کردپرس - در ۱۲ می ۲۰۲۵، حزب کارگران کردستان (PKK) پس از چهار دهه مبارزه برای حقوق کردهای ترکیه تحت فشارهای بیامان این کشور و تحولات منطقهای، انحلال خود را اعلام کرد. این تصمیم، که با فراخوان عبدالله اوجالان از زندان گرفته شد، پایانی بر مقاومتی است که به قیمت جان دهها هزار نفر و آوارگی میلیونها کرد تمام شد. اما آیا این انحلال به معنای پیروزی ترکیه در سرکوب شهروندان کرد خود خواهد بود یا گامی اجباری برای حفظ آرمانهای کردهای این کشور در مسیری جدید؟
PKK از بدو تأسیس در سال ۱۹۷۸، پرچمدار مبارزه برای حقوق کردهای ترکیه بود؛ مردمی که تحت سیاستهای تبعیضآمیز آنکارا از هویت، زبان و فرهنگ خود محروم شده بودند. این گروه، که در ابتدا رویای استقلال کردستان را در سر داشت، به مرور به نمادی از مقاومت در برابر ظلم دولت ترکیه تبدیل شد. حالا، انحلال PKK، که در کنگره دوازدهم این گروه در شمال عراق اعلام شد، نه نشانه ضعف، بلکه نتیجه فشارهای بیوقفه نظامی، سیاسی و بینالمللی ترکیه است. عبدالله اوجالان، که از جزیره امرالی همچنان رهبری این حزب را بر عهده دارد، با این فراخوان نشان داد که حتی در اسارت، حاضر است برای مردمش فداکاری کند. اما این تصمیم، بیش از آنکه انتخابی آزادانه باشد، نتیجه فشارهای مضاعفی است که دولت ترکیه دهههاست بر کردها تحمیل کرده.
برای کردهای ترکیه، این انحلال میتواند به معنای پایان یک دوره پر افتخار و آغاز چالشی دشوار باشد. PKK، با همه انتقادها به روشهایش، صدایی بود برای میلیونها کردی که در سایه سیاستهای انکار و تبعیض ترکیه خاموش شده بودند. این گروه با فداکاریهای بیشمار، از کوههای قندیل تا خیابانهای دیاربکر، نشان داد که کردها حاضر به تسلیم نیستند. اما دولت ترکیه، که همواره PKK را بهانهای برای سرکوب کل جامعه کرد قرار داده، حالا فرصت دارد تا چهره واقعی خود را نشان دهد. سخنان هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، که این انحلال را "تاریخی" خواند، بیش از آنکه امیدوارکننده باشد، ریاکارانه به نظر میرسد. ترکیهای که شهرهای کردنشین را با عملیات نظامی ویران کرد، فعالان کرد را زندانی نمود و حتی آموزش زبان کردی را محدود ساخت، چگونه میتواند مدعی صلح باشد؟
انحلال PKK، به جای آنکه نتیجه گفتوگوی عادلانه باشد، محصول فشارهای نظامی و سیاسی ترکیه است که با حمایت متحدان غربیاش، کردها را به زانو درآورد. دولت اردوغان، که از مذاکرات صلح ۲۰۱۳-۲۰۱۵ به عنوان ابزاری برای خرید زمان و تضعیف کردها استفاده کرد، حالا ممکن است از این لحظه برای تشدید سرکوب بهره ببرد. وضعیت عبدالله اوجالان، که در انزوای کامل در زندان به سر میبرد، و دیگر زندانیان سیاسی مثل صلاحالدین دمیرتاش، که به اتهامات واهی محبوس شدهاند، نشاندهنده عمق بیعدالتی ترکیه است. اگر آنکارا واقعاً به دنبال صلح بود، چرا حتی یک گام برای بهبود شرایط این رهبران یا به رسمیت شناختن حقوق اولیه شهروندان کرد خود برنداشته است؟
از منظر منطقهای، این انحلال پیامدهای تلخی برای کردها دارد. گروههای وابسته مانند ی.پ.گ در سوریه، که با داعش جنگیدند و بهای سنگینی پرداختند، حالا با تهدید مضاعف ترکیه روبهرو هستند. آنکارا، که YPG را ادامه PKK میداند، ممکن است از این فرصت برای حمله به شمال سوریه و سرکوب بیشتر کردها استفاده کند. این در حالی است که جامعه بینالمللی، که PKK را "تروریستی" خوانده، چشم خود را بر جنایات ترکیه علیه غیرنظامیان کرد بسته است. برای کردهای ترکیه، پایان مبارزه مسلحانه PKK میتواند به کاهش فشار نظامی در مناطق کردنشین منجر شود، اما بدون تعهد واقعی ترکیه به عدالت، این آرامش تنها آرامش پیش از طوفان خواهد بود.
به نظر می رسد انحلال PKK نه پایان مبارزه کردهای ترکیه، بلکه تغییر شکل آن است. PKK، با همه کاستیها و قصورهایش ، صدای مردمی بود که جز مقاومت چارهای نداشتند. حالا، کردها باید این میراث را در عرصه سیاسی و مدنی ادامه دهند، اما این وظیفه ترکیه است که با به رسمیت شناختن حقوق کردها، از زبان و آموزش گرفته تا خودمختاری محلی، نشان دهد که شایسته صلح است. تا زمانی که اوجالان در زندان است، تا وقتی شهرهای کردستان در فشارهای مضاعف است، و تا زمانی که کردها از حقوق اولیه خود محرومند، این انحلال نه پیروزی صلح، بلکه تسلیمی اجباری در برابر فشارهای همه جانبه ترکیه خواهد بود.
*نظرات کارشناسان لزوما بیانگر دیدگاه کردپرس نیست.
نظر شما