوه‌خانه سرمست استفاده می‌کردند یا زوار عتبات عالیات بودند یا مردم منطقه گواور بودند که برای خرید مایحتاج خود به شاباد (اسلام آباد) و کرمانشاه مسافرت می‌کردند. محمدخان سرمست به تنهایی چند فصل از سال را در قهوه‌خانه‌ به سر می‌برد و خانواده او در محله سرچشمه کرمانشاه زندگی می‌کردند. ایشان جدا از قهوه‌خانه «جلاوی» هم می‌کرد. یعنی پشم گوسفند، روین دان (روغن حیوانی)، نخود، تنباکو و غیره از مردم منطقه خریداری می‌کرد و برای فروش به کرمانشاه می‌فرستاد، که همین عامل باعث ارتباط قوی او با مردم منطقه شده بود. ایشان دارای دو همسر بود. همسر اول از روستای نظرگاه کوزران بود و شش فرزند پسر از او داشت که فرزند کوچک او با نام احمد در قید حیات است. همسر دوم از روستای قوچی (قوچه‌ای) کولسه بود و فرزندی از او نداشت.

به گفته قدیمی‌ها املاک گواور در آن زمان متعلق به اشرف پهلوی بود و یک ضابط با نام ناسوتی داشت. این شخص برای محمدخان سرمست در سال ۱۳۴۴ قهوه‌خانه‌ای کاهگلی دست کرد. قهوه‌خانه اولیه تقریباً نزدیک به دوراهی کنونی سرمست بود که دقیق ساختمان مخابرات جای آن ساخته شده است. بعد از مدتها قهوه‌خانه کاهگلی تخریب شد و با فاصله تقریباً صدمتر قهوه‌خانه بزرگی به دست محمدخان سرمست ساخته شد که نزدیک بانک ملی کنونی است.

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

تصویر زمان تخریب قهوه‌خانه کاهگلی سرمست

مردم منطقه گواور در گذشته اکثراً عشایر بودند و ییلاق قشلاق می‌کردند. در آن سالها در کنار قهوه‌خانه تعدادی خانوار، کوچروی را کنار گذاشتند و یکجانشین شدند. که از مردم طوایف باپیر، رجَو و غیره بودند و به مرور نیز خانوارهایی از دیگر طوایف منطقه اضافه شدند که تقریباً تعداد آنها به ۱۵ خانوار میرسید. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

مردم طایفه باپیر در منطقه کفراور پیشتر یک روستا تشکیل داده‌ بودند، اما تعدادی از آنها به روستا نرفتند و در کنار قهوه‌خانه سرمست سکنی گزیدند. اما مردم طایفه رَجو (رجب) که زراعت آنها فاصله چندانی به قهوه‌خانه سرمست نداشت. در دهه ۱۳۴۰ با توجه به برف‌های سنگینی که ارتفاع آنها در نقاطی به حدی میرسید که خانه‌ها را می‌پوشاند، مردم روستای کوچک و تازه تاسیس شده رجب امکانات کافی و راه دسترسی مناسب نداشتند و نمی‌توانستند در آن شرایط دوام بیاورند. در نهایت به مرور روستا را ترک کردند و هر کدام مقداری زمین نزدیک دو راهی قهوه‌خانه سرمست خریداری کردند و بنیاد روستا را آنجا گذاشتند که برخلاف دیگر طوایف اکنون فاقد روستا می‌باشند و مردم آن در یک محله از سرمست با عنوان «محله رَجو» زندگی می‌کنند. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

تا سال ۱۳۵۸ جمعیت روستای سرمس (سرمست) تقریباً بین ۳۰ تا ۴۰ خانوار بود و تعداد ۱۵ دکان کبابی، قهوه‌خانه، خیاطی، قصابی، نانوا، پارچه فروشی و غیره داشت که بیشتر مشتی‌های آنها از روستاهای اطراف بودند. در همان سال‌های اولیه جنگ دو تن از پسر خاله‌های محمدخان سرمست با نام‌های براخاص و خداداد شریک او شدند و بیشتر قهوه‌خانه را این دو برادر می‌چرخانند. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

تصویر براخاص و خداداد دو برادر, شریک محمدخان سرمست

در زمان جنگ ایران و عراق، گیلان (گیلانغرب) و منطقه گواور و سرمست همچنان بخشی از شهرستان اسلام آباد بودند و چنین تقسیمات اشتباهی وضع نشده بود. با شروع جنگ گیلانغرب بخاطر بمباران تخلیه شد و مردم آواره آن به نقاط مختلفی از جمله روستای سرمست آمدند. در روستای سرمست مقداری زمین قبلاً برای ساخت و ساز متقاضیان مشخص شده بود که با ورود آوارگان با هزینه دولت ساخته شد به آنها واگذار گردید که «محله الله‌اکبر» نام گرفت. بعد از جنگ بخشی از مردم گیلانغرب به دیار خود بازگشتند و بخشی از آنها در سرمست ماندند و اکنون ساکن این شهر هستند.

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

در دهه ۱۳۶۰ فعالیت محمدخان سرمست به خاطر کهولت سن کمتر شد و زیاد به قهوه‌خانه سر نمیزد و بیشتر کرمانشاه بود. در نهایت در برج ۱۱ سال ۱۳۶۸ در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت و او را در قطعه ۱۹ باغ فردوس کرمانشاه به خاک سپردند.

محمدخان سرمست مردی مهربان و مردم‌دار بود و اکنون به نیکی از او یاد می‌شود. 

این روستا در آن سال‌ها به مرور از طوایف مختلف به بدنه او اضافه شد. طوایفی چون باپیر، رَجو، سیه‌سیه گیلان، مسیوری، خولگه، علیرضاونی، کسان، خیرویس، صیادیان، کمره، شیرگه، کله‌پا، زینلخانی، باسکله، روتون، صالگه، قوچی و غیره که زبان آنها کُردی کلهری است و از ایل کلهر می‌باشند. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

طبق مصوبه مجلس در سال ۱۳۷۴ روستای سرمست به بخش تبدیل شد و چند سال بعد در سال ۱۳۸۰ سرمست به شهر ارتقا پیدا کرد و شهرداری برای آن ایجاد شد. طبق آمار شبکه بهداشت سرمست در اوایل سال ۱۴۰۴ جمعیت این شهر ۴۰۰۰ نفر می‌باشد. این شهر با توجه به توپو گرافی منطقه دارای دو آب و هوای سردسیری و گرمسیری است و طبق گفته پیشینیان از دو قسمت گواور (گواه‌آور) و کفراور (کفرآور) تشکیل شده است. قسمت گواه‌آور که برای تلفظ راحت به گوور یا گواور تبدیل شده است، روزگاری مسلمان و شیعه شده‌اند و قسمت کفراور یا کفرآور بر آیین اهل‌حق می‌باشند و مرز تقریبی بین آنها کوه شیره‌چیا و روستای گرماو است. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

کفراور گرمسیری و گواور دارای آب و هوای سردسیری می‌باشد. این شرایط آب و هوایی که فاصله تقریبا بیست کیلومتری بین ییلاق به قشلاق دارد از موقعیت‌های ویژه بوده که دامپروری و کوچروی از گذشته در آن رواج داشته است. 

شهر سرمست دارای ظرفیت‌های خوبی در بحث گردشگری در استان کرمانشاه می‌باشد. سرمست را باید شهر کباب دانست. کبابی‌های زیادی در این شهر هست و مردم استان و مسافرین به عنوان تفریح از طبیعت آن لذت می‌برند و از کبابی و قهوه‌خانه‌های آن استفاده می‌کنند. سرمست را باید شهر قصابی‌ها دانست؛ گوشت گوسفندی شهر سرمست زبانزد است و مشتری از شهرهای مختلف استان دارد. قصابی‌های سرمست روزگاری کار یک کشتارگاه بزرگ را در غرب استان انجام می‌دادند.

نخود سرمست محصولی است که از لحاظ کیفیت با نخود اسلام آباد و دالاهو برابری می کند.
سرمست را باید شهر تنباکو دانست. در گذشته یکی از محصولات بارز کشاورزی این منطقه تنباکو بود که کیفیت بالایی داشت. از لحاظ زیست بوم، بلوط، کبک، خرس قهوه‌ای، سنجاب و دارکوب نمادهای طبیعت زیبای سرمست می‌باشند. 

پژوهشی پیرامون تاریخچه شهر سرمست / میثم رجبی

از لحاظ جاذبه‌های تفریحی و گردشگری مهم‌ترین تفریحگاه این شهر گردنه قلاجه است که در فصل تابستان با توجه به ارتفاع زیاد و خنکی آن از سراسر استان و حتی استان‌های همجوار چون ایلام گردشگر دارد. 
از دیگر نقاط گردشگری سرمست می‌توان کوه کچل، قلا(قلعه) دِزیول، شیخ جبرئیل، بومگردی چیکان، پارک حیات وحش داربایم(داربادام) را نام برد که ظرفیت بالایی برای گردشگری دارد.


منابع:
_مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی 
_گفتگو با احمد سرمست فرزند محمدخان سرمست
_گفتگو با براخاص درویشی شریک محمدخان سرمست
_گفتگو با شهردار و کارکنان شهرداری سرمست 
_آمار جمعیت از شبکه بهداشت سرمست
_گفتگو با تعدادی از شهروندان قدیمی سرمست

کد خبر 2782966

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha